گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


تسبیحِ ذاکر (مواردی که تسبیح بدون گفتن ذکر، ذاکر است)

یکی از مستحبّات مؤکَّد در دستورات دینی و سلوکی گفتن اذکار است که برای انجام این دستور توصیه بسیار به استفاده از تربت سیّدالشّهداء علیه السّلام شده است؛ در این میان یکی از مواردی که بزرگان از آن نهی می کردند در دست نگه داشتن تسبیح بدون گفتن ذکر است که البتّه این امر در دو مورد استثناء شده است که در ادامه می آید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

تسبیح ذاکر 

 

 

منبع: سلسله مقالات تالیف حجة الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست            چندان که شد نگه به نگه آشنا، بس است

 

 

"تسبیح: بمعنی سبحان الله گفتن است، چون تکبیر که الله اکبر و تحمید الحمدالله گفتن است. و وسیله ای که حالا به تسبیح مشهور شده، اسم اصلی اش، "سُبحه" بضم سین است که منظور از آن مُهره‌هاییست که عدد تسبیح را به آن می شمارند و استعمال کلمه تسبیح که به معنی مهره های به رشته کشیده می باشد و برای شمارش عدد تسبیحات و تحمیدات و تکبیرات به کار می رود از غلط های مصطلح فارسی به حساب می آید و نوعی استعمال مجاز است. ( کتاب داستان های تسبیح )

 

 

عارف کامل علّامه طهرانی رحمة الله علیه تسبیح را لازمه حمد الهی می دانند و در حقیقت معنای تسبیح می فرمایند:

حضرت حقّ بالاتر از مقدار و اندازه علم و ظرفیّت وجودى اوست، لذا هیچ موجودى نمى‏تواند آنطور که باید خدا را حمد کند، و لذا با ستایش باید تسبیح را توأم نمود، یعنى در عین آنکه تو را حمد مى‏کنیم و به‏تمام مراتب جمال و کمال مى‏ستائیم، تو را منّزه و مقدّس و پاکتر از این مى‏دانیم که این ستایش ما سزاوار مقام عز و جلال و عظمت تو باشد (امام شناسى، ج‏1، ص: 46)

مسلم است که "تسبیح" که با آن ذکر خدا و تسبیح گفته می شود، مقدّس و محترم است و احترام آن، ارج نهادن به مقدّسات و شعائر دینی است، و باید با آن محترمانه برخورد کرد که البته سابقه تاریخی آن و تقدّس آن فراتر از دین اسلام است و بنابر نقل صحیح تر به بعضی از شعبه های مسیحیت برمی گردد.

 

 

بنابر بعضی روایات، پیدایش "تسبیح" در اسلام از آنجایی است که پیامبر خدا صلی الله و آله، به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: که در إتمام  هر نماز، سی و چهار بار الله اکبر و سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار سبحان الله بگو، و حضرت زهرا سلام الله علیها برای این منظور نخی سبز رنگ را سی و چهار بار گره زد و از آن برای حساب و شمارش در اتمام هر نماز استفاده می نموده اند. بعدها نیز از خاک قبر عموی بزرگوارشان، حضرت حمزه علیه السلام، دانه هایی درست کردند و بعد ها هم به سفارش معصومین سلام الله علیهم اجمعین تسبیح هایی از تربت سید الشهدا علیه السلام درست شد که فضیلت آن خارج از حد احصاء است.

 

 

البته بنابر نقل و روایات اهل تسنن گفتن و شمارش تعداد اذکار بعد از نماز با انگشتان، سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و مورد سفارش ایشان بوده است. ( سنن ابی داوود )

 

 

متاسفانه اینکه تسبیح را به گردن آویزند، یا در دور مچ دست، دستبند کنند، و یا برای خالی نبودن دست، وسیله ای برای سرگرمی قرار گیرد و تفنن باشد، عمل نامناسب و ناشایست و غیر مودبانه ایست که اوّلا، رفتاریست که با شأن بندگی و عبودیت سازگار نیست و ثانیا، با بسیاری از موازین اخلاق و آداب مغایر، و ثالثاً، با حفظ شعائر دینی در تضاد است و بزرگان وادی عرفان و اخلاق از آن به شدت نهی می کردند.

 

 

مرحوم سیدنا الاستاد علامه طهرانی رحمة الله علیه از این عمل نهی می کردند و هیچوقت در طول مدتی که حقیر در خدمت ایشان بودم دیده نشد و حتی از دیگر افراد هم شنیده نشد که، تسبیح را بدین گونه و برای غیر ذکر در دست بگیرند و با آن بازی کنند.

 

 

البته تنها در دو مورد داریم که تسبیح را در دست گرفتن ( نه چرخاندن ) بدون گفتن و شمارش ذکر، استثنا شده است.

 

 

اول : تسبیحی که از تربت سید الشهدا علیه السلام باشد.

 

 

در روایتی از ناحیه امام زمان علیه السلام است که فرمود: مِنْ فَضْلِه، أَنَّ الرَّجُلَ یَنْسى التَّسْبیحَ وَیُدیرُ السُّبْحَهَ فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ.( احتجاج، ج 2، ص 312  و بحار الأنوار، ج 53، ص 165)

 

 

(از جمله فضایل این تربت این است که اگر کسى ذکر را فراموش کند و تسبیح تربت را فقط در دست خود بگرداند، براى او ثواب ذکر تسبیح نوشته مى شود.)

 

 

نام من رفتست روزی بر لب جانان به سهو                   اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز

 

 

محّمد بن عبداللّه حمیرى در سؤالى از ولی عصر  حضرت صاحب، امام الزمان علیه السلام مى پرسد: آیا جایز است که از خاک قبر امام حسین علیه السلام تسبیح بسازیم؟ و آیا در آن فضیلتى هست؟ حضرت ابتدا در جواب سؤال مى فرماید: تسبیح خود را از تربت مزار امام حسین علیه السلام بسازید و با آن خداوند را تسبیح نمایید، زیرا براى تسبیح، چیزى بهتر از تربت امام حسین علیه السلام نیست. از جمله فضایل این تربت این است که اگر کسى ذکر را فراموش کند و تسبیح تربت را فقط در دست خود بگرداند، براى او ثواب ذکر تسبیح نوشته مى شود.

 

 

دوم: بعد از گفتن ذکر" اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُکَ وَ أُحَمِّدُکَ وَ أُهَلِّلُکَ وَ أُکَبِّرُکَ وَ أُمَجِّدُکَ بِعَدَدِ مَا أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی " در اول صبح

 

 

قطب راوندی در کتاب الدعوات می نویسد:

 

 

رُوِیَ عَنْهُ لَمَّا حُمِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام إِلَى یَزِیدَ لَعَنَهُ اللَّهُ هَمَّ بِضَرْبِ عُنُقِهِ فَوَقَّفَهُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُوَ یُکَلِّمُهُ لِیَسْتَنْطِقَهُ بِکَلِمَةٍ یُوجِبُ بِهَا قَتْلَهُ وَ عَلِیٌّ علیه السلام یُجِیبُهُ حِینَمَا یُکَلِّمُهُ وَ فِی یَدِهِ مِسْبَحَةٌ صَغِیرَةٌ یُدِیرُهَا بِأَصَابِعِهِ وَ هُوَ یَتَکَلَّمُ فَقَالَ لَهُ یَزِیدُ أَنَا أُکَلِّمُکَ وَ أَنْتَ تُجِیبُنِی وَ تُدِیرُ أَصَابِعَکَ بِسُبْحَةٍ فِی یَدِکَ فَکَیْفَ یَجُوزُ ذَلِکَ فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی أَنَّهُ کَانَ إِذَا صَلَّى الْغَدَاةَ وَ انْفَتَلَ لَا یَتَکَلَّمُ حَتَّى یَأْخُذَ سُبْحَةً بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُکَ وَ أُحَمِّدُکَ وَ أُهَلِّلُکَ وَ أُکَبِّرُکَ وَ أُمَجِّدُکَ بِعَدَدِ مَا أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی وَ یَأْخُذُ السُّبْحَةَ فِی یَدِهِ وَ یُدِیرُهَا وَ هُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَا یُرِیدُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَتَکَلَّمَ بِالتَّسْبِیحِ وَ ذَکَرَ أَنَّ ذَلِکَ مُحْتَسَبٌ لَهُ وَ هُوَ حِرْزٌ إِلَى أَنْ یَأْوِیَ إِلَى فِرَاشِهِ فَإِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ قَالَ مِثْلَ ذَلِکَ الْقَوْلِ وَ وَضَعَ السُّبْحَةَ تَحْتَ رَأْسِهِ فَهُوَ مَحْسُوبَةٌ لَهُ مِنَ الْوَقْتِ إِلَى الْوَقْتِ فَفَعَلْتُ هَذَا اقْتِدَاءً بِجَدِّی فَقَالَ لَهُ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ مَرَّةً بَعْدَ أُخْرَى لَسْتُ أُکَلِّمُ أَحَداً مِنْکُمْ إِلَّا وَ یُجِیبُنِی بِمَا یَفُوزُ بِهِ وَ عَفَا عَنْهُ وَ وَصَلَهُ وَ أَمَرَ بِإِطْلَاقِه‏.( مستدرک‏الوسائل، ج 5 ص 124)

 

 

( هنگامى که حضرت على بن الحسین، امام سجاد، علیهم السلام را، نزد یزید لعنة الله علیه بردند. یزید تصمیم گرفت گردن حضرت سجاد علیه السلام را بزند، لذا آن امام مظلوم را در مقابل خود نگاه داشت و شروع بسخن کرد. منظور یزید این بود که با آن حضرت مکالمه نماید و آن بزرگوار سخنى بگوید که یزید آن را بهانه کند و او را شهید نماید. ولى حضرت سجاد علیه السلام جواب او را مطابق با سؤالش میفرمود.

 

 

حضرت سجاد علیه السلام یک تسبیح کوچکى در دست داشت که آن را با انگشت‏هاى خود می گردانید. و تکلّم می کرد. یزید گفت: من با تو سخن میگویم و تو جواب مرا در حالى میدهى که تسبیح را بدست خود می گردانى! چگونه این موضوع جائز است؟ امام سجاد علیه السلام فرمود: پدرم از جدّم علیهم السلام برایم نقل فرمود: که پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه نماز صبح را میخواند، با کسى سخن نمی گفت تا اینکه تسبیح را بر می داشت و این ذکر را می گفت: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُکَ وَ أُحَمِّدُکَ وَ أُهَلِّلُکَ وَ أُکَبِّرُکَ وَ أُمَجِّدُکَ بِعَدَدِ مَا أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی) سپس آن حضرت آن تسبیح را بر می داشت و بدون اینکه تسبیح بگوید هر چه می خواست سخن می گفت و تسبیح را می گردانید. میفرمود: همین گردانیدن تسبیح ( بعد از آن ذکر ) برایش ثواب داشت، تا آن موقعى که در رختخواب خود وارد می شد. هنگامى هم که وارد رختخواب خود میشد، نیز همین عمل را انجام می داد و تسبیح خود را زیر سر خویش مى‏نهاد و ثواب آن تسبیح از این وقت تا وقت بعدى برایش حساب می شد. من بجدم رسول الله اقتداء کردم و من این عمل را انجام دادم.

 

 

 یزید لعنة الله علیه گفت: من با هیچ کدام از شما اهل بیت پیامبر تکلم نکردم، مگر اینکه جوابى بمن داد که به آن پناهنده شد!! سپس حضرت سجاد علیه السلام را عفو کرد، جایزه‏اى به آن بزرگوار داد و آزادش نمود)

 

 

سنگ بد گوهر اگر کاسه زرّین شکند  قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود.

 

 

حضرت سیدنا الاستاد علامه طهرانی رحمی الله علیه به رفقا و شاگردانشان این ذکر را سفارش می کردند و می فرمودند: اول این ذکر را بگویید آنوقت هر چقدر میخواهید تسبیح را در دست نگه دارید که ثواب تسبیح برایتان نوشته می شود. 

 

 

تو به صد آینه ازدیدن خود سیر نئی         من به یک چشم زدیدار توچون سیرشوم؟

 

 

یکی از نزدیکان مرحوم آیة الله بهجت رحمة الله علیه که قریب به بیست سال با ایشان همنشینی داشت نقل می کرد: یکبار شخصی از لبنان برای ملاقات با ایشان وقت گرفت و خدمت آقا رسید وقتی برگشت دیدم بسیار منقلب و گریان است جریان را سوال کردم گفت: وقتی خدمت آقا رسیدم دیدم ایشان یک تسبیح در دست گرفته و دانه های آن را رد می کند ولی اصلا ذکری نمی گوید تعجب کردم این آقای بهجت که می گویند دائم الذکر است این است اینکه تسبیح را گرفته و ذکری نمی گوید نقل می کند تا این مطلب بر نفس من خطور کرد و از ذهنم گذشت یکمرتبه ایشان بدون هیچ مقدمه ای فرمودند: بله آقا در روایتی از امام سجاد علیه السلام که اگر کسی این ذکر اللهم انی اصبحت ... را اول صبح بگوید و بعد تسبیحی را بدون گفتن ذکر در دست بگیرد ثواب گفتن ذکر را دارد.   

 

 

از شوق دو صد بوسه زنم بر دهن خویش         هرگاه که نام تو برآید به زبانم

 

 

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

 

 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.