گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


کتاب بر مرکب إرادت، فرهنگ نامه زیارت با پای پیاده (۵)

برای اولین بار مستندات تاریخی زیارت پیاده بر اساس قرآن و روایات و سیره علما و حتی در سایر ادیان توسط استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی بررسی شده و "بر مرکب إرادت" نام گرفته است. «بخش پنجم» آن تقدیم می گردد.

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب بر مرکب إرادت، فرهنگ نامه زیارت با پای پیاده (۵)

منبع: تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

سفر با پای پیاده، توجیه عقلی و علمی دارد

آری، در حالی که بسیاری از مردم برای تندرستی و صحت و شادابی به شهرهای مختلف با انگیزه های تفریحی و مادّی سفر می کنند و در این مسیر سختی و مشکلاتی را تحمل کرده و به جان می خرند، عدّه ای هم انگیزۀ خود را در سفر علاوه بر صحّت و شادابی، صفای قلب و لطافت روح و جلای باطن قرار داده و این مهمّ را به وصال محبوب و معشوق خود مزیّن و تمام می کنند و با پای پیاده در طریق ظاهر و دنیا، راه باطن و آخرت را می پیمایند.

وقتی حرکت و سیر یک کوهنورد که باید ساعت ها با پای پیاده از سخت ترین و خطرناک ترین مسیرها عبور کند و خود را به قلّه ای سنگی یا یخی برساند در نزد همگان توجیه عقلانی و علمی و عرفی دارد، چرا نباید سفر با پای پیاده برای زیارت و معرفتِ بهترین آموزگاران عالَم هستی که توسّل و تمسّک به آنها، فتحِ قلّه های هدایت و علم و تربیت است و از  زحمت و خطر کمتری برخوردارند، توجیه عقلانی و علمی و عرفی نداشته باشد؟

رسول خدا صلی الله علیه و آله خطاب به امیر مومنان علی علیه السلام می فرمایند:

یا علی! لا ینبغی للرجل العاقل ان یکون ظاعنا الا فی ثلاث: مرمّة لِمعاشٍ، أو تزوُّدٍ لِمَعادٍ أو لذةٍ فی غیرِ مُحرّمٍ. (وسائل الشیعه، ج 8 ص 248)

(ای علی بر انسان عاقل سزاوار نیست که قصد سیر و سفر کند مگر در پی یکی از این سه امر تحصیل معاش توشه اندوزی برای آخرت و بهره جویی در غیر حرام)

زیارت با پای پیاده اعلان معرفت و محبت و ارادت است

در عالم محبت و عشق هرچه طریق وصل سخت تر باشد ارزشمندتر و جان دارتر است تا جاییکه از این سختی ها ضرب المثل ها ساختند و برایش شعرها سرودند و شد قانون شهر وصل.

برید بن معاویه میگوید: در نزد حضرت امام محمد باقر علیه السلام بودم که مردی از اهل خراسان که پیاده از آنجا حرکت نموده بود بر حضرت داخل شد و پاهای خود را بیرون آورده نشان داد که همه شکافته و پاره پاره شده بود. عرض کرد یابن رسول الله، به خدا سوگند که انگیزه حرکت من از خراسان تا اینجا جز محبت شما اهل بیت نبوده است! 

حضرت فرمودند: به خدا سوگند اگر پاره سنگی ما را دوست داشته باشد، خدا او را با ما محشور گرداند؛! و مگر حقیقتت دین غیر از محبت چیز دیگری است؟ خدا در قرآن می فرماید: ای پیغمبر، به مردم بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا شما نیز مورد محبت خدا قرار گیرید. (من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۳)

امام صادق علیه السلام، محبوب ‌ترین وسیله تقرب بنده به خداوند را زیارت خانه او با پای پیاده دانسته و می‌فرمایند: یک حج با پای پیاده، برابر با هفتاد حج است. (من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۳)

سفر برای زیارت محبوب از راهی دور

مفسر معروف" ابو الفتوح رازى" در ذیل این آیه بیست و هفت از سوره مبارکه حجّ، سر گذشت جالبى را از مردى به نام" ابو القاسم بشر بن محمد" نقل مى ‏کند که مى ‏گوید:"

در حال طواف پیر مردى را دیدم در نهایت ضعف و ناتوانى که آثار رنج سفر در چهره او نمایان بود و عصا به دست گرفته طواف مى‏کرد، نزدیک او رفتم و از او پرسیدم از کجا مى‏آیى؟ گفت: از راهى بسیار دور و پنج سال است که راه سپرده‏ام تا به اینجا رسیده‏ام! از رنج سفر، پیر و ناتوان شده‏ام، گفتم به خدا سوگند این مشقتى بزرگ و در عین حال اطاعتى نیکو و محبتى صادقانه در پیشگاه حق است.

از شنیدن این سخن شاد شد و لبخندى بر روى من زد و این دو بیت را قرائت کرد:

زر من هویت و ان شطت بک الدار                و حال من دونه حجب و استار!

لا یمنعنک بعد من زیارته                             ان المحب لمن یهواه زوار!

(آن کس را که دل به او بسته‏اى زیارت کن، هر چند خانه تو دور افتاده باشد و حجابها و پرده‏ها میان تو و او جدایى بیفکند. دورى راه هرگز نباید مانع تو از زیارتش گردد چرا که دوست و عاشق به هر حال باید به زیارت محبوبش رود"! آرى جاذبه خانه خدا آن قدر زیاد است که دلهاى سرشار از ایمان را از تمام نقاط دور و نزدیک به سوى خود جلب و جذب مى‏کند، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، از هر نژاد و قبیله از راه دور و نزدیک لبیک‏گویان، عاشقانه به سوى او مى‏آیند تا جلوه‏هاى ذات پاک خدا را در آن سرزمین مقدس با چشم جان تماشا کنند و رحمت بى دریغش را در روح خود لمس نمایند) (العهود المحمّدیة، الشعرانی، ص 437)

در بیابان گر به شوق کعبه خواهى زد قدم             سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور

ذوالنون مصرى در بادیه، عاشقى را دید که با پاى پیاده راه را طى مى‏کرد و خوش مى‏رفت.

ذوالنون پرسید: تا کجا؟ گفت: تا خانه دوست. پرسید: بى‏آلت سفر مسافت بعید قطع کردن، چگونه میسّر مى‏شود؟ گفت: ویحک یا ذوالنون! آیا در قرآن نخوانده‏اى که: «وحملنا هم فى البر و البحر».

ذوالنون گفت: چون به کعبه رسیدم، او را دیدم که طواف مى‏کرد؛ چون مرا دید، خوش بخندید و به من گفت:

تو را داعیه تکلیف در کار آورده است و مرا جاذبه او به این دیار. (داستان عارفان، ص 48)

علامه طهرانی رضوان الله علیه درباره زیارت حضرت حافظ فرموده بودند: اگر انسان مسافتی بسیار طولانی تا شیراز پیاده برود که به زیارت خواجه مشرّف شود کاری نکرده است. (نور مجرد ج 2 ص 438)

ادامه دارد...

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.