گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پرسش و پاسخ (اقوال در وقت نماز مغرب)

با سلام و تشکر بابت مطالب مفید و کاملتون. سوالی داشتم از محضرتون: منظور از استتار قرص خورشید از افق این است که بلافاصله بعد از پنهان شدن خورشید از سمت غرب باید نماز مغرب را خواند در حالیکه اذان مغرب حدود 20 دقیقه بعد از غروب آفتاب می گویند ؟ پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

با سلام و تشکر بابت مطالب مفید و کاملتون. سوالی داشتم از محضرتون: منظور از استتار قرص خورشید از افق این است که بلافاصله بعد از پنهان شدن خورشید از سمت غرب باید نماز مغرب را خواند در حالیکه اذان مغرب حدود 20 دقیقه بعد از غروب آفتاب می گویند ؟

پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

 

 

هو العلیم.علیکم السلام. در مورد زمان نماز مغرب سه قول وجود دارد:

 

 

قول اول: این است که با استتار و پنهان شدن قرص خورشید تحت افق، وقت عصر به پایان رسیده و وقت خواندن نماز مغرب است که در هنگام روزه هم، مُجوِّز برای افطار است.

 

 

تمامی علمای عامه و مذاهب اهل سنت بر این قول اتفاق دارند؛ و از میان علمای شیعه برخی از جمله مرحوم آیت الله خویی و بسیاری از شاگردان ایشان قائل به این قول هستند. البته اکثر روایات، دالّ بر همین قول است و چه بسا تعداد آنان در حدّ تواتر معنوی و حتی لفظی است.

 

 

قول دوم: این است که استتار قرص خورشید کافی نیست بلکه ملاک، عبور کردن حُمرۀ (سرخی) مشرقیّه از بالای سر است که در واقع ذهاب (عبور) حمرۀ مشرقیه از بالای سر را، علامتی برای استتار و پنهان شدن قرص خورشید می گیرند اما نه به عنوان طریقیت بلکه به عنوان موضوعیت؛ یعنی ذهاب حمره، دخالت در تحقّق وقت نماز دارد و تا مُحرز نشود، حکم به اول وقت نمی شود؛

 

 

توضیح آنکه وقتی قرص خورشید تحت افق پنهان می شود، یک سرخی در آسمان نمایان می شود که از طرف مشرق شروع به بالا آمدن کرده و جایش را به سیاهی می دهد و در نهایت از طرف مغرب تمام می شود؛ آنگاه که این سرخی از بالای سر عبور کرد، اول وقت مغرب است و این در حالیست که هنوز سرخی در ناحیه مغرب نمایان است و آسمان هم قدری روشن است؛ گفتنی است بین استتار و ذهاب حمره از بالای سر، تقریبا ده دقیقه فاصله زمانی است.

 

 

این قول، نظر مشهور بین فقهای امامیه در بین متقدمین و متاخرین است و تمام آن روایات قول اول را حمل بر این قول می کنند. بر این قول هم روایاتی ذکر شده است.

 

 

قول سوم: این است که ملاک عبور کردن سرخی از تمام آسمان و ناپدید شدن آن به طور کلی و بالا آمدن سیاهی است. روایتی که بشود این قول را از او استنباط کرد نداریم، فقط اقتضای احتیاط، عدّه ای را ملتزم به این قول کرده است و کمتر قائل دارد؛ حال بین ذهاب حمره از بالای سر که قول دوم بود و این قول، تقریبا ده دقیقه فاصله است. که در حال حاضر اذان مغرب در کشور ما بر اساس همین قول سوّم است.

 

 

بنابراین بین استتار قرص که قول اول بود و رفتن کامل حمره مشرقیه که قول سوم بود تقریبا 20 دقیقه فاصله است.

 

 

نظر سیدنا الاستاد بر همان قول اول بود؛ ایشان می فرمودند: وقت نماز مغرب، استتار شمس است تحت افق، و نیازی به ذهاب حمرۀ مشرقیه نیست و در بعضی از روایات که قید ذهاب حمره آمده، جنبۀ طریقیت برای استتار قرص را دارد نه اینکه موضوعیت برای دخول لیل داشته باشد (مطلع الانوار ج 1 ص 87)

 

 

اما چون تشخیص استتار برای خیلی ها مخصوصا در زمان ما که ساختمانها مانع از روئیت استتارند مشکل است، می فرمودند: تا موقع ذهاب حمره مشرقیه از بالای سر صبر کنید و ما می دیدیم که ایشان با رفتن حمره از بالای سر نماز مغرب را می خواندند و اگر روزه بودند افطار می کردند و از آنجایی که اکثر رفقا اهل علم نبودند و در مقام تشخیص وقت مغرب بر اساس ذهاب حمره نبودند، ملاک واحدی را پایه گذاشته بودند و می فرمودند: وقت نماز مغرب یک ربع قبل از اذان رسمی است و همه رفقا و شاگردان ایشان به همان عمل می کردند. سیدنا الاستاد می فرمودند: مرحوم آقای قاضی رحمة الله علیه هم قائل به استتار قرص بودند و حتی تا ذهاب حمره از بالای سر هم صبر نمی کردند.

 

 

حقیر از برخی مراجع عظام تقلید که در قید حیاتند، درباره وقت نماز مغرب سوال کردم که اکثرا بر همان قول دوم بودند یعنی وقت نماز مغرب و افطار را یک ربع قبل از اذان رسمی می دانند و به یکی از مراجع که از اساتید ما در فقه هستند، عرض کردم چرا نظر خود را اعلان نمی کنید؟ فرمودند: موجب اختلاف می شود.

 

 

نظر حقیر هم بر همان قول اول است؛ اما به جهت مشکل بودن تشخیص استتار، عرض می کنم که با رفتن حمرۀ مشرقیه از بالای سر به عنوان طریقیت، می توان نماز مغرب را خواند و روزه را افطارکرد و علامت آن را برای کسانی که اهل تشخیص نیستند با محاسبه احتیاط، پانزده دقیقه قبل از اذان رسمی است.

 

 

بیان دو نکته را خالی از لطف نمی دانم:

 

 

اول: کسانی که از نظر اول یا نظر دوم پیروی می کنند، پسندیده است در اجتماعات حتی اقرباء، برای پرهیز از اختلاف و حساسیت و تشویش در مهمرترین و ضروریترین امر دین یعنی نماز، مراعات رویۀ عمومی را بنمایند.

 

 

 

دوم: اگر درجایی بودیم که نماز جماعت برگزار می شود، بهتر است صبر کنیم و نماز را به جماعت بخوانیم، چرا که این مقدار تاخیر مخصوصا درجایی که ثواب و اجر عظیمی مانند جماعت را در پی دارد، لطمه ای به اول وقت نمی زند.

 

 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.