گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یک آیه عرفان» ثبت شده است

یک آیه عرفان (قدر و خصوصیّت شب برای مومن)

قال الله: وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿ضحی/2﴾

خدای متعال به شب آن هم به بخش پایانی آن یعنی سحر قسم می خورد اولا، قسم خدا در مقام انکار و در مقابل بینه نیست تا بخواهد چیزی را نفی کند چنانچه قسم انسان ها در محاکم در مقابل بینه و برای انکار است بلکه قسم خدا به خود

یک آیه عرفان (توحید پیامبر فوق انبیاء بود)

قال الله تعالی: ... إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا...  ﴿توبه/40﴾

در این آیه کریمه خوب روشن است که وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله نام مبارک «الله» را اوّل می‌برد و بعد می‌ گوید: با ماست.؛ امّا حضرت موسی علیه السلام به آن حدّ از توحید نبود لذا گفت: ﴿قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿شعراء/62﴾، اول از همین پایین شروع کرد و مثلا نگفت که «إِنَّ اللَّهَ مَعی» در واقع پیامبر صلی الله علیه و آله در اینجا به آن مرحله از توحید رسیده است که اول خدا را مبیند آخر خدا را می بیند با هر چیزی خدا را می بیند یعنی خدا می بیند و بس!

یک آیه عرفان (معنای یادگار بودن قرآن در میان ما از ناحیه پیامبر)

خدای متعال می فرماید: وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ ... (مائده/48)

پیامبر دارای هیمنه و سلطنت است ولی به قرینه سیاق کلام که انزال قرآن را قبل از مقام هیمنه آورده، می خواهد بفرماید: سلطنت، هیمنه، عظمت، شکوه و عزت و هرآنچه موجب بزرگی و بزرگواری پیامبر صلی الله علیه و آله است، همه از قرآنی است که ما در اختیار او گزاردیم تا وی را تصدیق کند پس تصدیق قرآن،

یک آیه عرفان (رمز غدیر در شفاعت الهی)

قال الله تعالی: یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿انبیاء/28﴾

کلام در این آیه این است که خدای متعال تنها و تنها کسی را شفاعت می کند که از او راضی باشد که در واقع از لحاظ فنی باید گفت این کبرای قضیه است که باید دنبال مصداق و به اصطلاح صغرای قضیه باشیم که حالا این رضایت کجا و بر چه اساسی است

یک آیه عرفان (ازدواج ابزار لذّت نیست، ظرف کمال انسان است)

 

قال الله تعالی: فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَ مِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ ﴿شوری/11﴾

(خداست آفریننده آسمان‏ ها و زمین. از خودتان برایتان جفت ‏هایى قرار داد، و از چهارپایان هم جفت‏ هایى آفرید تا شما را با این [تدبیر حکیمانه‏] زیاد ‏کند. هیچ چیزى مانند او نیست و او شنوا و بیناست‏)

دو نکته حائز اهمیت است: اوّل آنکه در اسلام نکاح صبغه ملکوتی دارد به واقع باید گفت: انبیاء نکاح آوردند نه صرفا ازدواج (جفت شدن و اجتماع نر و مادّه)! نکاح دارای یک فرهنگ الهی است

یک آیه عرفان (سلوک عقلانی جز با تقوا معنا ندارد)

خدای متعال فرمود: أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا (هود/بخشی از آیات ۱۸ و ۱۹)

در قرآن بیشترین "لعن" برای کسانی است که با منش و روششان، یک پایه تربیتی غلط بگذارند و با سلوکی کج، کج فهمی را به اسم فهم به خورد ساده لوحان دهند و موجب دوری از راه خدا و دردسر برای دیگران شوند. علم و فهم و عقلانیّت در قرآن به حرّافی و داد و بیداد نیست! یک إمضای طلایی دارد و آن أدب و اخلاق و تقواست و الّا به فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله، دانستن بدون تقوا، نتیجه ای جز دوری از حقّ ندارد.

یک آیه عرفان (استدارج و گام های شیطان برای فریب)

خدای متعال می فرماید: یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ‏ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ (بقره/168) بیان سه نکته بسیار زیبا و دقیق در این آیه

یک آیه عرفان (کو خدا؟ کو کمک خدا؟)

خدای متعال می فرماید: وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ... (انعام/153)

گاهی شده با بعضی که خود و زندگی را به تباهی کشاندند و خلاصه زندگی را خراب کردند حرف می زنیم، تا می خواهیم امیدی دهیم از جنس خدا و رحمت و هدایت خدا، بلافاصله می بینیم از همه حتی خدا هم طلبکارند که کو خدا؟ کجاست؟ چرا کمکم نکرد؟ این همه دعا کردم گریه کردم پس چه شد؟ راست هم می گویند!. قرآن پاسخ می دهد: 

یک آیه عرفان (قرآن توفیقات معنوی و علمی را رزق می داند)

خدای متعال می فرماید: ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم﴾ (سوره تکاثر، آیه8) با تدبر در قرآن بدست می آید: وقتی در قرآن سخن از رزق می آید مراد فقط رزق ظاهری نیست، بلکه رزق معنوی را هم شامل می شود چنانچه از نبوت و ولایت تعبیر به رزق و نعمت شده است.

(یک آیه عرفان) منشأ بیماری اعتراض و پرخاش به خوبان و خوبی ها چیست؟

خدای متعال در آیات میانی از سوره مبارکه علق می فرماید: عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿5﴾کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى ﴿6﴾ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى ﴿7﴾ إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿8﴾ أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى ﴿9﴾ عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿علق/10﴾

ای انسان این ما بودیم که تو را از هیچ خلق کردیم این ما بودیم علومی را در اختیارت قرار دادیم که اصلا نمی دانستی! چرا حالا که اندوخته ای از علم یا مال یا هرچیز دیگری پیدا کردی مبدأش را فراموش کردی؟ بدان این فراموشی مبدأ(توحید)، سرچشمه طغیان می شود ؛ درست باید در این آیات دقت کرد! خدای متعال علم را هرگز موجب طغیان نفس و حاجب از حق نمی داند؛

یک آیه عرفان (جهنم، نفهمیدن است)

خدای متعال می فرماید: وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿ملک/10﴾

بلندترین فریاد اهل جهنم این است: که نفهمیدیم؛ گفتند و شنیدیم ولی خود را به نشنیدن زدیم لذا همیشه سیره اولیای دین بر این بوده که فهم مردم را بالا ببرند و بدرستی باید گفت حقیقت سیر و سلوک الی الله بازشدن فهم انسان است! وقتی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله از شخصی تعریف می کردند می فرمودند:

یک آیه عرفان (هموارشدن امور بدست خداست)

خدای متعال می فرماید: إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿4﴾ فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿لیل/7﴾

سعی و تلاش مردم در دنیا متفاوت است، در این میان کسی که بر سه محور بخشندگی و نیت صالح رفتار کند و از همه مهمتر امیدوار باشد، خدا او و عقل و عملش را بالا می برد نه اینکه فقط مالش را زیاد می کند خودش را زیاد می کند ظرفیتش را بالا می برد دلش را بزرگ می کند

یک آیه عرفان (حقیقت احسان و انفاق در قرآن)

خدای متعال فرمود: إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ... (اسراء / 7) یعنی کسی که به دیگران احسانی می کند در واقع به خود کرده است و دیگری تنها از سایه آن بهره برده است

 

یک آیه عرفان (کیفیت حق بودن علیّ علیه السلام)

قال الله تعالی: ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبیرُ (حج/62)

﴿ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾، این کلام دارای حصر است؛ یعنی حقّ منحصراً برای خداست، غیر خدا چیزی حقّ نیست اما نه اینکه چیزی هست و حقّ نیست بلکه اصلا چیزی نیست که بخواهد حقّ باشد یا باطل. پس خدا حقّی است که مقابل ندارد، مقابل خدا یک چیزی نیست که باطل باشد، بلکه مقابلش عدم محض است، عدم محض هم که لاشیء است.

یک آیه عرفان (موقعیت جغرافیایی قوم عاد)

قال الله تعالی:  وَ اذْکُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (الاحقاف/21)

مفسّر کبیر قرآن حضرت علّامه طباطبایی در پاسخ به عارف کامل علّامه طهرانی رحمة الله علیهما که سوال می کنند: مراد از أحقاف در این آیه مبارکه چیست؟ می فرمایند: قریه ‏هائى بوده است بین سرزمین عراق و بین سرزمین یمن، که در آنجا هود پیغمبر، مردم را که قوم‏ عاد بودند دعوت کرد، و نپذیرفتند؛ و خداوند آنان را با فرستادن بادهاى سَموم هلاک کرد و فعلًا از آن سرزمین ها چیزى باقى نیست و همه از بین رفته ‏اند. (مهر تابان، متن، ص: 161)

*29 شوّال المکّرم طبق برخی روایات روز هلاکت قوم عاد به امر الهی است

یک آیه عرفان (زندگی مادّی، کودکی است)

قال الله تعالی:أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴿نبأ/٦﴾ آیا زمین را مهد و گهواره شما قرار ندادیم؛

در این آیه ضمن بازگو شدن نعمت تکوینی زمین، از آن تعبیر به گهواره شده تا بفهماند ای انسان، اگر همه اش زمینی و مادّی فکر کنی و شب و روزت کسب پول باشد، بزرگ هم که باشی ثروتمند هم که شوی همان کودکی هستی که در گهواره است و با خیالاتش بازی میکند! همان که فرمود: دلا تا کی در این چرخ مجازی کنی مانند طفلان خاک بازی

یک آیه عرفان (ابرقدرت اسلام است، دیگران ابرشیطانند)

قال الله تعالی: ...  وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُواْ السُّفْلَى وَ کَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَ اللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿توبه/40﴾ طبق صریح این آیه کریمه، در منطق حقّ و واقعیّت و فرهنگ اسلامى، ابر قدرت‏ فقط و فقط عبارتست از حقیقت توحید و اسلام!، و در مقابل، اهل کفر و سران آنها همچون آمریکا و انگلیس و اسرائیل زبون و ضعیف و پایین دست هستند؛ بله آنها ابر شیطانند. چنانچه امیرمومنان علیه السلام هم فرمود: کَلِمَةُ اللَّهِ هِىَ‏ الْعُلْیا وَ کَلِمَةُ الظّالِمینَ هىَ السُّفْلَى‏... (نهج البلاغه، حکمت 373)

یک آیه عرفان (در دنیا بهشتی زندگی کنیم)

خدا می فرماید: وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَ لَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿حشر/10﴾ از مهمترین خواسته های اهل ایمان در دنیا این است که در دل هایشان نسبت به دیگر مومنان کینه ای نداشته باشند؛ مردم مؤمن در دنیا چیزی را از خدا می‌خواهند که آن چیز را خدا در بهشت به مردمان بهشتی می‌دهد. چرا که خدا در بهشت کینه را از دل های اهل بهشت برمی دارد ﴿وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلِّ﴾ (اعراف/43) در واقع مومنان در دنیا با صفات اهل بهشت زندگی می کنند یعنی دنیا را بهشت خود می کنند

 

یک آیه عرفان (حقّ با علیّ است یا علیّ با حقّ؟)

قال الله تعالی: ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبیرُ (حج/62)

﴿ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾، این کلام دارای حصر است؛ یعنی حقّ منحصراً برای خداست، غیر خدا چیزی حقّ نیست اما نه اینکه چیزی هست و حقّ نیست بلکه اصلا چیزی نیست که بخواهد حقّ باشد یا باطل. پس خدا حقّی است که مقابل ندارد،

یک آیه عرفان (حرف بدون دلیل، هم مغضوب خداست هم مؤمن)

قال الله تعالی: : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿2﴾ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿صفّ/3﴾ قال الله تعالی: الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَ عِندَ الَّذِینَ آمَنُوا... ﴿غافر/35﴾؛ این دو آیه در کنار هم می فرماید: بی ‌دلیل حرف زدن، علاوه بر آنکه مغضوب خداست مغضوب مؤمن هم هست؛ چون مؤمن متخلّق به اخلاق الهی‌ است، در گفتار و رفتارش سنّت الهی را رعایت می‌کند نه خیالات و منفعت نفس را. مؤمن اگر سخنی بگوید: اوّلا، تقوا را در نظر دارد، ثانیا، سَدید (محکم و با دلیل) می گویدیَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿احزاب/70

یک آیه عرفان (بازار مزایده الهی)

خدا می فرماید: إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى ... (توبه / 111)

در بازار مزایده قاعده آنست که فروشنده خواهان گران فروختن و خریدار طالب ارزان خریدن است؛ پس کسی که بیشتر بخرد کالا مال اوست؛ اما تنها بازار مزایده ای که خریداری که باید ارزان بخرد، گران و زیاد زیاد می خرد بازار مزایده الهی است!!! ایمان تنها بازاری است که خریدارش به مزایده می خرد.  امام سجاد علیه السلام در دعای 45 صحیفه سجادیه عرضه میدارد: وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّوْمِ عَلَى نَفْسِکَ لِعِبَادِکَ، تُرِیدُ رِبْحَهُمْ فِی مُتَاجَرَتِهِمْ لَکَ،... خدایا تنها خریداری که در بازار مزایده زیاد می خردی تو هستی...

یک آیه عرفان (زاد و راحله چیست؟)

خدای مهربان می فرماید: ... وَ تَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَ اتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ ﴿سوره بقره آیه 197﴾

از آنجایی که همه مسافِر آخرتیم زاد (توشه راه) می خواهیم و چون مسافت بس طولانی و سفر سخت است راحله (مرکب) می خواهیم. گاهی توشه راه خوب است اما مرکبی که آن را حمل کند نیست! حال بگوییم زاد همان تقوا (ایمان و عمل صالح) است؛ اما راحله آنطور که از آیات و روایات برمی آید فقط محبّت به خدا و اهل بیت اوست، محبّت خوب مرکبی است.

یک آیه عرفان (آیات و آینه های الهی)

خدای متعال می فرماید: وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ‏؛ ﴿سوره ذاریات، آیه 20﴾

برای اهل یقین تمام زمین آیه و آینه خداست

آینه های ساخت بشری که ما با آن سر و کار داریم کسی را نشان می دهند که روبروی آن ایستاده است ولی آینه های الهی، غیر خدا را نشان نمی دهند. ای انسان تو که برترین آینه خدایی، آیا خدا را را نشان می دهی؟

یک آیه عرفان (با محبّت بهشت را بسازیم)

خدای متعال فرمود: وَ الَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ و َلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿سوره حشر، آیه 10﴾

کسانی وارد بهشت می شوند که هیچ گونه کینه و کدورتی در دل از برادران ایمانی شان ندارند؛ پس دلی که در آن کینه نباشد، بهشت است! در واقع بهشت را می بریم، با دلی خالی از کینه می سازیم؛ این یعنی آنهایی هم که می خواهند دنیایشان بهشت باشد و بهشتی زندگی کنند، دلشان را پر کنند از صفا و محبّت؛

یک آیه عرفان (مهربانی خدا تبدیل زشتی به زیبایی است)

خدا فرمود: إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿سوره فرقان آیه 70﴾

بارها و بارها فرموده که توبه و بازگشت تمام زشتی ها را به نیکی تغییر میدهد! البته این نکته را نباید غفلت کرد که جای این تبدیل دنیاست. وقتی کود بد بو را به خاک دهید و تحت تربیت قرار گیرد همان تبدیل به یاس خوشبو می شود! اصلا خاصیت عالم مادّه و این عالم خاکی تبدیل و تربیت است! زشت می گیرد زیبا تحویل می دهد؛ آیا خاصیت خدا کمتر از خاکِ دنیای اوست؟


یک آیه عرفان (توکّل عامیانه و عارفانه)

خدا فرمود: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿سوره انفال آیه 2﴾

خدال متعال در این آیه کریمه که درباره برخی از صفات مومنان است می فرماید: همواره در هر کاری بر خدا توکّل دارند؛ اما نه توکّل عامیانه بلکه توکّل عارفانه. 

یک آیه عرفان (پاداش رحمانی شُکر)

خدا فرمود: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿سوره ابراهیم، آیه 7﴾

خدای متعال در این آیه کریمه که درباره پاداش شکر نعمت هاست، نمی گوید اگر شکر کنید مالتان را زیاد میکنم دنیایتان را آباد می کنم!، بلکه از سر لطف و کرامت می فرماید: خودتان را زیاد می کنم! یعنی وجودتان و تمام آثار وجودی تان را (علم، معرفت، برکت، ایمان، فرزندان صالح، عزت و آبرو و...) زیاد می کنم تا توشه ای شود که در عالم قبر و قیامت هم جوابگویتان باشد. این خداست!

*از این پس این بخش به قلم جناب حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی به موضوعات سایت گوهر معرفت افزوده می شود)