(فرزند دوم مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه می گوید:) روزى در محضر حضرت حدّاد- رضوان الله علیه- بودم، سخن از جریانات و وقایع مصیبت بار و فاجعه کشتار مسجد گوهرشاد (در 21 تیر) در زمان رضاشاه ملعون به میان آمد، و فردى که به واسطه سخنرانى او و تحریک حکومت جبّار پهلوى این فاجعه به وقوع پیوست؛ ایشان درحالیکه آثار تألّم و تأثّر شدید از وجنات و چهره منوّرشان هویدا بود فرمودند:
این شخص (شیخ محمد تقی گنابادی معروف به بهلول) به چه جرأتى آن منبر کذایى و آن سخنرانى را در آن موقعیّت بسیار خطرناک و تحریک آمیز انجام داد که باعث هلاکت و قتل عام بیش از چهار هزار نفر انسان بی گناه و مؤمن گردید، و جواب خدا را چگونه خواهد داد؟! و چگونه است که خود از معرکه جان سالم به در ببرد و بقیّه مردم را به دست گلوله ها و مسلسل ها بسپارد؟ آیا این روش روا و انسانى است؟ اگر سخن حق است و عمل صحیح، بسیار خوب خود شما هم همراه و همگام با مردم تا آخرین نفر و آخرین نفس در صحنه و معرکه حضور داشته باش، و همان نتیجه و مآلى را که براى سایر افراد پیشبینى می نمودى براى خود نیز اختیار نما؛ و اگر این عمل خلاف و به دور از موازین شرعى و عقلى است، چرا مردم باید تاوان او را بپردازند؟! سخن گفتن آسان است و مردم را راهى دیار عدم کردن چندان دشوار نیست؛ آنچه که دشوار و بسى خطیر است پذیرش مسئولیّت امّت و تقبّل آن در قبال حضرت حق است. آنچه که اهمّیت حیاتى و ملزمه دارد تحفّظ دماء و اعراض مردم است و حراست از جان و مال و ناموس ملّت است. (اسرار ملکوت، ج2، ص: 386)