خدا فرمود: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿سوره انفال آیه 2﴾
خدال متعال در این آیه کریمه که درباره برخی از صفات مومنان است می فرماید: همواره در هر کاری بر خدا توکّل دارند؛ اما نه توکّل عامیانه بلکه توکّل عارفانه.
توکّل عامیه آنست که کار را بین خود و خدا تقسیم کنیم یک مرزبندی انجام دهیم و با زبان بگوییم توکل برخدا و این را سهم خدا قرار دهیم و انجام اصل کار را از خود و سهم خود بدانیم که بویی از شرک می دهد
توکّل عارفانه که قرآن آن را از صفات مومن می داند آنست که در تمام زمان و مراحلی که کار می کنیم امر و اصل عمل و تمام همت و قوت و راه را از او ببینیم و خود را فقط و فقط مظهر اراده او؛ لذا فرمود: با توکل زانوی اشتر ببند یعنی همان موقعی که زانو شتر را می بندی توکلت بر خدا باشد نه بر بستن! یعنی کار یک بخش دارد یک سهم است و آن مال خداست از خداست. این توحید است و نشانه زیادی ایمان.