گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکایاتی از بزرگان» ثبت شده است

حکایات (تبرّک خاک پای زوار امام رضا علیه السلام)

مرحوم آیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی موسّس حوزه علمیه قم اعلی الله مقامه الشریف می فرمودند: چشم درد شدیدی به من عارض شد، به حدّی که توان مطالعه و نوشتن را ازمن سلب نمود. مطالعه و نگارش را کنار گذاشتم و به معالجه و درمان پرداختم، ولی این ناراحتی همچنان ادامه داشت، تا آنکه فصل تعطیلی رسید و با قطار عازم زیارت و عتبه بوسی ثامن الحجج حضرت امام رضا علیه السلام شدم 

حکایات (اوّلین سفر تبلیغی علّامه طهرانی)

عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه مى ‌فرمودند: أوّلین بار براى تبلیغ به رباط‌ کریم رفتم. نزدیکى‌ هاى ظهر بود که به آنجا رسیدم. رفتم داخل بازار و از یکى از دکّاکین (مغازه دارها) یک چهارپایه گرفتم و آن را وسط بازار گذاشتم و روى آن ایستادم و شروع کردم به خطبه خواندن: بِسمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الْحَمَدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِین تا آخر، طولى نکشید که مردم آمدند و اطراف ما مملوّ از جمعیّت شد و آن روز نزدیک به دو ساعت صحبت کردم! وقتى صحبتم تمام شد و پائین آمدم

حکایات (ارتباط بلایای طبیعی با گناهان)

مرحوم حاج سراج انصارى، که سالیانى از محضر مرحوم شهرستانى فیض‏ برده بود، نقل کرده ‏است: «یکى از سال‏ ها، رودخانه دجله طغیان کرد و سیلاب قسمتى از ساختمان‏ هاى کنار سدّ دجله را خراب کرد و تلفات جانى و مالى بسیارى به بار آورد. در همان ایّام، روزى در محضر مرحوم شهرستانى از طغیان دجله و جریان آب و تلفات آن سخن به میان آمد. یک نفر در آن میان گفت: آرى، تمام اینها از گناه و معصیت و نکبت اعمال ما سرچشمه گرفته است. مرحوم شهرستانى گفت:

حکایات (تاثیر کلام اولیای الهی بر نفوس)

عالم کبیر و محقّق عظیم‏ مرحوم آقا شیخ جعفر شوشترى‏ قدّس الله تربته‏ (متوفای 20 صفر 1303 قمری) از بزرگان و علماى نجف (و صاحب کتاب خصائص الحسینیه) است؛ کربلا منبر مى‏ رفت و در منبر تکیه به صوت هم داشته و بسیار هم منبر مُبکى و گریه آورى داشت به طوری که مى‏ گویند هر کسى که پاى منبر ایشان بود بلا استثناء منقلب می شد و گریه مى‏ کرد.

حکایات (ثروت فراوان به پاداش خوراک دادن به سگ گرسنه)

مرحوم حاج سید محمد باقر موسوی شفتی اصفهانی قدس الله نفسه الزکیه از بزرگان و از شاگردان مرحوم سید بحر العلوم و محقق قمی است در حالات وی نوشته اند:

در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان بقدرى فقیر بود که گاهى هم از کثرت گرسنگى ضعف و غش مى کرد، و لکن فقر خود را کتمان مى کرد و به احدى نمى گفت. تا اینکه روزى در مدرسه اصفهان پول نماز وحشتى به طلاب تقسیم نمودند و از این راه وجه مختصرى به دست آقا سید محمد باقر رسید و چون مدتى بود که گوشت نخورده بود