گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


حکایات (راه نجات در دنیا زهد است)

سلمان فارسى حاکم مدائن بود؛ و با اینکه حاکم بود، وارد در مدائن شد ولى در دارالحکومه نرفت، رفت در یکى از همین منزل‏هاى معمولى، فلاکس و پوست ‏تختش را انداخت و یک دیزى داشت و یک دانه رَکوه: یعنى آفتابه؛ تمام سرمایه سلمان فارسى علمش بود که در سینه اش بود و مثل ما احتیاج به کتاب و کتابخانه که نداشت، او علمش را گرفته بود، و دیگر دم و بیل و عصا و نعلین و امثال اینها نداشت، چشمش هم که مثل ما ضعیف نبود که احتیاجى به عینک و جلد عینک داشته باشد؛ آن هم دو عینک یکى براى مطالعه و یکى براى دوربین.

مى ‏گویند: یک وقتى مدائن آفتى پیدا کرد، ظاهراً آتشى گرفت؛ دید که تمام شهر آتش گرفته و همه دادوبیداد و غوغا مى‏ کنند، سلمان هم از خانه‏ اش بیرون آمده، راه را گرفته و راحت دارد مى ‏رود، گفت: نجا المخفّفون‏؛ «آنهایى که سبک ‏بال هستند، خیلى کارشان راحت است!» یک دستش رکوه و آفتابه ‏اش بود، یکى هم پوست‏ تخت. با تمام سرمایه، خانه ‏دوش داشت حرکت مى‏ کرد و از آتش فرار مى‏ کرد.

خب خیلى راحت است که انسان این‏ طور باشد؛ این راحلِ به سوى خداست. کسى که راحل است به سوى خدا، قریب‏ المسافه است، مسافتش خیلى نزدیک است! (علامه طهرانی، شرح فقراتى از دعاى أبوحمزه ثمالى، ج‏1، ص: 174)

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.