با سلام لطفا مراتب تشکر حقیر را به مدیر علمی سایت برسانید. پاسخ ها بسیار عالی است. بنده بعضی از این سوالات را از بزرگان دیگری پرسیده بودم اما چنین پاسخ جامعی دریافت نکرده بودم. اگر کسی همیشه تعقیبات خاصی را بعد از نمازهایش دنبال میکند و میخواهد نوافل مربوط به نمازهای واجبش را هم در فرصتی که (هنگام شرکت در جماعات مسلمین) دارد اقامه کند و این دو با هم تزاحم دارد چکار کند یعنی کدام را مقدّم بدارد؟ با تشکر. پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
با سلام لطفا مراتب تشکر حقیر را به مدیر علمی سایت برسانید. پاسخ ها بسیار عالی است. بنده بعضی از این سوالات را از بزرگان دیگری پرسیده بودم اما چنین پاسخ جامعی دریافت نکرده بودم. اگر کسی همیشه تعقیبات خاصی را بعد از نمازهایش دنبال میکند و میخواهد نوافل مربوط به نمازهای واجبش را هم در فرصتی که (هنگام شرکت در جماعات مسلمین) دارد اقامه کند و این دو با هم تزاحم دارد چکار کند یعنی کدام را مقدّم بدارد؟ با تشکر.
پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
هو العلیم. علیکم السلام. اگر نوافلی که مورد نظر شماست و مربوط به نمازهای واجب است، همان نوافل وارده در شرع انور است، قطعا نوافل مقدم بر هر تعقیب دیگری است و خود نوافل در واقع تعقیباتی هستند که نمازگزاران برای تتمیم نماز و بهره مندی از آثار کامل آن بدان مامور شده اند که هر کدام از نمازهای پنج گانه تعقیباتی دارند.
ولی اگر آن تعقیبات خاصّ، تعقیباتی است که ولیّ خدا و استاد سیر و سلوک به عنوان دستورالعمل سلوکی به شاگرد و سالک الی الله داده است، باز هم تزاحمی نیست،! چون معمولا دستورالعمل های سلوکی بعد از نماز یا از دستورات خاص بعد از نماز است که در شرع وارد شده یا از دستورات و مستحبات عام است که در روایات وقت خاصی برایش مشخص نیست اما استاد صلاح را بر این دیده که شاگرد آن را بعد از نماز به عنوان دستور سلوکی انجام دهد که در اینجا با توجه به آنچه گفته شد، تعقیبات خاص مقدّم است و تزاحمی نیست البته با فرض اینکه این تعقیبات من درآوردی نباشد و به دستور استاد خبیر بر نفس و بر شرع داده شده باشد که در شریعت غرّاء مستند باشد و الا اگر تعقیبات دستوراتی از پیش خود یا به سفارش افراد غیر صالح باشد در این فرض قطعا نوافل مقدم است.
سیره سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه معملولا بر این بود که از همانچه که در آیات و روایات به عنوان مستحبات و سفارشات بیان شده، به عنوان دستورالعمل سلوکی به شاگردان خود توصیه می فرمودند و حقیر گرچه دستوراتی را که از ایشان می گرفتم، هیچگاه دلیل نخواستم و بدان پاینبد بودم و سر سوزنی شکّ نکرده و تمام وجودم بدان مطمئن بود، اما سالها حتی بعد از ارتحالشان به آیه و یا روایتی برخورد می کردم که معلوم می شد حقیقت این دستور در سیره قرآن و معصومین علیهم السلام وجود دارد.
وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شئٍ. (نحل: 89)
(و ما قرآن را که بیان کننده هر چیزى است بر تو نازل کردیم)
حضرت آیت الله آقای حسن زاده آملى زید عزّه می فرمودند: ما در عرفان عملى دستورالعملى جز قرآن کریم نداریم، و روایات و ادعیه که از اهلبیت عصمت علیهم السلام صادر شده همه رشتههایى هستند که از دریاى بىکران الهى قرآن کریم منشعب مىشوند و همه مرتبه نازله قرآنند. (در آسمان معرفت، علامه حسنزاده آملى، ص 48)
البته مستحبات و نوافل و تعقیبات بعد از نماز در روایات بسیار زیاد است و استاد بر اساس اشرافی که بر نفس سالک راه خدا دارد به تناسب حال و سعه و توان وی از آن دستورات انتخاب می کند و به وی سفارش می نماید عینا مانند داروخانه ای که مملو از داروی هاست و هر کدام از این داروها اثر خاصی دارد که تشخیص استفاده از نوع و مقدار و ساعت آن با پزشک است پس اینطور نیست که بگوییم چون داروست و چون در داروخانه معتبر هست پس مجاز به استفاده از آن هستیم. خود ائمه اطهار سلام الله علیهم به هر یک از شاگردان و افراد بخشی از این دستورات را تجویز می کردند و آیات و روایات در این باب صراحت دارد که هر کسی یک توان و ظرفیتی دارد
وَ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ. (المؤمنون : 62)
(و ما هیچ نفسى را بیش از وسع و توانایى او تکلیف نمىکنیم و نزد ما کتابى است (از لوح محفوظ الهى) که آن کتاب سخن به حق گوید و به هیچ کس هرگز ستم نخواهد شد)
مردى بنام سراج که خادم حضرت صادق علیه السّلام بود مىگفت: امام صادق براى کارى مرا فرستاد و امام با گروهى از یاران خود در این وقت در حیره بودند، گوید: ما دنبال آن کار رفتیم و بعد در حالى که هوا بسیار گرم بود و ما هم گرسنه بودیم برگشتیم.
من در جایى که بسترم در آن جا قرار داشت رفتم و خود را با همان ناراحتى روى رخت خواب خود افکندم، در این هنگام ناگهان حضرت صادق علیه السّلام بطرف ما آمد و گفت مىخواهم در نزد شما بنشینم، من از جاى خود برخاستم و امام هم در کنار بستر من قرار گرفت و در باره کارى که مرا براى آن فرستاده بود سؤال کردند.
من امام علیه السّلام را در جریان آن کار قرار دادم، او هم خداوند را سپاسگزارى کرد، و بعد در باره گروهى به سخن مشغول شدیم، من عرض کردم قربانت گردم من از آنها تبرى مىکنم چون آنها معتقدانى دارند که ما نداریم.
امام علیه السّلام فرمود: آنها ما را دوست مىدارند ولى چون مطالبى را مىگویند که شما آن را نمىگوئید حالا باید از آنها بیزارى بجوئید؟ گفتم آرى، فرمود: نزد ما هم چیزهائى هست که در نزد شما نیست، پس در این صورت ما باید از شما تبرى کنیم؟
عرض کردم خیر قربانت گردم، فرمودند: در نزد خداوند چیزهائى هست که در نزد ما وجود ندارد، آیا خیال مىکنى خداوند ما را از خود دور کرده است؟ گفتم: خیر، قربانت گردم پس ما اکنون با آنها چه کنیم؟ فرمودند: آنها را دوست بدارید و از آنان تبرى نکنید.
بعضى از مسلمانان یک سهم از ایمان را دارند و بعضى دو سهم و بعضى هم سه سهم، تا هفت سهم، در اینجا کسى که که یک سهم دارد نباید با کسى که دو سهم یا بیشتر دارد مقایسه شود، خداوند براى هر کسى سهمى معین کرده و به همان اندازه پاداش خواهد دید. (الکافی، ج 2، ص 4)
خلاصه اینکه علت کثرت برخی از دعاها و تعقیبات و نوافل برای این است که هر کدام از اینها برای افراد خاصی بوده آنگاه شخصی همه را در کتابی مثلا به نام مفاتیح جمع کرده و گمان ما این است که مجاز هستیم به هر شکل و اندازه ای آنها را انجام دهیم.
در نهایت این نکته را لازم به تذکر می دانم که اگر جماعت جماعتی است که منطبق با آداب و دستورات ملکوتی شرع برگزار می شود نباید انجام هیچ دستوری مانع از شرکت در آن بشود چرا که آثار و ثواب جماعت هیچ بدلی ندارد و با هیچ دستوری قابل جبران و مقایسه نیست و اگر کسی دستوراتی را از استاد دارد می تواند بعد از نماز جماعت انجام دهد.