گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


کلام شگفت علّامه طباطبایی درباره شعری از ایرج میرزا در رثای حضرت علی اکبر علیه السّلام

آیت الله علوی بروجردی از نوادگان مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله علیه نقل می کنند: یکبار همراه مدّاح معروف (که ملقب به) "علّامه" بود  به منزل مرحوم" علاّمه طباطبایی" رفتیم، در زدیم و خود ایشان آمدند در را باز کردند. رفتیم داخل در اطاق دم در نشستیم و من یادم هست که چایی آوردند و خادمی نبود!، خانمی به در زدند و خود علاّمه طباطبایی بلند شدند و سینه چایی را گرفتند و چون دست ایشان می لرزید من بلند شدم و سینه چایی را گرفتم و خدمت آقایان آوردم.

آنگاه علّامه طباطبایی رو کردند به علّامه ی مداح و فرمودند: دلم می خواهد حالا که اینجا آمدید یک روضه ای برایم بخوانید و او هم بلند شد روی صندلی که در آنجا بود نشست و یادم هست که روضه حضرت علی اکبر (علیه السلام) را خواند و شعری را هم که در آن روضه خواند شعر معروف ایرج میرزا بود درباره حضرت علی اکبر با این مطلع که:

 

 

رسم است هر که داغ جوان دید دوستان              رأفت برند حالت آن داغدیده را

 

 

و ادامه دادند تا رسیدند به این بیت که:

 

 

بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد                       آتش زدند لانه مرغ پریده را

 

 

علامه طباطبایی فرمودند: این بیت را دوباره بخوان و یادم هست چهار بار از علّامه مداح خواستند که این بیت را بخواند

 

 

بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد                       آتش زدند لانه مرغ پریده را

 

 

و در اینحال آقای علامه طباطبایی گریه می کردند طوری که اشک روی محاسن شریفشان می ریخت.

 

 

علامه مداح شعر را تمام کردند و با اینکه روضه هم تمام شد آمدند و پایین نشستند اما علّامه طباطبایی همینطور آن بیت را تکرار می کردند و هی روی پای خود می زدند.

 

 

بعد فرمودند: کاش ایرج میرزا این بیت از شعرش را به من می داد و من در مقابل تفسیر المیزانم را به او می دادم!! (به تحقیق میتوان تفسیر ۲۰ جلدی المیزان را نفیس ترین و گرانبهاترین تفسیر قرآن در تاریخ اسلام نزد شیعه و اهل تسنّن بشمار آورد)

 

 

من که در آن ایّام طلبه کنجکاوی بودم خدمت ایشان عرض کردم: آیا حضرتعالی ایرج میرزا را می شناسید؟ آیا اشعار ایشان را مطالعه فرمودید؟ چون ایرج میرزا شاعر هزل سرایی است (اشعاری دارد که در آن حتی الفاظ رکیک هم بکار رفته است)

فرمودند: بله می شناسم حتی دیوانش نزد من است، معذلک کاش این بیت را به من می داد و من تفسیر المیزانم را به او می دادم و بعد رو کردند به من و فرمودند: کسی که این بیت را راجع به علی اکبرِ امام حسین می گوید من نمی توانم حتی توهّم این را داشته باشم که آقا سیّدالشهداء فردای قیامت نسبت به او بی تفاوت باشد.

منبع: سایت آیت الله علوی بروجردی

 

 

اشعار کامل ایرج میرزا در رثای حضرت علی اکبر علیه السلام

رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
 
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
 
آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند
تا تقویت شود دل محنت کشیده را
 
یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را
 
القصه هرکس به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را
 
آیا که داد تسلیت خاطر حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟
 
آیا که غم‌گساری و اندُه‌بری نمود
لیلای داغدیدۀ محنت‌کشیده را
 
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد

 

آتش زدند لانۀ مرغ پریده را

 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.