گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


حکایات (تاثیر کلام اولیای الهی بر نفوس)

عالم کبیر و محقّق عظیم‏ مرحوم آقا شیخ جعفر شوشترى‏ قدّس الله تربته‏ (متوفای 20 صفر 1303 قمری) از بزرگان و علماى نجف (و صاحب کتاب خصائص الحسینیه) است؛ کربلا منبر مى‏ رفت و در منبر تکیه به صوت هم داشته و بسیار هم منبر مُبکى و گریه آورى داشت به طوری که مى‏ گویند هر کسى که پاى منبر ایشان بود بلا استثناء منقلب می شد و گریه مى‏ کرد.

 

یک روز مرحوم آقا شیخ عبدالکریم حائرى و حاج آقا ضیاءالدین عراقى و مرحوم نائینى با مرحوم آقای فشارکى قرار می گذارند که پاى منبر آقا شیخ جعفر بنشینند و تا آخر منبر گریه نکنند یعنى گریه ‏شان نیاید! گفتند هر جورى شده است خودمان را نگه مى ‏داریم ببینیم مى ‏توانیم یا نه؟ رفتند نشستند اولین حرفى که آقا شیخ جعفر زد این آیه بود: "وَ نادى‏ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین‏ (سوره اعراف، آیه 44)" اما به محض آنکه جناب شیخ این آیه را خواند، آنها شروع کردند گریه کردن تا آخر مجلس، تا جاییکه اصلًا مجلس را به هم زدند.

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.