گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


بصیرت عرفانی سیاسی علّامه طهرانی (جنایت کنترل جمعیّت در ایران)

به مناسبتی برای شرکت و سخنرانی در یکی از جلسات فرهنگی که در وزارت بهداشت برگزار می شد، شرکت کرده بودم که به جهت بحث تغییر قانون کنترل جمعیت و  پیامد سیاست وارونه ی کاهش جمعیت، کتابی به حاضران هدیه داده شد. متوجه شدم کتاب، کتابِ رسالۀ نکاحیه ( کاهش جمعیت ضربه‏ اى سهمگین بر پیکر مسلمین ) از تالیفات سیدنا الاستاد مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

بصیرت عرفانی سیاسی علّامه طهرانی (جنایت کنترل جمعیّت)

منبع: یادداشتی از حجة الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

به مناسبتی برای شرکت و سخنرانی در یکی از جلسات فرهنگی که در وزارت بهداشت برگزار می شد، شرکت کرده بودم که به جهت بحث تغییر قانون کنترل جمعیت و  پیامد سیاست وارونه ی کاهش جمعیت، کتابی به حاضران هدیه داده شد.

متوجه شدم کتاب، کتابِ رسالۀ نکاحیه ( کاهش جمعیت ضربه‏ اى سهمگین بر پیکر مسلمین ) از تالیفات سیدنا الاستاد مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف است؛ که در حال حاضر، بسیار مورد توجه محققین و اندیشمندان، مخصوصا سیاست گزاران نظام قرار گرفته است.

حجة الاسلام و المسلمین سید احمد خاتمی از مدرسین حوزه علمیه قم و امام جمعه موقت طهران، از عنایت خاصّ مقام معظّم رهبری نسبت به کتاب رساله نکاحیه علامه طهرانی می گفتند و اضافه کردند یکبار که در محضرشان بودم از  این کتاب بسیار تمجید کردند و به خود من توصیه کردند که این کتاب را حتما مطالعه کنید. ( نقل از مسؤول غرفه انتشارات علامه طباطبایی (ره) در نمایشگاه استانی کتاب کرمان )

از طرفی بسیار خوشحال شدم که بالاخره نظام حکومت اسلامی از زیر بار خفّت نسل کشی و عقیم کردن زنان و مردان مسلمان مخصوصا شیعیان، به بهانه کنترل جمعیت بیرون آمد؛ خفّتی که حقیقتش دسیسه ای بود از طرف اجانب و بیگانگان و دشمنان اسلام که کمر به هدم اسلام و مسلمین بسته اند و با هزار ادّعا آمده بودند که برای ما دایگی مهربانتر از مادر کنند، و با یک شعار به ظاهر فریبنده و عوامانه و دنیاپسند و مادّی گرا، تیشه به ریشه زنند، دسیسه و شعاری که  حقیقتش کنترل نبود بلکه مقطوع النسل کردن مسلمانان بود.

ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست              احباب حاضرند به اعداء چه حاجت است

و باز خوشحال شدم که یک بار دیگر حقّانیت آن ابرمرد الهی، و سکّان دار وادی معرفت و مخصوصا بصیرتش و کلام و توصیه ها و فغان و فریادهایش، آن خون دل خوردن هایش، بر همگان آشکار گردید.

اما از طرفی دیگر متاثّر و اندوهگین شدم که چقدر از جوانان و مردان و زنان، و همینطور شیعیان مولی امیر مومنان علی علیه السلام را به خاطر وعده های واهی با هزاران خدعه و مکر و فریب برای همیشه عقیم کردند و آنها را از داشتن فرزندانی که گوینده کلمه لااله الا الله است، محروم کردند.

دل صید عشق شد و آگه نبود عقل       افتاد جام و خرد شد و جم خبر نداشت

مرد را از پدری، زن را از مادری و دیگر بچه ها را از داشتن برادر و خواهر محروم کردند حِرمانی که سیدنا الاستاد می فرمودند بسیار مُهلک تر و درد آورتر بود از هشت سال جنگ و موشکباران حتی بمب های شیمیای.

آری متاثّر شدم چون، یادم آمد روزگاری به خاطر تالیف و انتشار همین کتاب، حضرت علّامه و اندیشه ها و دوراندیشی هایشان را همان ها به استهزا و سخره گرفته اند که امروز بلندگوی دفاع از افزایش جمعیّت و جبران کاهش آن را بردست دارند. همان ها که نه بصری دارند و نه بصیرتی فقط با هر باد به سمتی می روند.

حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم                   که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم               یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم

جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم                تا حریفان دغا را به جهان کم بینم

به یاد دارم یکبار به یکی از کتاب فروشی های مشهد مقدس رفته بودم و کتاب رساله نکاحیه تازه به حوزه نشر راه یافته بود شخصی که لباس اهل علم را بر تن داشت ،کتاب را برداشت و چند سطری که خواند گفت: ای بابا این آقای طهرانی هم همه چیز را از جانب بیگانگان می پندارد و می گوید سیاست انگلیس و آمریکاست، این حرف ها چیست؟ الآن همه دارند راجع به این مساله صحبت می کنند و همه تایید می کنند چطور فقط ایشان فهمید که این دسیسه دشمنان اسلام است آیا این همه کارشناسان از حوزوی و دانشگاهی از طیف پزشکان و متخصّصان و عالمان دینی همه اشتباه می گویند و ایشان درست می گوید؟ و خلاصه مطالبی گفت که قطعا اگر به یادش مانده باشد امروز باید عرق شرم بریزد و اظهار ندامت و به درگاه خدا استغفار و توبه نماید شاید قبول افتد.

بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح            شرمسار از رخ ساقی و میِ رنگینم

آری یادم آمد دل نگرانی ها و خون دل خوردن های علامه را که چه با غیرت از این دسیسه و سیاست استعماری اسراییل و آمریکا صحبت می کردند و تنها بودند و تنها و فقطّ و فقطّ تمسّک به قرآن و اهل بیت علیهم السّلام را ممشای خود قرار داده بودند و به هیچ قیمتی حاضر نبودند از آنچه به عنوان حقّ و رضای خدا و منهاج رسول الله و سیره اهل بیت علیهم السلام تشخیص داده بودند تنزّل کنند و کوتاه بیایند و دست بردارند و صلاح را به مصلحت های بی مقدار دنیا بفروشند.

یادم آمد عالمان و فرهیختگانی که در مواقع دشوار و حیرت و اعوجاج باید چراغ باشند و خط دهند اما به عافیت نشسته بودند و سکوت کرده بودند و خط می گرفتند و تنها می شنیدند و البته گاهی هم همنوا بودند.

در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر             عافیت را با نظر بازی فراق افتاده بود

یادم آمد در حرم آقا علی بن موسی الرضا علیه لسلام همراه ایشان به استماع خطبه های نماز جمعه نشسته بودیم که خطبه ها شد تبلیغ سیاست استعمار مکّار و پیاده کردن دسیسه غرب و استکبار، که ایشان با اینکه نماز جمعه را واجب عینی تعیینی می دانستند و همیشه شرکت می کردند و ما هم با ایشان شرکت می کردیم، فرمودند: نماز جمعه شعار اسلام است و باید در مسیر تثبیت معارف دین مبین اسلام و قرآن حرکت کند نماز جمعه باید بلنگوی اسلام و قرآن باشد نه مبلّغ سیاست های مرموز دشمنان قسم خورده اسلام  و بلندگوی اسراییل و آمریکا.

بگذریم ...

یکی از پزشکان شرکت کننده در آن جلسه ( وزارت بهداشت ) که مسولیت کشوری نیز بر عهده داشت وقتی چند صفحه ای از این کتاب را ورق زد و قدری از مطالب آن را مطالعه کرد، بلافاصله به شناسنامه کتاب و تاریخ نگارش کتاب مراجعه کرد و رو کرد به حقیر و گفت: ببینید این کتاب در تاریخ ... نوشته شده درست همان موقع که همه بر خلاف این جریان حرکت می کردند و حرف می زدند و می نوشتند این آقای طهرانی چه عالم تیزهوش و با بصیرتی بوده که آن موقع حقیقت را دریافته بود و مطلب را گفته است بعد گفت آقا ما خیلی عقبیم این ها کجا و ما کجا؟

بدون اینکه مطلبی بگویم، گفتم:

بودم آن روز من از طائفه دُرد کشان               که نه از تاک ، نشان بود و نه از تاک نشان

خدا کند الآن که همه از جمله مسئولان نظام مقدّس اسلامی، که پی به خیانت عدّه ای از داخل و خارج بر پیکره مسلمین و کیان اسلام برده اند و حقیقت را فهمیده اند و درصدد تدارک و جبران آن هستند، این تشخیص بر اساس اغراض و میزان و قواعد مادّی و دنیایی و اقتصادی و سیاسی نباشد و حقّ را آنطور که باید و شاید از منبع نورانی اش دریافت کرده باشند و الا قابل تزلزل است.

متاسفانه این عادت زشت و قبیحی است که به قانون خدا و کلام خدا و قرآن و بیان پیامبر و اهل بیت سلام الله علیهم اعتماد و اطمینان نداشته باشیم ولی وقتی همین امر را بر اساس قوانین بشری و دنیایی و مادّی یافتیم بر گرد آن میزگردها و جلسات و کنگره ها تشکیل دهیم و داد سخن بدهیم.

نمی کند دل من میل زهد و توبه ولی                بنام خواجه بکوشیم و فرّ دولت او

حال که بحث بدین جا منتهی شد، دو بخش حسّاس از کتاب رساله نکاحیه علامه طهرانی رحمة الله علیه را ذکر کرده و شما خواننده محترم را برای مطالعه دقیقتر و بیشتر به اصل کتاب ارجاع می دهم.

بخش اول

مرحوم علامه طهرانی در ذیل عنوان (یورش سهمگین استکبار جهانى بعد از ارتحال رهبر کبیر فقید انقلاب‏) می فرمایند:

( هنوز آب غسل بر بدن و کفن قائد عظیم الشّأن رهبر کبیر و معظّم انقلاب اسلامى حضرت آیة الله خمینى قدّس الله سرّه الشّریف، خشک نشده بود که دیو استکبار جهانى و شیطان عظیم حیله ‏گر همگانى، رخ نازیبایش را بر این ملّت نشان داد و با پنجه‏ه اى قوىّ و استوارِ حیله و مکر و خدعه و کذب، بر این امّت تازه از زیر جنگ تحمیلى برخاسته که تازه میخواهد نفس آرامى بکشد، تسلّط یافت و گفت: اى پا برهنگانِ دنبال رو حاکم و ولىّ فقیه تان! اى مردمان بدون ثروت و شوکت، اى آزادگان وارسته که مدّت ده سال بر من لعنت فرستادید و مرگ باد گفتید، اینک چنان بدون سر و صدا با دسته اى خودتان نسلتان را قطع مینمایم که تا قرنها پدیده حیاتى شما خشکیده گردد، و در میان شما مردى به وجود نیاید و نتواند پا به عرصه حیات گذارد تا قیامى و اقدامى و لبّیکى گفته شود! و علیه متکبّران و مستکبران شعارى دهد، و اظهار زندگى بنماید! من اصل درخت و شجره را مى ‏خشکانم، با فریب و خدعه ‏اى که بر همه اهل عالم هویدا گردد!

من که باید هر ساله میلیاردها دلار صرف تجهیز آلات و ادوات جنگى بنمایم تا نگذارم دشمنم در برابرم بایستد، اینک با مقدارى مختصر از همان بودجه و هزینه، یک میلیون زن و هشتاد هزار مرد شما را عقیم میکنم، مردانتان را اخته و زنانتان را بى ‏بار و بهره چون درختان آفت زده و صاعقه زده جنگلها بجاى مى‏ گذارم. من با صندوق جهانى پول هر مرد شما و هر زن شما را که لوله ‏هایش را ببندد، پنجهزار، ده هزار تا بیست هزار تومان میدهم و او جان و هستى و حیات و زندگیش را به من می فروشد.

حضرت آیة الله خمینى قدّس الله نفسه که حامى ضعفا و مستمندان و عائله ‏مندان بود، و این قیام را براى رهائى این ملّت ستمدیده انجام داد میخواست بکلّى آب و برق و پزشک و نان و سائر ما یحتاج عمومى را براى فقرا مجّانى کند، و کلاس هاى تحصیل و ارتقاء به کمالات علمیّه و عملیّه را براى همگان رایگان گرداند، و حتّى فرموده بود بلیط اتوبوس ها براى مستضعفان مجّانى باشد؛ اینک چنان هجومى بر این صنف بشود که ریشه‏ اش فاسد گردد و تخمش ضایع شود. اینک و اینجاست که باید این حمله و فریب بکار رود.

در زمان طاغوتِ محمّد رضاى آریامهر، تبلیغ «فرزند کمتر، زندگى بهتر» صورتى بیش نبود و جدّى عملى نشد. زیرا محمد رضا پهلوى در تحت حکومت آمریکا بود، و افراد و ارتش و رعیّتش افراد و رعیّت آمریکا محسوب مى‏ شدند، و قطع نسل آنها بصلاح آمریکا نبود. چون وجود دولت قوىّ در برابر روسیّه و کمونیست شوروى، هدف اصلى سیاست انگلیس در روى کار آوردن پدرش رضاخان پهلوى و سپس سیاست آنها با آمریکا معاً بود. و لهذا دیدیم در زمان آریامهر سربازان ایرانى را به نفع آمریکا براى جنگ بعضى از نواحى مانند ظِفار و غیره بدون اطّلاع خانواده شان میبردند. در آنصورت مقطوع النّسل ساختن رعیّت و ارتش ایران (خصوصاً که جمعیّت بمقدار فعلى که براى مستکبران وحشت خیز باشد نبوده است) مفید و منتج نتیجه نبود.

در دوران حکومت ولىّ فقیه، مردم ایران با عشق و آزادى، و نبرد با خصم، و توان شدید از جهت عِدّه و عُدّه: وَ أَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ عاشقانه به اسلام روى آوردند، سطح ازدواج و تکثیر اولاد بر اساس سنّت رسول الله بالا گرفت؛ مردان با تعدّد زوجات از مخدّرات شوهر کشته در نبرد و غیر آن، و پسران و دختران با ازدواج در حین بلوغ، و نسل رشد یافت و اعلان و اعلام ارتش بیست میلیونى سر داده شد. روى این جهات بود که آتش حسد و کینه در دل مخالفین اسلام و این نهضت قویم، روز به روز افروخته میگشت تا ناگاه به بهانه‏هاى واهى و گفتار بدون منطق بر اساس گفتار «مالتوس» که دویست سال است که مرده است، دست به از بین بردن جوانان ما به نام اسلام زدند. ( رساله نکاحیه ص 127 )

ما را سریست با تو، که گر خلق روزگار         دشمن شوند و سر برود، هم بر آن سریم

بخش دوم

در ذیل عنوان (نظر حضرت آیة الله خامنه ‏اى در امر کاهش جمعیت) می فرمایند:

 آقاى خرّازى فرمودند: «من با حضرت آیة الله خامنه ‏اى ملاقاتى داشتم و ایشان فرمودند: من حدس مى‏ زنم که این یک نقشه خارجى باشد و با این امر موافق نیستم. و در ملاقاتى که با جناب حجّة الإسلام و المسلمین آقاى رفسنجانى داشتم ایشان را راجع به خطر این امر گوشزد کردم ایشان گفتند: این یک نظرى است. و دیگر گفتارى نداشتند.» ( همان ص 159 )

آری،

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک           منت خدای را که  نِیَم شرمسار دوست

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.