گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پرسش و پاسخ (انجام مُباحات به قصد عبادت)

با عرض سلام و ادب و تشکر و سپاس فراوان از مطالب بسیار جامع و کاربردیتان آیا اعمال مباح را میتوان با نیت رضای خدا به اعمال مستحب تبدیل کرد حتی اگر به عمل هم نرسد؟ مثلا همان مثال چای بعد از ناهار را به نیت از بین بردن سنگینی و کسالت بعد از غذا برای عبادت خداوند انجام داد؟ پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

هو العلیم. علیکم السلام؛ طبق آیات قرآن و روایات فراوانی که در این زمینه وجود دارد هر امری را که انسان به نیّت محبّت به خدای متعال انجام دهد عالیترین مراتب عبادت را کسب کرده است.!

یکی از دستوراتی را که سیّدنا الاستاد علّامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه به شاگردان سلوکی خود می دانند این بود که هنگام خواب قلبتان را سرشار از محبت و عشق به خدای متعال کنید؛ به عشق خدا بخوابید و به عشق خدا از خواب برخیزید.

مگر غیر از این است که انجام عبادات و از عهده برآمدن تکالیف به جهت قُرب و نیل به محبّت خداست که امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند: بهترین عبادت عبادت از سر محبّت است.

در این میان آنچه نقش اساسی دارد همان نیّت باطنی و قلبی است لذا حتی انسان اگر آرزوی عبادت و تکلیفی را دارد مانند حجّ یا سفر زیارتی یا حتّی انجام نماز شب، امّا مقدّمات و توفیق آن برایش فراهم نیست، بهتر است که نیّت و حُبّ آن عمل را مدام در دل خود بپروراند که دارای دو اثر است، هم جلب محبّت خدا را کرده هم اینکه کم کم عامل توفیق انجام آن عمل برایش حاصل می شود.

در یکی از جنگها یکی از یاران امیر مومنان علیه السلام آهی کشید و گفت ای کاش فلانی هم الآن اینجا بود. حضرت فرمودند: آیا دلش با ماست؟ عرض کرد: بله؛ حضرت فرمودند: آنچه نصیب تو می شود نصیب رفیقت هم می شود.

اگر بخواهیم قدری دقیقتر به تکالیف نگاه کنیم باید بگوییم که ما اصلا در شرع چیزی به عنوان مباح نداریم چرا که عمل یا محبوب خداست یا مبغوض خداست اولیای الهی عملی را که محبوب خدا بوده انجام داده و مبغوضش را ترک می کنند.

حقیر این معنا را بارها در جلسات و به رفقای سلوکیمان عرض کردم که رساله عملیه امیر مومنان علیه السلام دو حکم تکلیفی بیش ندارد انجام دادن و ترک کردن که این دو دائر مدار حب و بغض خداست امیر مومنان نگاه به کوچکی و بزرگی عمل در انجام و ترک ندارد کسی که خود را در محضر خدا می بیند و همواره نظرش به اوست دیگر برایش چه فرقی دارد که عمل مستحب است یا واجب انجامش می دهد یا مکروه است یا حرام ترکش می کند کوچکی و بزرگی اعمال در انجام و ترک بالنسبه به یکدیگر معنا پیدا می کنند اما نسبت به خدا که دیگر معنایی ندارد گناه گناه است جسارت است چه کمش چه زیادش!

ملخّص کلام آنکه، سیره اولیای الهی و بزرگان بر این بوده که هر عملی را بر محور حبّ و عشق به خدا و تقرّب به او انجام می دانند؛ در سیره رسول خدا صلّی الله علیه و آله است که هر وقت کنار سفره طعام می نشستند اوّلا، بسیار مودب و دوزانو بودند و می فرمودند: بر خوان نعمت مولا هستیم؛ ثانیا، نان را برمی داشتند و می فرمودند: خدایا هیچگاه بین من و نان فاصله نیانداز!اگر این نان نبود قوّتی نداشتم تا تو را عبادت کنم.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.