آیة الله سیّد رضى شیرازى، نوه مرحوم میرزا حسن شیرازى بزرگ رحمة الله علیهما نقل می کند: نکته بسیار آموزنده اى که از ایشان (مرحوم علامه شعرانی) به یاد دارم و هیچوقت از خاطرم نمى رود براى شما نقل مى کنم:
«ایشان اشارات را از نمط چهارم تا به آخر فقط براى من تدریس کردند؛ یکوقتى خدمت ایشان عرض کردم: آقا براى شما خسته کننده نیست که براى یک نفر درس مى گویید؟ خیلى آرام فرمود: آنچه ما داریم امانتى است که از اسلاف پیش ماست و باید این امانت را به اخلاف تحویل بدهیم، این وظیفه ماست؛ اگر تحویل گیرندگان کم هستند، تقصیر ما چیست؟»
بعد از آنکه به رحمت ایزدى پیوسته بود شبى ایشان را در خواب دیدم، در خواب به ایشان عرض کردم: آقاى میرزا! از مارها و عقربها چه خبر؟ ایشان فرمود: اینجا مار و عقرب نیست، سیب و پرتقال است. از خواب که بیدار شدم؛ از چنین سؤالى که از آن مرحوم کرده بودم ناراحت شدم. (مطلع انوار، ج3، ص: 296)