یکى از مباحث مطرح شده در ادیان الهى خصوصا دین مبین اسلام بحث پر دامنه و مورد تأمل شیطان مى باشد. در این مقاله طى چندین اصل مجموع نظرات مرحوم علامه از خلال آثار ایشان پیرامون حقیقت و ماهیت شیطان از منظر اسلام بدست آمده تا مخاطب را با افکار عالى این عارف و حکیم گرانقدر در این مسأله آشنا سازد. در ادامه قسمت هفتم (پایانی) از این مقاله تقدیم می گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اصل نهم: اساس خلقت و تکوین عالم سراسر خیر و خوبی است
در نگاه اسلام و در بیان قرآن کریم اساس خلقت و اصل تکوین موجودات خوب و نیکو بوده و خلقت الهى سراسر دارای حُسن می باشد و به تعبیر دانشمندان علوم معقول، عالم خلقت نظام احسن آفرینش است که به مرحله ظهور و بروز رسیده است. روی همین اصل قرآنى، خلقت شیطان هم در اصل و اساس کار خوبى بوده (زیرا اساساً خلقت کار خداوند متعال بوده و از پروردگار جهان کار بد سر نمى زند!)، اما این بیان دلیل بر بد نبودن کارهای شیطان و ظلمانى نبودن اعمال او نمى شود. مرحوم علامه قدّس الله نفسَه الزریّۀ در این باره مى فرمایند:
«در سازمان ارائه اندیشه و عرفان اسلامى، جمیع موجودات جهان زیبا و نیک و پسندیده و محمود و مورد ستایش و تمجید و تحمید و تحسین و تعریف مىباشند. خالق یکى است، و آفریدهشده بدست او نیز یکى است. و آن سراسر شکوفائى و بهجت و نزاهت و کمال و اتمام و اتقان است.
ذلِکَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ* الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ. (آیه 6 و 7، از سوره 32: السّجدة)
«آنست خداوند داناى پنهان و آشکار که عزیز و رحیم است. آن کسى که نیکو کرد تمام چیزهائى را که آنها را آفریده است. و ابتداى آفرینش انسان را از خاک گلآلود قرار داد.»
قالَ فَمَنْ رَبُّکُما یا مُوسى* قالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى. (آیه 49 و 50، از سوره 20: طه)
«فرعون گفت: پس چه کسى مىباشد پروردگار شما دو نفر (موسى و هارون) اى موسى؟! موسى گفت: پروردگار ما آن کسى است که به هر چیز، مقدار ظرفیّت و هویّتش و استعدادش را در جهان آفرینش عطا کرده است، و سپس آن را در راه و مسیر کمال وجودى خود به راه انداخته و بدان سمت هدایت نموده است.»
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى* الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى* وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدى. (آیات 1 تا 3، از سوره 87: الاعلى)
«تسبیح و تقدیس کن (پاک و منزّه بدار) اسم پروردگارت را که از همه برتر و عالى تر است؛ آن پروردگارى که آفرید و سپس بنیان سازى نمود، و آن پروردگارى که به هر موجود لباس اندازه به خود در بر کرد، و به هر چیز اندازه زد و سپس آن را در راه کمال و مسیر خودش رهبرى فرمود.»
اصل خلقت شیطان خوب است. زیرا بر اساس حکمت بالغه خداوند صورت گرفته است. و دانستیم که آن نیز مخلوق خداست؛ و هر مخلوق خداوند خوب است.» (الله شناسى، ج ۳، ص ۱۰۷و ۱۰۸(
نتیجه:
با توجه به این اصول شیطان تنها یکى از مخلوقات خداوند بوده و تمام احکام عمومى مخلوقات بر شیطان حمل مى شود و نقش شیطان معنا بخشى به اختیار و اراده مکلفیّن بوده و بدون وی اختیار و در نتیجه سلوک و ترقىّ معنوی مکلفیّن کاملا بى معنا مى شد. زیرا در جهان خلقت هیچ چیز از دامنه قدرت و مشیّت الهى خارج نبوده و مخلوقات تماما تحت قدرت خداوند قهّار مى باشند و هر یک به حسب تکوین نقش الهى خود را در عالم ایفاء مى نمایند. پس شیطان از ناحیه تشریع پلید و خبیث بوده و طاعتش منشأ شقاوت و بدبختى است و از ناحیه تکوین مصداق قاعده کلیه ایست که مى فرماید: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ.
اللهم صل علی محمد و آل محمد