اگر امیرمومنان علیه السلام می خواستند رساله عملیّه ای بنویسند، تمام احکام این رساله دائر مدار دو حکم بیش نبود: خدا دوست دارد خدا دوست ندارد. این یادداشت به جایگاه احکام در مسیر تربیتی توحیدی و سیر الی الله اشاره دارد
بسم الله الرحمن الرحیم
احکام در سیر الی الله
منبع: یادداشتی از حجة الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (الأنعام : 162)
(ای پیامبر به مردم بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه براى خداست که پروردگار جهانیان است)
در سیر الی الله مبنا و پایه احکام بر دو امر است یکی قُرب به خدا و دیگری بُعد از خدا
به عبارت دیگر اگر امیر مومنان علیه السلام می خواستند رساله عملیه ای بنویسند، تمام احکام این رساله دائر مدار دو حکم مطلوبیت و مبغوضیت عند الله بود و بس.
بر همین اساس بوده که سید بن طاووس احکام را بر چهار دسته تقسیم می کرده و قائل بوده که برای مومن حکمی به عنوان مباح معنا ندارد چرا که هر عملی یا مطلوب مولاست یا مبغوض و هر کدام یا به حد الزام رسیده که واجب و حرام است یا نرسیده که مستحب و مکروه نام دارد.
نکته ای که بسیار قابل تامل و توجه است اینکه نسبت به عالم توحید گناه، کوچک و بزرگ ندارد تا یکی حرام باشد و دیگری مکروه! بلکه این اصطلاح صغیره و کبیره بودن گناه نسبت به خود گناهان است به عبارت دیگر تمام گناهان کوچک و بزرگ نسبت به خدای متعال کبیره است همانطور که شیخ طوسی رحمة الله علیه در تفسیر تبیان ذکر کرده که صغیره بوده و کبیره بودن گناهان نفسی نیست بلکه نسبی است.
هر عملی که به قصد تقرّب به خدای متعال انجام شود، حکم استحباب را پیدا می کند و اصلا فلسفه تشریع مستحبات همین حقیقت است که عملی را به قصد تقرب انجام داد و به حد الزام نرسد که در صورت الزام حکم وجوب را پیدا می کند.
پیامبر صلی الله علیه و آله به در ضمن برخی سفارشات به جناب اباذر می فرمایند: یا اباذر لیکن لک فی کل شی ء نیة صالحة حتی فی النوم و للاکل؛
ای ابوذر! باید در هر کاری نیتی پاک داشته باشی، حتی خوردن و خوابیدن
در حالات یکی از بزرگان است که به شاگردان خود بارها تذکر می داد که همه کارها باید برای خدا باشد، و می افزود: «هر گاه این استکان چای را به قصد خدا بخوری، دل تو به نور الهی منور می شود . ولی اگر برای حظ نفس خوردی، همان می شود که خواسته بودی
بنابراین حتی اگر یک طبیب مطلبی را بر اساس نفع و یا دفع ضرر برای سلامت ظاهری انسان تجویز کند استفاده از توصیه و تجویز آن پزشک هم اگر به قصد تقرب به خدا و دوری از سخط و نارضایتی او انجام گیرد می شود یک امر مستحب و اگر الزام باشد می شود واجب یا حرام مانند ترک دخانیات که وقتی پزشک تشخیص مضر بودن آن را می گوید مجتهد بر اساس آن حکم به حرمت می کند.
عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند: سالک باید همه زندگی اش را بر اساس تزکیه و تهذیب نفس پی ریزی و برنامه ریزی نماید.
در مجلس عقدی که محضر مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه عاقد بودند فرموده بودند: از شیرینی مجالس عقد حتما بخورید حتی اگر کسی قند دارد باز خوردن آن را ترک نکند چرا که این شیرینی که به اسم جلسه عقد و پیوند دو مومن تهیه شده نورانیتی دارد که در جای دیگر پیدا نمی شود
خب می دانیم که شیرینی خوردن در جلسات یک امر مباح است اما به قصد تقرب و کسب نورانیت مجلس عقد، دارای اثری می شود که شاید از هزار مستحبّ اصطلاحی هم بالاتر باشد.
مومن و سالک راه خدا باید تمام زندگی اش را بر اساس قُرب و بُعد خدا تنظیم کند
سیدنا الاستاد می فرمودند: سالک باید همیشه به دنبال مقربات باشد و از مبعدات بپرهیزد بعد فرمودند:مبعد آنست که حال انسان را از بین می برد.