یکى از مباحث مطرح شده در ادیان الهى خصوصا دین مبین اسلام بحث پر دامنه و مورد تأمل شیطان مى باشد. در این مقاله طى چندین اصل مجموع نظرات مرحوم علامه از خلال آثار ایشان پیرامون حقیقت و ماهیت شیطان از منظر اسلام بدست آمده تا مخاطب را با افکار عالى این عارف و حکیم گرانقدر در این مسأله آشنا سازد. در ادامه قسمت دوّم از این مقاله تقدیم می گردد
أعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى أعْدائِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الآنَ إلَى قِیامِ یَوْمِ الدّینِ وَ لا حَوْ لَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللَّهِ الْعَلیِّ الْعَظیم
«شیطان» از منظر مرحوم علامه آیۀ الله حسینی طهرانی قدّس الله نفسَه الزکیّۀ
اصل دوّم: شیطان منشأ فساد و شقاوت
در قرآن کریم شیطان نماد پلشتى تمام عیار و وسوسه کننده به تمام بدی ها و زشتى های اخلاقى است. عارف مسلمان با توجّه این حقیقت شیطان را ریشه و بازیگر نقش اول صحنه گمراهی نوع بشر دانسته و این منطق قرآنى را در بیان و عمل خود آشکار مى سازد. در دیدگاه انسان موحّد راه رسیدن به قرب الهى دوری تمام جانبه از شیطان بوده و انسان برای گشودن دروازه های ملکوت راهی جز إعراض از شیطان و دوری از فرامین او ندارد. مرحوم علّامه طهرانى دراینباره مى فرمایند:
«شیطان دعوت به فحشاء و منکرات و خودنمائى و استکبار و شرک و کفر میکند و انسان را در گمراهى و ضلالت مى برد و وعده ثبات و دوام در عالم غرور مى دهید و از فقیر و مصائب و مشکلات مى ترساند و لیکن خداوند به عدل و داد و معروف و شایسته و پسندیده و توحید وعرفان و خدابینى أمر مى کند و انسان را در این راه هدایت می نماید و وعده ثبات و دوام عالم آخرت و بقاء و لقاء الله و فنای در أسماء حسنى و صفات علیا و ذات مقدّس و اقدس خود را مى دهد و از باطل و پوچ و غرور بیم مى دهد و به دار السّلام و خانه سعادت دعوت مى کند.
فعلى هذا راه ولایت خداوند، منحصر در دوری از شییطان و آراء و افکار اوست یعنى از عالم کثرت و توجّه به عالم غرور به سوی عالم وحدت و عالم اصیل و حقیقت عرفان و لقای إلهى حرکت کردن و کثرات این عوالم و پدیده های این نشئات را در نور دیدن و پشت سر انداختن و با ندای الله أکبر وارد در وادی ایمن عرفان شدن است. و این با نسیان کثرت و با ذکر خدا و ییاد خدا و پیوسته در اندیشه بودن خدا و گریستن در فراق خدا و سوختن از نار ملتهب هجران خدا صورت مى گیرد.» (امام شناسى، ج ۵ ص ۳۹)
و در جای دیگری در نحوۀ عملکرد شیطان مى فرمایند:
«خداوند در قرآن مجید بیان کرده است که اغوای شیطان بواسطه وعده های دروغ مى باشد که به آنها میدهد و آنان مى پذیرند و به مقتضای شرک به خداوند عزّ و جلّ و شقاوت ذاتى خود که عین ظلم و عدوان است رهسپار جهنّم شده و به عذاب سخت و دردناک مبتلا مى گردند.
وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الَْْمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَرُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما رانَ لِی عَلَیْکُ مْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْیرِخِکُمْ وَ میا أَنْیتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی رَفَرْتُ بِما أَشْرَرْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَیرابٌ أَلِییمٌ.»
«چون حکم پروردگار براى به جهنّم رفتن متمرّدین و مستکبرین و تابعین آنها در روز قیامت جارى شود، در این حال شیطان به جهنّمیان می گوید: خداوند به شما وعده حقّ نمود، و من نیز به شما وعده هائى دادم لیکن مخالفت آنها را نمودم؛ و من در دنیا علیه شما هیچگونه إعمال قدرت و سلطنتى نداشتم مگر آنکه فقط شما را به گناه خواندم و شما از من پیروى نمودید، بنابراین شما مرا سرزنش و ملامت نکنید بلکه خود را سرزنش و ملامت نمائید! من امروز فریادرس شما نیستم؛ و شما نیز فریادرس من نیستید! در آن زمان که شما در دنیا به من میل مى نمودید و مرا براى خداى خود شریک قرار میدادید، من به این طرز عمل شما کافر بودم؛ بدرستى که ظالمان و ستمکاران در عذابى دردناک واقع میشوند.» (معادشناسى، ج ۴، ص ۱۸۴)