مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه خود به امور شاگردان خصوصا طلاب اهتمام خاصی داشتند و در ضمن یادداشت های خود در اینباره حکایتی را بدین صورت نقل می کنند که جناب محترم آیةالله آقاى حاج سید مهدى روحانى (فرزند مرحوم آقاى حاج سید أبوالحسن) از مرحوم آیة الله آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانى نقل کردند که:
یک شب یک نفر از طلّاب به نزد ایشان آمد و گفت: عیالم درد زایمان دارد و من قابله را نمى شناسم؛ مرحوم آخوند منزل قابله را بلد بودند ولیکن در منزل ایشان در آنوقت هیچ مردى نبود که با آن طلبه به منزل قابله رود حتّى خادم هم نبود. مرحوم آخوند در همان حالى که بود، با شبکلاه فانوس را بر مىدارد و با معیت آن طلبه به منزل قابله مىآید و طلبه را راهنمائى مىکند؛ و هرچه آن طلبه مىگوید: آقا شأن شما نیست با فانوس بیائید، آخوند اعتنا نمى کند و مى گوید: هیچ مانعى ندارد!
جناب آیة الله آقاى حاج سید موسى شبیرى زنجانى- دام ظلّه- نقل کردند که: آن طلبه مرحوم آقا شیخ على اکبر نوغانى بوده است، و چون با پسر مرحوم آخوند دوست و رفیق بوده است به منزل آخوند مى رود تا با مساعدت و معیت او دنبال قابله بروند؛ آخوند که در را باز مى کند به او مى گوید: پسرم فلانى خواب است. من خودم با تو مى آیم (مطلع انوار، ج1، ص: 206)