گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقانیت امیرالمومنین» ثبت شده است

حکایات (خاطره ای از علامه طهرانی در زیارت مرقد حضرت خدیجه علیها السلام)

عارف کامل حضرت علامه طهرانی اعلی الله مقامه خاطره ای را در کیفیت احتجاج با یک مرد مطّلع سنّی مذهب در حقانیّت و افضیّلت امیر المومنین علیه السلام در امر خلافت و وصایت در سفر به حجّ خانه خدا و زیارت قبرستانی که حضرت خدیجه سلام الله علیها و اجداد پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا مدفون اند، نقل می کنند که بسیار زیباست؛ می فرمایند:

حکایات (حکایت شیرین علامه حلی و شیعه شدن سلطان محمّد خدابنده‏)

مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه از استادشان نقل می کنند: حضرت آقا (مرحوم حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی)- روحى فداه- فرمودند: سلطان محمّد خدابنده زن خود را سه طلاقه نمود در یک مجلس؛ (مطابق مذاق عامه که مى‏ گویند حرمت مى‏ آورد و حلّیت او محتاج به محلّل است) بعداً پشیمان شد، خواست زن خود را بگیرد، به هر یک از علماى عامه مراجعه کرد، گفتند: مفرّى نیست از آنکه اوّل محلّل بگیرى! گفت: 

یک آیه عرفان (کیفیت حق بودن علیّ علیه السلام)

قال الله تعالی: ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبیرُ (حج/62)

﴿ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾، این کلام دارای حصر است؛ یعنی حقّ منحصراً برای خداست، غیر خدا چیزی حقّ نیست اما نه اینکه چیزی هست و حقّ نیست بلکه اصلا چیزی نیست که بخواهد حقّ باشد یا باطل. پس خدا حقّی است که مقابل ندارد، مقابل خدا یک چیزی نیست که باطل باشد، بلکه مقابلش عدم محض است، عدم محض هم که لاشیء است.

یک آیه عرفان (حقّ با علیّ است یا علیّ با حقّ؟)

قال الله تعالی: ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبیرُ (حج/62)

﴿ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾، این کلام دارای حصر است؛ یعنی حقّ منحصراً برای خداست، غیر خدا چیزی حقّ نیست اما نه اینکه چیزی هست و حقّ نیست بلکه اصلا چیزی نیست که بخواهد حقّ باشد یا باطل. پس خدا حقّی است که مقابل ندارد،