گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


"شیطان" در اندیشه تفسیری علّامه طهرانی (قسمت سوّم)

یکى از مباحث مطرح شده در ادیان الهى  خصوصا دین مبین اسلام بحث پر دامنه و مورد تأمل شیطان مى باشد. در این مقاله طى چندین اصل  مجموع نظرات مرحوم علامه از خلال آثار ایشان پیرامون حقیقت و ماهیت شیطان از منظر اسلام بدست آمده تا مخاطب را با افکار عالى این عارف و حکیم گرانقدر در این مسأله آشنا سازد. در ادامه قسمت سوّم از این مقاله تقدیم می گردد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم

«شیطان» از منظر مرحوم علامه آیۀ الله حسینی طهرانی قدّس الله نفسَه الزکیّۀ 

اصل سوّم: محدودیّت فعالیّت شیطان

«طبق آیات کریمه قرآنیّه  شیطان در عالم خلقت و تکوین اثری ندارد؛ و در عالم امر و ملکوت نیز تصرّف ندارد. دائره احاطه و فعالیّتش فقط در عالم خلق و جهان دنیاست آنهم تنها در افکار جنّ و انس! آنهم نه به نحو اجبار و اضطرار بلکه به نحو اختیار و وسوسه؛ تا هر موجودی از جنّیان و یا از افراد بشر را که بخواهند اغوای او را پذیرفته به وسوسه اش گوش فرا دارند و از منویّات او پیروی کنند گمراه کند. و در حقیقت او یک مأمور الهى برای بازرسى و تشخیص خوب از بد و نیک از زشت  و سعید از شقىّ و بهشتى از جهنّمى است؛ تا انسان در این دنیا که عالم تکلیف است با اراده و اختیار خود یا راه سعادت را طىّ نماید و یا راه شقاوت را. و بدون وجود شیطان و وسوسه وی در اندیشه های انسان و جنّیان این امر امکان پذیر نبود.» (الله شناسى، ج۳، ص ۱۰۸ و ۱۰۹)

اصل چهارم: تسلّط شیطان  

گفته شد که راه شیطان در این عالم تنها اغواء و وسوسه بوده و وی بر انسان ها و جنیّان راهى جز همین اغواء ندارد؛ از آیات قرآن کریم چنین بر مى آید که شیطان بر گروهى خاص از انسیان ها و جنیّان که تماما دل خود را به او سپرده و از دستورات وی بدون تخطّى پیروی می نمایند نوعى ولایت پیدا کرده و بر نفوس آنان تسلّط مى یابد. مرحوم علامه طهرانى در تبیین این دسته از آیات قرآن کریم مى فرمایند:

«مکر و کید شیطان‏ ضعیف‏ است‏. و غلبه با قوّه رحمانیّه و ایمانیّه انسانیّه مى‏باشد که اگر از آن فى‏الجمله وسوسه شیطان درگذرد، پیوسته مظفّر و پیروز خواهد بود.

الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً. (آیه 76، از سوره النّساء)

«کسانى که ایمان آورده‏ اند، در راه خدا کارزار مى ‏کنند؛ و کسانى که کافر شده ‏اند در راه طاغوت کارزار مى ‏کنند. پس شما مؤمنین کارزار کنید با مردمانى که دست ولایت خود را به شیطان داده ‏اند! تحقیقاً کَید و مکر شیطان ضعیف و ناتوان است.»

شیطان به‏هیچ ‏وجه من الوجوه تسلّطى بر مردمان مؤمن و متوکّل به خدا ندارد. فقط تسلّط او نسبت به کسانى است که راه ولایت او را بر خود هموار نموده، و در برابر خداوند وى را شریک قرار داده، باب مراوده و آشنائى را با او مفتوح نموده، و خلاصه با ضعف نفس خود خویشتن را منفعل نموده و در برابر وساوس ضعیفه و القائات واهیه او سفره دل خود را گسترده، و آماده براى هر کثافاتى مى ‏شوند که خودشان با دستشان و با پیروى از هواى نفوس خودشان با کمک و معاونت و مساعدت آن خَبیثِ مُخبِث در آن بریزند.

فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ* إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ* إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ‏. (آیات 98 تا 100، از سوره 16: النّحل‏)

«پس هنگامى که قرآن مى‏ خوانى، پناه ببر به خداوند از شیطان رانده ‏شده لعنت‏ زده! تحقیقاً او تسلّطى ندارد بر کسانى که ایمان آورده ‏اند و بر پروردگارشان توکّل نموده ‏اند؛ فقط و فقط تسلّط وى بر کسانى است که او را ولىّ خود قرار داده و کسانى که او را در امر خدایشان شریک نموده ‏اند.»

در روز قیامت، متجاوزان باید خودشان را سرزنش کنند نه شیطان رجیم را در روز بازپسین، چون مستضعفان بر مستکبران اشکال وارد مى‏کنند که شما بودید که ما را تحمیل بر پیروى از خود و تعدّى و جنایت و خیانت و معصیت و گناه نمودید، و اینک لازم است که بارِ ما را شما بر دوشتان بکشید و رفع عذاب خداوندى را از ما بنمائید؛ و مستکبران در جواب مى‏ گویند: ما خود نیز مثل شما گرفتار هستیم، و چون از خود اراده و اختیارى نداریم و رشته تدبیر امور بدست ما نمى‏ باشد، کارى از ما ساخته نیست! در این حال که کار از کار گذشته و حکم الهى بر عقوبت جارى شده است شیطان با کمال صراحت بدیشان مى‏گوید:

خداوند که به شما وعده حقّ داد و آن را با وجدانتان یافتید، و من به شما وعده به باطل دادم و خلف وعده‏ ام را نیز نگریستید، و من که بر شما اقتدار و حکومت و تسلّطى نداشتم مگر به همین مقدار که شما را بسوى خود و بسوى‏ گناه فرا خواندم و شما با اراده و اختیار خودتان دعوت مرا لبّیک گفتید؛ ملامت از براى شماست که باید خودتان را به سرزنش و ملامت بگیرید، نه آنکه مرا دستخوش ملامت و توبیخ و سرزنشتان قرار دهید!!

من و شما هر دو گرفتاریم. نه من مى‏توانم دردى را از دلتان بزدایم و راه خلاص و چاره‏ اى را فرا راهتان قرار دهم، و نه شما مى‏ توانید از من دستى بگیرید و مرا نجات بخشید!

من از اوّلین وهله که شما را بسوى خود دعوت مى‏ کردم و شما مرا مؤثّرى در برابر حضرت حقّ سبحانه و تعالى مى‏ گماشتید، بدین شرک شما کافر بودم و این شرک را خودم نپذیرفته بودم، و خداوند واحد قهّار را تنها مؤثّر در جمیع عوالم وجود مى‏دانستم:

وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَیْ‏ءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَیْناکُمْ سَواءٌ عَلَیْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِیصٍ. وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ‏. (آیه 21 و 22، از سوره 14: إبراهیم‏) (الله شناسی، ج۳، ص ۱۱۵ تا  117)

شیطان در اندیشه علامه طهرانی قسمت اوّل

شیطان در اندیشه علامه طهرانی قسمت دوم

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.