گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

۱۱۰ مطلب با موضوع «حکایات» ثبت شده است

حکایات (کیفیّت مناجات حاج سیّد احمد کربلائى در مسجد سَهْله‏)

مرحوم حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه در بیان مختصری از حالات عارف بی بدیل مرحوم حاج سید احمد کربلائی رضوان الله علیه در کیفیّت مناجات وی حکایت بسیار زیبائی را نقل می کنند که عین آن را تقدیم می کنیم.

27 شوّال المعظّم سالروز وفات آقا حاج سید احمد کربلایی است

حکایات (میهمان نوازى و سختی معیشت آقاى انصارى همدانی ره)

مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه نقل می کردند: مرحوم انصارى در همدان ملجأ دوستان راه خدا و سالکان إلى الله از اطراف و اکناف بود. در همه وقت از فصول سال، شیفتگان معرفت و ولایت از اقصى نقاط براى ادراک محضرش شَدّ رحال نموده چند روزى در منزل ایشان سکونت مى‏ نمودند

حکایات (حکایتی شیرین از تعهّد مرحوم شعرانی ره)

آیة الله سیّد رضى شیرازى، نوه مرحوم میرزا حسن شیرازى‏ بزرگ رحمة الله علیهما نقل می کند: نکته بسیار آموزنده ‏اى که از ایشان (مرحوم علامه شعرانی) به یاد دارم و هیچ‏وقت از خاطرم نمى ‏رود براى شما نقل مى ‏کنم:

حکایات (خاطره ای از علامه طهرانی در زیارت مرقد حضرت خدیجه علیها السلام)

عارف کامل حضرت علامه طهرانی اعلی الله مقامه خاطره ای را در کیفیت احتجاج با یک مرد مطّلع سنّی مذهب در حقانیّت و افضیّلت امیر المومنین علیه السلام در امر خلافت و وصایت در سفر به حجّ خانه خدا و زیارت قبرستانی که حضرت خدیجه سلام الله علیها و اجداد پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا مدفون اند، نقل می کنند که بسیار زیباست؛ می فرمایند:

حکایات (شفاعت غلام امیر المومنین علیه السلام)

یکی از ارادتمندان به مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه، مرحوم حجّة الاسلام و المسلمین حاج میرزا حسن نورى همدانى رحمة الله علیه (أخوی آیة الله حاج شیخ حسین نوری همدانی از مراجع تقلید)، بود که هر وقت مشهد مقدس مشرف می شد، خدمت حضرت علامه می رسید و اگر جلسه عمومی بود علامه از ایشان برای منبر و خطابه دعوت می کردند.

حکایات (لزوم انقیاد کامل نسبت به استاد در سیر الی الله)

یکی از آقازاداگان حضرت علامه رحمة الله علیه نقل می کردند: قبل از انقلاب اسلامى ایران در زمان گذشته روزى فردى معمّم و متشخّص به مرحوم والد (علامه طهرانی)، رضوان الله علیه مراجعه مى ‏کند و از ایشان کسب تکلیف سلوکى و مقدمۀ موصله را مى ‏نماید. مرحوم والد پس از طى چند جلسه صحبت و تبیین مواضع و توضیح مراتب در جلسه آخر به او مى ‏فرمایند:

حکایات (اهتمام علّامه طهرانی نسبت به بازار نرفتن زنان و عدم اختلاط با نامحرم)

مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: سال اولی که به مشهد مقدس مُشرّف شده بودیم، زمستان خیلی سردی بود تقریباً طرف ‏های عصر و غروب بود که تب زیادی کردم؛ خانم آمدند و گفتند در منزل نان نداریم، 

حکایات (وصف حال علامه طهرانی در سرزمین منی )

(مرحوم حضرت آیت الله علّامه طهرانی رحمة الله علی)ه در طول عمر پر برکت خود مکرّر به حجّ مشرّف شدند و حال و انقلاب و انصراف و سوز و گداز در این سفر همواره در ایشان مشهود بود، و وارداتشان در حجّ بسیار بیشتر می شد.

حکایات (کلام عرشی مرحوم قاضی در مجلس آقا ضیاء الدّین عراقی درباره شرط فقاهت)

عارف کامل مرحوم علّامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند: روزى در مجلسى عظیم که بسیارى از مراجع و علماى فقه و حدیث از جمله مرحوم آیة الله آقا سید أبوالحسن اصفهانى و آقا ضیاءالدّین‏ عراقى‏* و غیرهما بودند و کلام در میانشان ردّ و بدل بود، مرحوم قاضى با صداى بلند به طورى که همه بشنوند فرمود: 

حکایات (اوّلین سفر تبلیغی علّامه طهرانی)

عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه مى ‌فرمودند: أوّلین بار براى تبلیغ به رباط‌ کریم رفتم. نزدیکى‌ هاى ظهر بود که به آنجا رسیدم. رفتم داخل بازار و از یکى از دکّاکین (مغازه دارها) یک چهارپایه گرفتم و آن را وسط بازار گذاشتم و روى آن ایستادم و شروع کردم به خطبه خواندن: بِسمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الْحَمَدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِین تا آخر، طولى نکشید که مردم آمدند و اطراف ما مملوّ از جمعیّت شد و آن روز نزدیک به دو ساعت صحبت کردم! وقتى صحبتم تمام شد و پائین آمدم

حکایات (اسلام و کفر در میدان عمل و اخلاق)

از حذیفه روایت است از هشام که: در جنگ‏ بدر ظرفى از آب برداشتم که به یکى از برادران دینى خود که در گوشه میدان به روى زمین افتاده، خون از بدنش ریخته و در آستانه رحلت بود برسانم.

 

داستانی از برخورد امام سجاد علیه السلام با یکی از غلامانشان

غلام حضرت سجاد علیه‏ السّلام موقع غذا رفت سینى غذا را از مطبخ براى میهمان ‏ها بیاورد، در راه دستش لرزید و

حکایات (نورانیت صحیفهٔ سجّادیه)

مرحوم علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی اعلی الله مقامه در کتاب امام شناسی حکایت زیبایی را راجع به کتاب نورانی و وحیانی صحیفه سجادیه علیه السلام نقل می کنند که عین آن تقدیم می گردد

حکایات (ذکاوت امیرمؤمنان علیه السلام)

مرحوم آیت الله احمدی میانجی رحمة الله علیه، از کتاب مروج الذهب مسعودی نقل می‌کند: امیرمومنان علی علیه السلام در جنگ بودند، تشنه شدند. به دامادشان جناب عبدالله بن جعفر همسر زینب کبری سلام الله علیها فرمود: برای من آب بیاور تشنه هستم، این در حالی بود که حضرت خون از بدن مبارکشان رفته بود و اگر پیراهن از تن درمی‌آوردند یکجای سالم در بدن حضرت نبود. عرض کرد: آب نیست.

حکایات (دفع اجنّه با عنایت علّامه طهرانی ره)

حاج عباس سلیمانیه (معروف به حاج صفا) هم‌ درس و هم‌ رزم شهید دکتر چمران می گوید: خانمی به واسطه مطالعه کتاب آیات شیطانی، آرامشش را از دست داده بود و گرفتار شیاطین جنّی شده بود. در دیدار عدّه ای از بانوان با حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه که من راننده آنها بودم و آنها را در این دیدار همراهی می‌کردم، این خانم هم در آن جمع حضور داشت، همچنین خانم غاده جابر (همسر شهید چمران) و دختر شهید نوّاب صفوی حضور داشتند؛ ده، پانزده دقیقه ای جلسه به سکوت گذشت بعد ناگهان بدون آنکه کسی چیزی بگوید 

حکایات (عظمت روحى کودکان و حکایت فوت فرزند علامه طهرانی در کودکی)

اسم او را سیّد محمّد جواد نهادیم. بچّه ‏اى بود بسیار با نور و با صفا و گوئى نور خالص بود که در همان کودکى مشهود بود؛ و بنده به او مسیح زمان، و نور خالص لقب داده بودم. هنوز راه نمیرفت و زبان باز نکرده بود، صبح ها از خواب بر مى ‏خاست بدون آنکه گریه کند یا شیر بخواهد و یا سراغ مادرش برود، با همان قنداقه دست و پا زنان به سوى من مى ‏آمد و در دامنم مى‏ نشست.

حکایات (عنایت سیدالشهداء به علّامه امینی صاحب الغدیر ره)

علامه طهرانی اعلی الله مقامه نقل می کنند: جناب محترم آقاى حاج سید محمّد مهدى خلخالى- که در عصر روز جمعه، 16 رجب، در مشهد مقدّس به دیدن ما در منزل آمدند- دو حکایت از مرحوم حاج شیخ عبدالحسین امینى، صاحب الغدیر از خود آن مرحوم بلافاصله نقل کردند که هر دوى آنها جالب است.

نمونه ای از تبعات سوء حکومت والیان بی لیاقت

تبعات سوء مدیریت و حکومت افراد بی لیاقت در طول تاریخ بیش از آن است که در این مختصر بگنجد که در اینجا تنها به یک مورد از آن که در زمان حکومت و غصب خلافت عثمان لعنة الله علیه رخ داد و بسیار جانکاه بوده و موجب تاثر شدید حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه شده را اشاره می کنیم

حکایات (ارتباط بلایای طبیعی با گناهان)

مرحوم حاج سراج انصارى، که سالیانى از محضر مرحوم شهرستانى فیض‏ برده بود، نقل کرده ‏است: «یکى از سال‏ ها، رودخانه دجله طغیان کرد و سیلاب قسمتى از ساختمان‏ هاى کنار سدّ دجله را خراب کرد و تلفات جانى و مالى بسیارى به بار آورد. در همان ایّام، روزى در محضر مرحوم شهرستانى از طغیان دجله و جریان آب و تلفات آن سخن به میان آمد. یک نفر در آن میان گفت: آرى، تمام اینها از گناه و معصیت و نکبت اعمال ما سرچشمه گرفته است. مرحوم شهرستانى گفت:

حکایات (اشراف علامه طهرانی بر زوایای پنهان بنی صدر)

در وقتی که شخصی به نام بنی صدر از قبل از انقلاب مورد توجه رهبران انقلاب بود و زوایای مرموز شخصیت واقعی وی بر همگان مخفی مانده بود تا جاییکه بعد از انقلاب به پست های مهم دست یافت و بر  مسند ریاست جمهوری تکیه زد، تنها یک مرد بود که بر اساس ربط با عالم سرّ بر باطن خبیث او اشراف داشت! فرزند دوم علامه طهرانی و مولّف کتاب اسرار ملکوت می نویسد:

اقتدا علامه طباطبایی به علامه طهرانی در نماز

عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: این مرد (علامه طباطبایی)، جهانى از عظمت بود؛ عیناً مانند یک بچه طلبه در کنار صحن مدرسه روى زمین مى‏ نشست و نزدیک به غروب در مدرسه فیضیّه مى‏ آمد، و چون نماز بر پا مى ‏شد مانند سائر طلّاب نماز را به جماعت مرحوم آیة الله آقاى حاج سیّد محمّد تقى خونسارى مى‏ خواند. آنقدر متواضع و مؤدّب، و در حفظ آداب سعى بلیغ داشت که من کراراً خدمتشان عرض کردم: آخر این درجه از ادبِ شما و ملاحظات شما ما را بى ادب مى ‏کند! شما را بخدا فکرى بحال ما کنید!...

حکایات (حکایت شیرین علامه حلی و شیعه شدن سلطان محمّد خدابنده‏)

مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه از استادشان نقل می کنند: حضرت آقا (مرحوم حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی)- روحى فداه- فرمودند: سلطان محمّد خدابنده زن خود را سه طلاقه نمود در یک مجلس؛ (مطابق مذاق عامه که مى‏ گویند حرمت مى‏ آورد و حلّیت او محتاج به محلّل است) بعداً پشیمان شد، خواست زن خود را بگیرد، به هر یک از علماى عامه مراجعه کرد، گفتند: مفرّى نیست از آنکه اوّل محلّل بگیرى! گفت: 

حکایت (هنر انتظار)

یکى از علماى بزرگ شیعه گفته بود: من باور نداشتم که این جمله را اباعبداللَّه فرموده باشد به این دلیل که با خودم فکر مى ‏کردم اصحاب امام حسین خیلى هنر نکردند، دشمن خیلى شقاوت به خرج داد. امام حسین است، ریحانه پیغمبر است، امام زمان است، فرزند على است، فرزند زهراست؛ هر مسلمان عادى هم اگر امام حسین علیه السلام را در آن وضع مى‏دید، او را یارى میکرد

ضیافت آیة الله حاج سیّد محمّد هادى میلانی ‏از حضرت حدّاد

۲۹ رجب سالروز ارتحال مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله حاج سید محمد هادی میلانی اعلی الله مقامه الشریف است؛ مرجعی که بزرگان از اولیای الهی ایشان را به احلاص و  بی هوا بودن می ستودند؛ بدین مناسبت حکایت ملاقات ایشان با مرحوم آقای حداد رضوان الله علیه تقدیم می گردد.

حکایات (حکمت تاخیر در استجابت برخی ادعیه)

حجّة ‌الاسلام شیخ آصفی از حجّة ‌الاسلام شیخ محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف ملازم علّامه امینی بود، نقل میکند: علامه امینی میفرمود: یک شب جمعه زائر حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام شدم، مشغول زیارت و دعا بودم و از خدا می ‌خواستم بخاطر حضرت علی علیه السّلام 

حکایات (تاثیر کلام اولیای الهی بر نفوس)

عالم کبیر و محقّق عظیم‏ مرحوم آقا شیخ جعفر شوشترى‏ قدّس الله تربته‏ (متوفای 20 صفر 1303 قمری) از بزرگان و علماى نجف (و صاحب کتاب خصائص الحسینیه) است؛ کربلا منبر مى‏ رفت و در منبر تکیه به صوت هم داشته و بسیار هم منبر مُبکى و گریه آورى داشت به طوری که مى‏ گویند هر کسى که پاى منبر ایشان بود بلا استثناء منقلب می شد و گریه مى‏ کرد.

حکایات (استدراج و اثر وضعی شراب )

مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف می فرمودند:  روزى مرحوم آقا سیّد جمال‏الدّین گلپایگانى- تغمّده الله برحمته- مى‏ فرمودند: من در ایام نوجوانى و تحصیل در حوزه نجف هم‏ مباحثه‏ اى داشتم شاهرودى که فردى بسیار مستعد و تیزبین و زرنگ و درس‏خوان بود، و ما با هم سالیان درازى را به مباحثه کتب مختلف و درس خارج مشغول بودیم. تا اینکه او

احادیث معصومین (خیر محض)

امام سجّاد علیه السلام در یکی از دعاها می فرماید: خَیْرُکَ إِلَیْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَیْکَ صَاعِدٌ (مصباح‏ المتهجد، ص 58)

بارالها هر آنچه از طرف تو به سمت ما می آید نعمت و خیر محض است و آنچه از طرف ما به سوی تو می آید جز گناه و بدی نیست.

حکایات (نماز اول وقت مقدّم بر درس)

یکی از فررندان مرحومه علامه طهرانی رحمت الله علیه میگفتند: مرحوم علّامه والد رضوان الله علیه نسبت به اوّل وقت نمازخواندن به شاگردان خود دستور أکید مى دادند و تخلّف از آن را در هیچ حالى روا نمى دانستند. یک بار حقیر در قم در حجره بودم و ایشان به حجره ما تشریف آورده بودند. صداى اذان بلند شد

حکایات (از خودگذشتگی رفقای ایمانی)

مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه نقل می کردند: شاگردان مرحوم قاضی بسیار باهم همدل بودند. روزی یکی از آنها که هیچ پولی در خانه نداشت بقیه به خانه‌اش رفته بودند برای مهمانان آبگوشت گذاشته بود. 

حکایات (دیدن خدا)

کلینى با سند متّصل خود از سِنان روایت کرده است که وى گفت: من در محضر مبارک حضرت أبو جعفرٍ امام باقر علیه السّلام بودم که مردى از خوارج بر وى وارد شد و به حضرت گفت: اى أبو جعفر! أَىَّ شَىْ‏ء تَعْبُدُ؟! «چه چیز را پرستش مى‏نمائى! حضرت فرمود: اللَهَ تَعَالَى. «خداوند تعالى را.»

حکایات (مکاشفه سیّد جمال الدّین گلپایگانی بر رحلت مرحوم کمپانی‏)

عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه نقل می کنند: حضرت سند السّالکین، و جمال العارفین، آیة الله العظمى آقاى سیّد جمال الدین گلپایگانى، أفاض الله علینا من قدسیّاتِ نفسه المنیفة، براى حقیر نقل‏ کردند که: 

حکایات (زهد و بى اعتنائى مرحوم کمپانی نسبت به زخارف دنیویّه‏)

یکى از سروران و دوستان حقیر که فعلًا از علماى نجف أشرف هستند: جناب الآیة الحجّة آقاى حاج سیّد محمّد رضاى خلخالى أدام الله برکاته براى حقیر نقل کردند که: من روزى در بازار حُوَیْش مى‏رفتم؛ و دیدم آقاى حاج شیخ محمّد حسین در وسط کوچه، خم شده است؛ و پیازها را جمع مى‏ کند؛ و پیوسته با خود مى ‏خندد.

حکایات (دشمنی هوای نفس)

مرحوم حاج شیخ محمد تقی آملی(نور الله قبره الشریف) می فرمودندمن خواب دیدم، دشمن به حمله کرده است و به من پرخاش می کند. ناچار شدم که دست او را بگیرم. دستش را گاز گرفتم و ناگهان از شدت درد، بیدار شدم، دیدم دستم در دهان خودم قرار دارد .فهمیدم دشمن من، خودم هستم و کسی به سراغ من نمی آید.این نفس است که دشمن من است.ما از بیرون آسیب نمی بینیم،هرچه می بینیم از درون است. (40 قطب عرفانی ص 166)

حکایات (از إدّعا تا عمل در معرفت خدا و اولیائش)

مَأْمُونٍ الرَّقِّی‏ مى ‏گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم که سهل بن‏ حسن خراسانى وارد شد و به آن حضرت سلام کرد و نشست آنگاه عرض کرد: شما مهر و رحمت دارید. شما اهل‏ بیت امامت هستید. چگونه از حق خویش باز ایستاده ‏اید، با این که صد هزار شمشیرزن آماده به رکاب در خدمت ‏شما هستند. امام صادق علیه السلام فرمود:

حکایات (دین را بخاطر خانواده نفروختن)

علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه نقل می کنند: جناب آقاى حاج سید هادى روحانى مطلب دیگرى از مرحوم آیةالله حجّت بیان کردند که شایان توجّه است،- چون همشیره بزرگ آقاى روحانى، عیال پسر مرحوم حجّت (یعنى آقاى آقا سید محسن) بوده ‏اند، فلهذا از داخله مرحوم حجّت کاملًا مطّلع بودند- از جمله آنکه:

*23 جمادی الاول سالروز رحلت مرحوم آیت الله حاج سیّد محمّد حجّت کوه کمره ای است

حکایات (تقوا در صرف وجوهات شرعیه)

آقا سیّد محمّد حجّت کوه کمرى أعلَى اللهُ مقامَه الشّریف که از مراجع پاکیزه و عالیقدر حوزه علمیّه قم بوده‏ اند، که وقتى یک نفر مرد دهاتى از باب وجوه شرعیّه یک اسکناس پنج تومانى در دست ایشان گذاشت. ایشان چون آن وجه را گرفتند دست آن مرد را رها نمی کردند...

حکایات (إرادت تامّ میرزا محمدتقی شیرازی به حاج سید احمد کربلائی)

در روز جمعه بیست و یکم شهر جمادى الاولى، یکهزار و چهارصد و یک هجریّه قمریّه در شهر مقدّس مشهد، به بازدید جناب مستطاب حضرت صدیق ارجمند، و سرور گرامى: آیة الله حاج سیّد على لواسانى دامت برکاته، فرزند برومند آیة الله آقاى حاج میرزا أبو القاسم لواسانى، فرزند مرحوم آیة الله آقاى حاج سیّد محمّد لواسانى، فرزند مرحوم آیة الله آقاى سیّد ابراهیم لواسانى رحمة الله علیهم أجمعین به منزلشان شرفیاب شدم. در ضمن مذاکرات،

حکایت مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکى تبریزى قدس سره در تجرّد نفس

نقل است که مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى رضوان الله علیه مدّت چهارده سال ملازم جمال الاولیاء و العرفاء مرحوم آخوند مولى حسینقلى همدانى رضوان الله علیه بوده ‏اند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا مى ‏فرمودند: 

حکایات (گنج حقیقی، علم است)

مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه در دست نوشته های خود آورده اند: جناب محترم آقاى سیّد احمد رضوى- دام عزّه- نقل کردند که مرحوم آیة الله آخوند ملّا على‏ همدانى رحمة الله علیه مى ‏گفته است: ما همیشه مرحوم آیة الحق، آیة الله علّامه طباطبائى رضوان الله علیه را به حال سکوت مى‏ دیدیم که پیوسته تراوشى ندارد و منقبض است و أبداً ظهور و بروز نمى ‏کند، تا آنکه شبى در خارج از شهر مشهد مقدّس

آقا شیخ زین العابدین مرندى‏ و شدّت زهد ایشان در نقل علّامه طهرانی

مرحوم حداد اعلی الله مقامه الشریف می فرمودند: من تا به حال از آقا شیخ هادى شیخ زین العابدین‏ (مرندی) تقلید می کردم، و از این به بعد از او (سیّدالطّائفتین علّامه آقای حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی) تقلید می کنم! در ادامه حکایاتی از شدت زهد و ورع مرحوم آقا شیخ زین العابدین مرندی به نقل از مرحوم علّامه طهرانی ذکر می گردد

نظر علامه طهرانی درباره دکتر محمّد معین و آرزوی غفران برای وی

عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند:

دکتر محمّد معین‏ نیز تا زمانى که تحت نظر و نفوذ وى (إبراهیم پورداود*) بود... صریحاً از زردشتی ‏گرى حمایت مى‏ کرد. ولى از وقتى که در مجالس و محافل استاد معظّم آیة الله علّامه طباطبائى قدّس الله سرّه الزّکیّة براى ترجمه و وساطت‏ ردّ و بدل کردن مباحثات ایشان

حکایات (سختی قضاوت و دقت حساب در قیامت)

 

هجدهم شعبان المعظّم سالروز رحلت عالم ربانی مرحوم ملا محمد مهدی نراقی اعلی الله مقامه الشریف است که مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه که از نوادگان دختری ایشان به حساب می آیند در کتاب معادشناسی حکایتی بس شگفت را درباره سختی قضاوت و دقت در حساب در روز قیامت و تکلّم با مردگان نقل می کنند که از نظر می گذرد

حکایتی ناب از علامه طهرانی درباره آزادی خرمشهر

یکی از شاگردان مرحوم علامه طهرانی قدس سره نقل میکرد: ایام فتح خرمشهر بود که در منزل مرحوم علامه روی بالکن مشغول کار کردن بودم و ایشان در مکتبه ( کتابخانه) خود مشغول تالیف بودند که در آسمان صدای عبور هلی‌ کوپتر بلند شد و مرحوم علامه تشریف آوردند بیرون و پرسیدند چه خبر است؟ عرض کردم...

حکایات (حکایتی شیرین از مرحوم سلطان الواعظین به نقل از فرزند علامه طهرانی)

بیستم شعبان المعظم سالروز رحلت خطیب شهیر مرحوم حاج سید محمد شیرازی معروف به سلطان الواعظین است. جناب آقای حاج سیّد محسن طهرانی حفظه الله (فرزند دوم مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه) نقل می کردند: 

حکایات (شفای قرآن و حدیث)

حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی نقل می کنند: جناب آقای شعبانی یکی از فضلای محترم استان گیلان از منطقه رودسر و از شاگردان مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی رحمة الله علیه برای حقیر نقل کردند که می فرمودند:

حکایات (شیخ محمّد بهارى و متنبّه شدن او توسّط استاد) مدّتى به این نحو سپرى مى ‏شود و سرانجام مرحوم آقا شیخ محمّد چون راه و چاره‏ اى را در برابر خود نمى ‏بیند یکسره به قبرستان وادى السّلام مى ‏رود و در آنجا سکونت اختیار مى ‏کند. گویند بمدّت شش روز در آنجا مى ‏ماند و پس از انقضاى مدّت، یک مرتبه حالش دگرگون مى‏ شود و مشاهده مى ‏کند عجب! این چه حالتى بود که براى او پیش آمد، او کجا و این حالات کجا؟ او بنده ‏اى بیش نیست و در این اقیانوس بى‏ انتهاى مخلوقات الهى...
حکایات (اتّکاء به غیر خدا)

مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه درباره اتّکاء به غیر خدا حکایتی را از مرحوم شیخ الفقهاء و المجتهدین آیت الله حاج شیخ محمد علی اراکی رحمة الله علیه نقل می کنند و می نویسند: 

حکایات (ثروت فراوان به پاداش خوراک دادن به سگ گرسنه)

مرحوم حاج سید محمد باقر موسوی شفتی اصفهانی قدس الله نفسه الزکیه از بزرگان و از شاگردان مرحوم سید بحر العلوم و محقق قمی است در حالات وی نوشته اند:

در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان بقدرى فقیر بود که گاهى هم از کثرت گرسنگى ضعف و غش مى کرد، و لکن فقر خود را کتمان مى کرد و به احدى نمى گفت. تا اینکه روزى در مدرسه اصفهان پول نماز وحشتى به طلاب تقسیم نمودند و از این راه وجه مختصرى به دست آقا سید محمد باقر رسید و چون مدتى بود که گوشت نخورده بود 

حکایات (شدّت اهتمام مرحوم آیة الله آخوند خراسانى‏ به امور طلّاب‏)

مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه خود به امور شاگردان خصوصا طلاب اهتمام خاصی داشتند و در ضمن یادداشت های خود در اینباره حکایتی را بدین صورت نقل می کنند که جناب محترم آیةالله آقاى حاج سید مهدى روحانى (فرزند مرحوم آقاى حاج سید أبوالحسن) از مرحوم آیة الله آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانى نقل کردند که: