گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکایات آموزنده» ثبت شده است

حکایات (استمرار حالات روزه)

یکی از شاگردان حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه نقل می کرد: قبل از ماه مبارک رمضان خدمت حضرت علامه رسیدم ایشان یک دستوراتی درباره ماه رمضان و روزه و کیفیت آن و خلاصه حالات سالک الی الله در این ماه فرمودند،

حکایات (معجزه ای از امام مجتبی علیه السلام)

روزى امام حسن مجتبى علیه السلام در جمعى از اقشار مختلف مردم حضور داشت ، که یکى از افراد آن مجلس گفت :
یابن رسول اللّه ! شما که این قدر قدرت دارید و مى توانید با دعا معاویه را نابود کنید و زمین عراق و شام را جابه جا نمائید؛ و حتّى کارى کنید که زن تبدیل به مرد شود؛ و یا مرد، زن گردد، چرا این همه ظلم هاى معاویه را تحمّل کرده و سکوت مى نمایید؟ بقیه در ادامه

حکایات (لذّتِ مطالعۀ کتاب)

آیت الله حسن زاده آملی در درس خود می‌فرمود: « شبی کشاورزی از آمل میهمان من شد به او شام دادم و رختخواب پهن کردم او خوابید و من به مطالعه مشغول شدم ساعتی گذشت بیدار شد نگاهی به من انداخت و چیزی نگفت. باز مقداری خوابید و

حکایات (ارزشمند بودن کتاب نزد فاطمه زهرا سلام الله علیها)

صدّیقۀ کبرى فاطمه زهرا سلام الله علیها، أخبار و روایات پدر بزرگوارش را تحت عنوان مجموعه و کتابی جمع آوری کرده بود، ابن مسعود می گوید: مردى نزد حضرت زهرا علیها السلام رفت و گفت: آیا از پدرت رسول خدا یادگارى دارى که به من عنایت نمائى؟

حکایات (خاطره ای شیرین از آیت الله شهید مدنی در باب تادیب نفس)

روزى شهید محراب آیت اللَّه مدنى به خادمش می گوید: هوس کباب کرده ‏ام، مى ‏توانى چلوکباب تهیه کنى؟ البته سعى کن از جایى بخرى که تمیز و غذایش خوشمزه و لذیذ باشد.

حکایات (راه نجات در دنیا زهد است)

سلمان فارسى حاکم مدائن بود؛ و با اینکه حاکم بود، وارد در مدائن شد ولى در دارالحکومه نرفت، رفت در یکى از همین منزل‏هاى معمولى، فلاکس و پوست ‏تختش را انداخت و یک دیزى داشت و یک دانه رَکوه: یعنى آفتابه؛ تمام سرمایه سلمان فارسى علمش بود که در سینه اش بود و مثل ما احتیاج به کتاب و کتابخانه که نداشت، او علمش را

حکایات (آشنایی پرفسور سجادی نابغه چشم پزشکی جهان با علامه طهرانی)

پرفسور دکتر سجادی، به تحقیق یکی از برترین های چشم پزشکی دنیاست که به خاطر یک جلسه مداوا، به خیل ارادتمندان و شاگردان سلوکی حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه پیوست؛ کتاب "آیین رستگاری" حاصل جلسات توجیهی سلوکی علامه با ایشان است که از نفیس ترین بیانات علامه به حساب می آید که برای هر طالب و سالکی مطالعه آن ضروری است؛ فرزند دوم علامه در مقدمه این کتاب از نحوه این آشنایی می گوید.

کلام شگفت علّامه طباطبایی درباره شعری از ایرج میرزا در رثای حضرت علی اکبر علیه السّلام

آیت الله علوی بروجردی از نوادگان مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله علیه نقل می کنند: یکبار همراه مدّاح معروف (که ملقب به) "علّامه" بود  به منزل مرحوم" علاّمه طباطبایی" رفتیم، در زدیم و خود ایشان آمدند در را باز کردند. رفتیم داخل در اطاق دم در نشستیم و من یادم هست که چایی آوردند و خادمی نبود!، خانمی به در زدند و خود علاّمه طباطبایی بلند شدند و سینه چایی را گرفتند و چون دست ایشان می لرزید من بلند شدم و سینه چایی را گرفتم و خدمت آقایان آوردم.

حکایات (میهمان نوازى و سختی معیشت آقاى انصارى همدانی ره)

مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه نقل می کردند: مرحوم انصارى در همدان ملجأ دوستان راه خدا و سالکان إلى الله از اطراف و اکناف بود. در همه وقت از فصول سال، شیفتگان معرفت و ولایت از اقصى نقاط براى ادراک محضرش شَدّ رحال نموده چند روزى در منزل ایشان سکونت مى‏ نمودند

حکایات (حقّ استاد و عملگی علّامه طهرانی برای استادشان)

عارف کامل مرحوم حضرت آیت الله علامه طهرانی رضوان الله علیه می فرمودند: در منزل ایشان (مرحوم آقای انصاری همدانی) چاه آبى بود که رفقا براى تجدید وضو مى‏بایست از آن چاه، آب بکشند و آن هم با تلمبه که وسیله ‏اى بود در قدیم براى آب بالا کشیدن، و در عین حال بسیارى از اوقات آن تلمبه خراب مى‏ شد و رفقا با مشکل مواجه مى ‏شدند، 

حکایات (حکایتی شیرین از تعهّد مرحوم شعرانی ره)

آیة الله سیّد رضى شیرازى، نوه مرحوم میرزا حسن شیرازى‏ بزرگ رحمة الله علیهما نقل می کند: نکته بسیار آموزنده ‏اى که از ایشان (مرحوم علامه شعرانی) به یاد دارم و هیچ‏وقت از خاطرم نمى ‏رود براى شما نقل مى ‏کنم:

حکایات (لزوم انقیاد کامل نسبت به استاد در سیر الی الله)

یکی از آقازاداگان حضرت علامه رحمة الله علیه نقل می کردند: قبل از انقلاب اسلامى ایران در زمان گذشته روزى فردى معمّم و متشخّص به مرحوم والد (علامه طهرانی)، رضوان الله علیه مراجعه مى ‏کند و از ایشان کسب تکلیف سلوکى و مقدمۀ موصله را مى ‏نماید. مرحوم والد پس از طى چند جلسه صحبت و تبیین مواضع و توضیح مراتب در جلسه آخر به او مى ‏فرمایند:

حکایات (اهتمام علّامه طهرانی نسبت به بازار نرفتن زنان و عدم اختلاط با نامحرم)

مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: سال اولی که به مشهد مقدس مُشرّف شده بودیم، زمستان خیلی سردی بود تقریباً طرف ‏های عصر و غروب بود که تب زیادی کردم؛ خانم آمدند و گفتند در منزل نان نداریم، 

حکایات (عاقبت کسی که حجّ واجب را عمداً ترک کند)

مرحوم آیة الله الحقّ و الیقین فقیه معظّم  آقای حاج شیخ جواد انصاری همدانی داستان عجیب و شگفت‌انگیزی درباره عدم اسلام مُسَوِّفِین حجّ بیان فرمودند: یکی از تجّار معروف و مشهور همدان که به صلاح و تقوی مشهور و معروف بود بواسطه عارضه مرض سکته قلبی فوت کرد؛ و فوت نابهنگام او أثر شدیدی در ارحام و بازماندگان و دوستان او گذاشت.

حکایات (اوّلین سفر تبلیغی علّامه طهرانی)

عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه مى ‌فرمودند: أوّلین بار براى تبلیغ به رباط‌ کریم رفتم. نزدیکى‌ هاى ظهر بود که به آنجا رسیدم. رفتم داخل بازار و از یکى از دکّاکین (مغازه دارها) یک چهارپایه گرفتم و آن را وسط بازار گذاشتم و روى آن ایستادم و شروع کردم به خطبه خواندن: بِسمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الْحَمَدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِین تا آخر، طولى نکشید که مردم آمدند و اطراف ما مملوّ از جمعیّت شد و آن روز نزدیک به دو ساعت صحبت کردم! وقتى صحبتم تمام شد و پائین آمدم

حکایات (اسلام و کفر در میدان عمل و اخلاق)

از حذیفه روایت است از هشام که: در جنگ‏ بدر ظرفى از آب برداشتم که به یکى از برادران دینى خود که در گوشه میدان به روى زمین افتاده، خون از بدنش ریخته و در آستانه رحلت بود برسانم.

 

حکایات (مقصود از امام حسین علیه السلام خداست)

در یکی از مسافرتهایی که به جهت زیارت امام حسین علیه السّلام می‌رفتیم، جهت خواندن نمازهای مستحب و واجب توقف کردیم اما رفقای ما عجله داشتند که هر چه سریعتر حرکت کنند و خود را به کربلا برسانند. من به آنها گفتم: آیا قصد ما از زیارت امام حسین علیه السّلام خداست؟ و یا اینکه قصد ما

حکایات (عظمت روحى کودکان و حکایت فوت فرزند علامه طهرانی در کودکی)

اسم او را سیّد محمّد جواد نهادیم. بچّه ‏اى بود بسیار با نور و با صفا و گوئى نور خالص بود که در همان کودکى مشهود بود؛ و بنده به او مسیح زمان، و نور خالص لقب داده بودم. هنوز راه نمیرفت و زبان باز نکرده بود، صبح ها از خواب بر مى ‏خاست بدون آنکه گریه کند یا شیر بخواهد و یا سراغ مادرش برود، با همان قنداقه دست و پا زنان به سوى من مى ‏آمد و در دامنم مى‏ نشست.

حکایات (عنایت سیدالشهداء به علّامه امینی صاحب الغدیر ره)

علامه طهرانی اعلی الله مقامه نقل می کنند: جناب محترم آقاى حاج سید محمّد مهدى خلخالى- که در عصر روز جمعه، 16 رجب، در مشهد مقدّس به دیدن ما در منزل آمدند- دو حکایت از مرحوم حاج شیخ عبدالحسین امینى، صاحب الغدیر از خود آن مرحوم بلافاصله نقل کردند که هر دوى آنها جالب است.

حکایات (ارتباط بلایای طبیعی با گناهان)

مرحوم حاج سراج انصارى، که سالیانى از محضر مرحوم شهرستانى فیض‏ برده بود، نقل کرده ‏است: «یکى از سال‏ ها، رودخانه دجله طغیان کرد و سیلاب قسمتى از ساختمان‏ هاى کنار سدّ دجله را خراب کرد و تلفات جانى و مالى بسیارى به بار آورد. در همان ایّام، روزى در محضر مرحوم شهرستانى از طغیان دجله و جریان آب و تلفات آن سخن به میان آمد. یک نفر در آن میان گفت: آرى، تمام اینها از گناه و معصیت و نکبت اعمال ما سرچشمه گرفته است. مرحوم شهرستانى گفت:

بشنو از نی (حجاب های نورانی ، حکایتی از اویس قرنی)

علّامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه نقل می کنند: گویند که اوَیس*‏ را گفتند که: در این نزدیکى تو مردى است، سى سالست که گورى فرو کرده است و کفنى در آویخته و بر سر آن نشسته است و مى‏ گرید، و نه به شب قرار گیرد و نه به روز. اویس گفت:

حکایت (هنر انتظار)

یکى از علماى بزرگ شیعه گفته بود: من باور نداشتم که این جمله را اباعبداللَّه فرموده باشد به این دلیل که با خودم فکر مى ‏کردم اصحاب امام حسین خیلى هنر نکردند، دشمن خیلى شقاوت به خرج داد. امام حسین است، ریحانه پیغمبر است، امام زمان است، فرزند على است، فرزند زهراست؛ هر مسلمان عادى هم اگر امام حسین علیه السلام را در آن وضع مى‏دید، او را یارى میکرد

حکایات (شعر "چشم" از ژولیده نیشابوری درباره حضرت عباس علیه السلام)

آمده است که به شاعر معاصر اهل بیت علیهم السلام و بهتر بگوییم شاعر عاشورایی جناب ژولیده نیشابوری (محمدحسن فرحبخشیان متولد سال ۱۳۲۰ متوفّی ۱۹ مهر ۱۳۸۶ هجری شمسی شاعر اهل نیشابور) گفتند " به صورت بداهه شعری بگو درباره حضرت عباس علیه السلام که 5 عدد کلمه "چشم"  درش به کار رفته باشد.

حکایات (تاثیر کلام اولیای الهی بر نفوس)

عالم کبیر و محقّق عظیم‏ مرحوم آقا شیخ جعفر شوشترى‏ قدّس الله تربته‏ (متوفای 20 صفر 1303 قمری) از بزرگان و علماى نجف (و صاحب کتاب خصائص الحسینیه) است؛ کربلا منبر مى‏ رفت و در منبر تکیه به صوت هم داشته و بسیار هم منبر مُبکى و گریه آورى داشت به طوری که مى‏ گویند هر کسى که پاى منبر ایشان بود بلا استثناء منقلب می شد و گریه مى‏ کرد.

حکایات (استدراج و اثر وضعی شراب )

مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف می فرمودند:  روزى مرحوم آقا سیّد جمال‏الدّین گلپایگانى- تغمّده الله برحمته- مى‏ فرمودند: من در ایام نوجوانى و تحصیل در حوزه نجف هم‏ مباحثه‏ اى داشتم شاهرودى که فردى بسیار مستعد و تیزبین و زرنگ و درس‏خوان بود، و ما با هم سالیان درازى را به مباحثه کتب مختلف و درس خارج مشغول بودیم. تا اینکه او

حکایات (نماز اول وقت مقدّم بر درس)

یکی از فررندان مرحومه علامه طهرانی رحمت الله علیه میگفتند: مرحوم علّامه والد رضوان الله علیه نسبت به اوّل وقت نمازخواندن به شاگردان خود دستور أکید مى دادند و تخلّف از آن را در هیچ حالى روا نمى دانستند. یک بار حقیر در قم در حجره بودم و ایشان به حجره ما تشریف آورده بودند. صداى اذان بلند شد

حکایات (زهد و بى اعتنائى مرحوم کمپانی نسبت به زخارف دنیویّه‏)

یکى از سروران و دوستان حقیر که فعلًا از علماى نجف أشرف هستند: جناب الآیة الحجّة آقاى حاج سیّد محمّد رضاى خلخالى أدام الله برکاته براى حقیر نقل کردند که: من روزى در بازار حُوَیْش مى‏رفتم؛ و دیدم آقاى حاج شیخ محمّد حسین در وسط کوچه، خم شده است؛ و پیازها را جمع مى‏ کند؛ و پیوسته با خود مى ‏خندد.

حکایات (از إدّعا تا عمل در معرفت خدا و اولیائش)

مَأْمُونٍ الرَّقِّی‏ مى ‏گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم که سهل بن‏ حسن خراسانى وارد شد و به آن حضرت سلام کرد و نشست آنگاه عرض کرد: شما مهر و رحمت دارید. شما اهل‏ بیت امامت هستید. چگونه از حق خویش باز ایستاده ‏اید، با این که صد هزار شمشیرزن آماده به رکاب در خدمت ‏شما هستند. امام صادق علیه السلام فرمود:

حکایات (آثار انصاف در مدیریّت و رهبری جامعه اسلامی)

 

آیت الله حاج سیّد محسن حسینی طهرانی رحمة الله علیه در درس اسفار می فرمودند: همیشه تا وقتى که منافع اقتضا مى ‏کند همینطور بوده (یعنی افراد از یکدیگر و به هر بهانه ای تعریف و تمجید می کنند) و وقتى که منافع اقتضا نمى ‏کند عیب و ایراد در مى‏ آید و مى ‏جوشد،! یکدفعه من یک مطلبی را در سابق از آقاى خامنه‏ اى‏ شنیدم و خوشم آمد 

حکایات (دین را بخاطر خانواده نفروختن)

علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه نقل می کنند: جناب آقاى حاج سید هادى روحانى مطلب دیگرى از مرحوم آیةالله حجّت بیان کردند که شایان توجّه است،- چون همشیره بزرگ آقاى روحانى، عیال پسر مرحوم حجّت (یعنى آقاى آقا سید محسن) بوده ‏اند، فلهذا از داخله مرحوم حجّت کاملًا مطّلع بودند- از جمله آنکه:

*23 جمادی الاول سالروز رحلت مرحوم آیت الله حاج سیّد محمّد حجّت کوه کمره ای است

حکایات (تقوا در صرف وجوهات شرعیه)

آقا سیّد محمّد حجّت کوه کمرى أعلَى اللهُ مقامَه الشّریف که از مراجع پاکیزه و عالیقدر حوزه علمیّه قم بوده‏ اند، که وقتى یک نفر مرد دهاتى از باب وجوه شرعیّه یک اسکناس پنج تومانى در دست ایشان گذاشت. ایشان چون آن وجه را گرفتند دست آن مرد را رها نمی کردند...

آقا شیخ زین العابدین مرندى‏ و شدّت زهد ایشان در نقل علّامه طهرانی

مرحوم حداد اعلی الله مقامه الشریف می فرمودند: من تا به حال از آقا شیخ هادى شیخ زین العابدین‏ (مرندی) تقلید می کردم، و از این به بعد از او (سیّدالطّائفتین علّامه آقای حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی) تقلید می کنم! در ادامه حکایاتی از شدت زهد و ورع مرحوم آقا شیخ زین العابدین مرندی به نقل از مرحوم علّامه طهرانی ذکر می گردد

"شیطان" در اندیشه تفسیری علّامه طهرانی (قسمت چهارم)

یکى از مباحث مطرح شده در ادیان الهى  خصوصا دین مبین اسلام بحث پر دامنه و مورد تأمل شیطان مى باشد. در این مقاله طى چندین اصل  مجموع نظرات مرحوم علامه از خلال آثار ایشان پیرامون حقیقت و ماهیت شیطان از منظر اسلام بدست آمده تا مخاطب را با افکار عالى این عارف و حکیم گرانقدر در این مسأله آشنا سازد. در ادامه قسمت چهارم از این مقاله تقدیم می گردد.

مکروهات، هیزم های کوچکند

وقتی در تقسیم بندی اموری که از ناحیه خدای متعال از آن نهی شده ایم به مکروهات می رسیم، بر اساس القائات نفس و وساوس شیطان شروع می کنیم به توجیه که خب حرام که نیست یا اینکه مکروه مجوز انجام دارد و یا آنچه که از کودکی به گوشمان خورده که انجام چند مکروه به اندازه یک حرام هم نیست و آنقدر توجیه می کنیم تا انجام دهیم بعد از مدتی برایمان عادت می شود و بر آن اصرار می کنیم اما نمی دانیم چه به سرمان می آید؛ به یادداشتی از حجّة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی برخوردیم که در این زمینه بسیار مختصر و رسا، هشداری برای نفس امّاره به سوء است. البته این موضوع تحت عنوان "عشق مجنون" در سه بخش به زودی تقدیم می گردد

حکایات (سختی قضاوت و دقت حساب در قیامت)

 

هجدهم شعبان المعظّم سالروز رحلت عالم ربانی مرحوم ملا محمد مهدی نراقی اعلی الله مقامه الشریف است که مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه که از نوادگان دختری ایشان به حساب می آیند در کتاب معادشناسی حکایتی بس شگفت را درباره سختی قضاوت و دقت در حساب در روز قیامت و تکلّم با مردگان نقل می کنند که از نظر می گذرد

نفحات الاُنس (تجلیل از حکیم میرزا محمد حسن آشتیانی ره)

عارف کامل مرحوم علّامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: در این زمان ما، از فقهایی ‏که علم حکمت را خوب آموخته ‏اند مرحوم حاج شیخ محمّد حسن‏ آشتیانى‏ و فرزندش مرحوم حاج میرزا احمد آشتیانى است؛ (مطلع الانوار ج 5 ص 32)

 

 

نقطه عطف حیات پر سعادت آن عالم فرزانه به مساله نهضت تنباکو به عنوان بزرگترین نهضت سیاسى ایران بر ضدّ استعمار خارجى برمی گردد 

حکایات (ثروت فراوان به پاداش خوراک دادن به سگ گرسنه)

مرحوم حاج سید محمد باقر موسوی شفتی اصفهانی قدس الله نفسه الزکیه از بزرگان و از شاگردان مرحوم سید بحر العلوم و محقق قمی است در حالات وی نوشته اند:

در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان بقدرى فقیر بود که گاهى هم از کثرت گرسنگى ضعف و غش مى کرد، و لکن فقر خود را کتمان مى کرد و به احدى نمى گفت. تا اینکه روزى در مدرسه اصفهان پول نماز وحشتى به طلاب تقسیم نمودند و از این راه وجه مختصرى به دست آقا سید محمد باقر رسید و چون مدتى بود که گوشت نخورده بود 

حکایات (شدّت اهتمام مرحوم آیة الله آخوند خراسانى‏ به امور طلّاب‏)

مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه خود به امور شاگردان خصوصا طلاب اهتمام خاصی داشتند و در ضمن یادداشت های خود در اینباره حکایتی را بدین صورت نقل می کنند که جناب محترم آیةالله آقاى حاج سید مهدى روحانى (فرزند مرحوم آقاى حاج سید أبوالحسن) از مرحوم آیة الله آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانى نقل کردند که:

حکایات (هدیه، کدورت را رفع می کند)

یکی از شاگردان حضرت علّامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف که در کسوت اهل علم هستند نقل می کردند : یکبار بین من و همسرم کدورتی پیش آمد، خدمت حضرت علّامه رسیدم و عرض حال کردم. ایشان دست در جیبشان کردند و پولی را که زیاد هم بود به بنده دادند و فرمودند: همه این پول را برای اهل بیتتگل و شیرینی بخر . بنده هم عمل کردم و مشگلی که گره شدیدی خورده بود به همین راحتی با خرید گل و شیرینی باز شد.

هیزم های کوچک (تاثیر گناهان کوچک)

کوچک دانستن گناه از کبائر است چه بسیار مکروهاتی که نفس را برای محرمات آماده نمودند مقاله حاضر اجمالی از یکی از سخنرانی های استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی است که با اتکاء به سیره امام حسن عسکری علیه السلام به این موضوع پرداخته اند

حکایات (ظاهرگرایی)

روزی ابو حنیفه پیشوای مذهب حنفی از مذاهب اهل سنّت، به حضور امام صادق علیه السلام آمد، هنگام خداحافظی، امام صادق علیه السلام به عصا تکیه داده بود، ابوحنیفه پرسید:

حکایات (ادّعای تشیّع) هنگامی که امام رضا علیه السلام در خراسان بود گروهی از راه دور برای زیارت او به درب منزل حضرت آمدند و اجازه خواستند به حضور او شرفیاب گردند. دربان حضرت به حضور او رسید و عرض کرد: گروهی آمده اند و می خواهند به محضر شما برسند و می گویند ما شیعه علی علیه السلام هستیم. 
امام رضا علیه السلام فرمود: من مشغولم ، به آنها بگو برگردند. 
حکایات (تعصّبات جاهلانه)

مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى در تالیف ارزشمند خود در لقاء الله حکایت نموده است : حکیمى در اصفهان زندگى مى کرد که بر طبق عادت ، هر روز خدمتکار خویش را براى تهیه طعام خویش و کسانى که احیانا در آن روز میهمان او بودند، به بازار مى فرستاد...

حکایات (کرامت در حفظ اسرار و عیوب است)

بعضی از اولیای الهی در این عالم، باطن انسانها و صفات حیوانی آنان را می‌بینند و می‌شناسند، ولی از آن جا که مظهر صفت ستّار العیوب الهی‌اند، سرپوشی می‌ کنند و رازهای مردم را فاش نمی ‌کنندعارف فرزانه‌ی صمدانی مرحوم ملا حسینقلی همدانی از این چنین عظمت روحی برخوردار بود. شیخ محمد رازی در این رابطه، از زبان یکی از شاگردان آخوند نقل می‌ کند:

حکایات (وصال محبوب)

یکی از دانشمندان، آرزوی زیارت حضرت بقیة الله ارواحنافداه را داشت و از عدم موفقیّت خود، رنج می برد. مدت ها ریاضت کشید و آنچنان که در میان طلاب حوزه ی نجف مشهور است، شب های چهارشنبه به «مسجد سهله» می رفت و به عبادت می پرداخت، تا شاید توفیق دیدار آن محبوب عاشقان نصیبش گردد.