سلام علیکم. متاسفانه من موقعیت ازدواج ندارم، چون ملاکهای مورد پسند پسران امروزی را نداشته ام، منظورم زیبایی و پول است. اگرچه که سعی میکنم انسان پایبندی به احکام دینی باشم، اما گویا نجابت و حیا دراین دوره خریداری ندارد! لهذا سنم بالا رفته و فکر می کنم خداوند مرا لایق مقام همسری و مادری ندانسته! ...آیا میتوان گفت صلاح ما در عدم ازدواج است؟ با سپاس فراوان. پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
سلام علیکم. من کتاب رساله نکاحیه علامه تهرانی را مطالعه کرده ام و بسیار محظوظ شدم. ایشان دراین کتاب ازمقام مادری و همسری بسیار تمجید می کنند. بطوریکه مرا مشتاق به ازدواج و فرزند پروری کرده اند. اما متاسفانه من موقعیت ازدواج ندارم، چون ملاکهای مورد پسند پسران امروزی را نداشته ام، منظورم زیبایی و پول است. اگرچه که سعی میکنم انسان پایبندی به احکام دینی باشم، اما گویا نجابت و حیا دراین دوره خریداری ندارد! لهذا سنم بالا رفته و فکر می کنم خداوند مرا لایق مقام همسری و مادری ندانسته! و باید بگویم که من ازدخترانی نیستم که بی بهانه خواستگارانشان را رد می کنند، بلکه خواستگاران می روند و برنمی گردند!! این تنها مشکل من نیست بلکه دختران متدین زیادی میشناسم که سنشان بالا رفته و دیگر موقعیت ازدواج چندانی ندارند. پیشنهاد جنابعالی برای ما دخترانی که در این موقعیت هستیم چیست؟ آیا راهکار یا ذکری برای گشایش بخت وجود دارد؟ البته ما اذکار و چله های مختلفی را عمل نموده ایم که علی الظاهر بی تاتیر بوده. آیا میتوان گفت صلاح ما در عدم ازدواج است؟ با سپاس فراوان.
پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
هو العلیم. علیکم السلام و رحمة الله؛ چند نکته را قابل عرض می دانم:
اول: خداوند در سوره بقره آیه 216 مىفرماید: و عسى ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسى ان تحبوا شیئا و هو شرٌ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید حال آنکه شرّ شما در آن است و خدا مى داند و شما نمى دانید.
حقیقت این آیه این است که در تمام اموری که ما در آن اختیاری نداریم حکمت و خیری نهفته است که از آن بی اطلاع هستیم پس برای دریافت آنچه خدا می خواهد باید صبر کرد به حکمت و صلاح خدا راضی بود. مخصوصا اینکه مسئله ازدواج از مسائلى است که انسان به وضوح تقدیر و مشیت الهى را در آن مشاهده مى کند، و هرجا که این مشیت بیشتر است امتحانات الهی بیشتر می باشد بنابر این باید تسلیم بود و در هر حالی باید توجّه به امتحانات و آزمایش های الهی داشته باشیم که مبادا با بی صبری، اجر خود را از دست داده و مشکلات را بیشتر نماییم. نتیجه اینکه هر وقت مشیّت و تقدیر الهى مقتضى امر ازدواج گردید این مسأله صورت خارجى پیدا خواهد کرد.
دوّم: حقیقت امر این است که نگرانی دختران با سنّ بالا در مورد تاخیر ازدواج بجا و منطقی است و دختران زیادی هستند که به جهات گوناگونی از جمله بالا رفتن توقعات خانواده ها ، ترس پسران از ازدواج و تشکیل خانواده، آمار بالای طلاق ، زیاد شدن فساد، مشکلات عدیده اقتصادی ، و ... دچار این مشکل هستند و اصلا اینطور نیست که تصور شود که فقط دخترانی که تحصیلات ندارند یا از زیبایی برخوردار نیستند مبتلا به این آسیب هستند بلکه بسیاری از این دختران هم تحصیلات دارند هم زیبایی و هم موقعیت های خوب خانوادگی!
پس باید توجه داشت که این مشکل، یک مشکل جدّی عمومی است. البته عمومی بودن یک مشکل گرچه تا حدّی مایه تسکین است اما تلاش همگان مخصوصا کسانی که این مشکل دامن گیرشان است را نباید کمرنگ نماید و از طرفی نباید مایه ناامیدی گردد.
سوّم: در مورد زیبایی و زشتی افراد باید گفت:
اولا: تمام مواردی که در آفرینش انسان ها و موجودات دیگر به عنوان نابرابری لحاظ می شود، تفاوتهایى است که در جهان وجود دارد، نه تبعیض ها و بودن تفاوت و زشتی و زیبایی در کنار هم نه تنها خلاف عدالت نیست بلکه خود از زیبایی های خلقت است و اصلا تفاوت لازمه نظام عالم خلقت و لازمه وجود لایتناهی پروردگار و جمعیت و جامعیت اوست.
حضرت علی سلام الله علیه می فرمایند: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیْرٍ ما تَفاوَتُوا فَاِذَا اسْتَوَوا هَلَکوا ؛ مردم تا زمانى که متفاوتند در خیرند، و هرگاه یکسان گردند، هلاک مىشوند.)کافى، ج 2، ص 215، ح 4(
ثانیا: خدای متعال مُبرّای از این است که کمالی را به کسی ندهد بلکه آنچه موجب نداشتن کمال است، عدم استعداد در جذب آن کمال از ناحیه قابل است نه فاعل؛ به عبارت دیگر رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدى را محروم نمى سازد و براى همه یکسان است، ولى استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست، استعدادها مختلف است. هر ظرفى به قدرى که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز مى گردد. پس هر موجودى، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است و ظلمی در حق او نشده است.
ثالثا: باید ملاک زشتی و زیبایی را با لحاظ ملاک های واقعی ترسیم کرد بعد نتیجه گرفت که در این صورت بسیاری از قضاوت ها دیگر تغییر می کند چون معمولا انسان ها در قضاوت در مورد زیبایی و زشتی افراد دچار مقایسه در عرض موجودات می شوند یعنی آنها را صرفا با ملاکات ظاهری و زودگذر با هم مقایسه می کنند ولی در نگاه توحیدی و واقعی که ماندگارتر است باید زیبایی و زشتی که همان کمال و عدم کمال است را در طول ربط با خدا و مقایسه با ارزش های معنوی و حقیقی به حساب آورد که دیگر چون ملاک ها فرق می کند زشتی و زیبایی ها هم مصداق دیگری پیدا می کنند
رابعا: نباید نگاهمان را فقط معطوف به دنیا و زندگى دنیا نماییم؛ درست است که تفاوت هاى ایجاد شده به سبب وراثت و محیط و از قبیل است و چه بسا خود شخص نقشى در بسیاری از آن ها ندارد، اما زندگى انسان که منحصر به این عالم نیست، بلکه این عالم تنها بخش کوچکى از حیات است و در مقابل حیات جاودانه و حقیقى بسیار ناچیز است. در این نگاه هر چه بیشتر از نعمتهاى دنیا و کمالات هستى داده شده باشد، به همان اندازه داراى مسئولیت بیشتر باید باشد و در مقابل هر یک از نعمتهاى الهى از او سؤال شود که آیا حق آن را به جا آورده است؟ اما آن که کمتر به او داده شده، سبک بارتر است. از طرف دیگر با توجه به روایات به دست مى آید که خداوند بعضى از کاستى هاى دنیا را در عالم دیگر جبران مى نماید و حتی از این حیث هم به هیچ بنده اى ظلم روا نمى شود.
خامسا: در مورد همین ملاک های ظاهری هم باید گفت: ما یک زیبایى داریم و یک جذابیت . زیبایى یعنى درشتى چشم ها،قد بلند، تناسب آن با وزن بدن ،چهارشانه و گندمگون بودن و ...که معمولاً ارثى است و زود هم عادی می شود . اما جذابیت یعنى خوش خلقى، رفتار و شأن مناسب داشتن ، با وقار بودن ، فهمیده بودن، اندیشه هاى زیبا و منطقى و مثبت داشتن و ... که کاملاً اکتسابى است و هیچگاه تکراری نشده و دلزدگی نمی آورد .
در حدیثی امیر مومنان علیه السلام می فرمایند: چه بسا انسان های زیبا چهره ای که زشتی اخلاقشان آن را ذلیل و بد جلوه می دهد و چه بسا انسان های که زیبایی ظاهری ندارند اما رفتار زیبایشان آنها را جذاب و زیبا و عزیز جلوه می دهد.
به عبارت دیگر انسانیت انسان و جهات کمال وی خلاصه در قیافه نمی شود آنچه امروزه از انسان یاد می شود انسان نیست صرفا قیافه است انسان موجودی است که از کمالات مختلفی برخوردار است و یک نمونه ظاهری و فرعی آن قیافه است که دخالتی در زیبایی های اصلی انسان ندارد.
چهارم: بی تردید ازدواج مهمّ است اما مسلّما همه زندگی نیست! بنابراین نباید اجازه داد نگرانی از این مسئله تمام زندگی را مختلّ کند. بین یک دختر خانم مجرّد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دختر خانم مجرّد با روح و روان سالم و برخوردار از سایر مواهب الهی، حتما باید دومّی را انتخاب کرد و مراقب سلامت روح و جسم تان بود. کم نیستند افرادی که در سنین بالا موفق به ازدواج های سالم و موفق می شوند.
پنجم: در گزینش همسر نباید سختگیری کرد همین اندازه که متدین ، خوش اخلاق، صادق و امین باشد، و از جسم و عقل سالم برخوردار باشد. و بتواند با درآمدی اگر چه اندک زندگی را بچرخاند، کافی است. بقیه کارها یواش یواش بعد از ازدواج درست خواهد شد.
ششم: اینطور نیست که هر تاخیری در ازدواج بخاطر بسته بودن بخت باشد متاسفانه امری که امروزه دلیل بسیاری از قصورها و تقصیرها قرار می گیرد.
ازدواج همانند سایر امور نیاز به مقدمات و اسباب و شرایط آن دارد که باید فراهم شود. البته حقیر مساله بسته شدن بخت را به طور کلّ ردّ نمی کنم ولی به این شیوعی که از آن گفته می شود و هر کسی هر مشکل و بن بستی پیدا می کند آن را از بسته شدن بخت و غیره می داند قائل نیستم بنابراین اکثر (نه همه) این گونه باورها (بسته شدن بخت و شانس و اقبال یا سحر و جادو و طلسم شدن ها) که در مردم وجود دارد، پایه چندان مهم دینی و علمی ندارد و بیشتر بر اساس خرافات است.
از طرفی باید دانست که اسباب و مقدمات ازدواج دو گونه اند: ظاهری و باطنی یا مادی و معنوی. برای هموارشدن ازدواج هم باید به عوامل ظاهری توجه شود و هم به عوامل باطنی.
عوامل ظاهری مثل اینکه نقش واسطه ها در معرفی دختران خوب و شایسته و دم بخت را کم باید به صورت جدّی لحاظ کرد. خاله ها، عمه ها، و به طور کلی زنان فامیل و غیر فامیل می توانند طریق مطمئنی برای معرفی پسران آماده ازدواج به دختران دم بخت باشند.
داشتن خواستگار از تبعات دیده شدن دختر است پس از جاهای مطمئن مانند کانونهای علمی، جلسات مذهبی، مساجد و شرکت در مراسم جشن اقوام و خویشان با حفظ حجاب و موازین و شئونات اسلامی برای این منظور باید بهره جست.
از دیگر عوامل ظاهری برای جذابیت دختران خوش اخلاقی و بشاش بودن است. زیرا خوش اخلاقی رزق و روزی مادی و غیر مادی را زیاد می کند، و زمینه را برای ازدواج فراهم می سازد.
خوش زبانی و داشتن بیانی نرم و مهربانانه همراه با دلسوزی در برخورد با دیگران را نباید فراموش کرد. پس زود رنجی و کم خوصلگی و تندخو بودن آفت بدی برای دختران دم بخت است
یکی از عوامل ظاهری موثر در جذابیت دختران برخورداری از نظافت و نظم در ظاهر و امور است.
از طرفی عوامل ظاهری و معنوی مکمل هم هستند. عوامل معنوی هم مانند دعا و توسل، انفاق به فقرا، ترک گناهان، محبت به مردم مخصوصا پدر و مادر، و سایر اعضای خانواده و اقوام و خویشان، براى فراهم شدن زمینه ازدواج کار خوب و پسندیده ای است.
حال اگر شخصی به این نتیجه رسید که واقعا بختش بسته شده برای باز شدن آن قبل از رفتن به هر جایی به خدای قادر توانا رجوع نماید و از قدرت او مدد بگیرد «إنّ اللهَ عَلَى کُلّ شَى ءٍقَدِیرُ» و جدّا باید از مراجعه به کسانی که به این اسم دکانی برای خود باز کردند خوددرای نمود. برای این منظور کفایت است که به حاشیه کتاب مفاتیح مرحوم شیخ عباس قمی رحمة الله علیه به مساله «باز کردن بسته شده» مراجعه کرد.
هفتم: باید توجه نمود که مساله ازدواج طبق آیه «وَ مِن آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنُوا إلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدًّ وَ رَحمً إنّ فِى ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکّرُونَ» انتساب مستقیم به خدای متعال دارد؛ بنابراین قطعا درباره ازدواج و تعجیل در آن دعا و توسّل خوب است و بیش از این دیگر توصیه نمی شود و برداشتن چلّه هم توصیه نمی شود.
برای رفع موانع احتمالی بر سر راه ازدواج دختران و همچنین پسران خوب است هر روز صدقه داد که بسیار موثر است.
در روایت است که برای امر ازدواج دو رکعت نماز بخوانید و بعد از نماز از خدای خود طلب همسری شایسته نمایید. این نماز طلب همسر از امام رضا علیه السلام وارد است و مرحوم استاد ما آن را امضاء می فرمودند. خوب است این نماز در یک شب جمعه در یکی از مشاهد مشرفه یا مسجد بین نماز مغرب و عشاء انجام داد و بعد از نماز و دعا سر به سجده گذاشت و صد مرتبه ذکر «أستَخِیرُ بِعِلمِک» را گفت.
برای تعجیل در ازدواج توسل به حضرات ائمه اطهار علیهم السلام خصوصا امام جواد علیه السلام خوب است. برخی از بزرگان توسل به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را هم مؤثر می دانند.
خواندن زیاد آیه «رَبّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرّةَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتّقینَ إِمامًا» (سوره فرقان آیه 74) مخصوصا در قنوت نمازها هم بسیار مورد تاکید است.
سوره های ناس و فلق را زیاد بخوانید و از آیت الکرسی غافل نشوید.
در هر روز خواندن آیه شریفه « وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ »، و آیه شریفه «إنَّ ربّکم الله الذی خلق السموات و الأرض فی ستة أیّام ثمّ استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق و الأمر تبارک الله ربّ العالمین".ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِین» خوب است. (مفاتیح الجنان، باب باقیات الصالحات)
هم چنین خواندن دعای: "اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِکَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ کَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْکَ أَهْلِ الْإِفْکِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ کَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ کَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِکَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَکُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا کَرِیم" توصیه می شود. (مصباح الزایر، ص 228)
هشتم: خداوند متعال کسانی را که به هر جهت اسباب و امکانات ازدواجشان فراهم نشده و نتوانستهاند ازدواج کنند، دستور داده که تقوی و پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند. «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغْنِیَهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ» (نور:33)
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: آنچه از دنیا نصیب تو باشد، اگر ناتوان هم باشى، به تو مى رسد و آنچه به زیان تو باشد، به زور نمى توانى آن را از خود دور کنى. هرکس به آنچه از دستش رفته امید نداشته باشد، آسوده است و هر کس به آنچه خداوند روزى اش کرده، خرسند باشد، شادمان مى گردد.
ان شاء الله خدای متعال اسباب ازدواج شما مخدّره مکرّمه، عفیفۀ نجیبه و همه دختران صالحه را به نحو أحسن فراهم آورد و موانع این امر را از سر راهشان برطرف نماید و به ایشان اولاد صالحه عنایت نماید بحقّ محمدٍ و آل محمّد آمین یا ربّ العالمین.