یکى از نکاتى که از فرمایشات حضرت علاّمه طهرانی قدّسسرّه و برخى اساتیدشان به دست مىآید اینستکه ظهور موفور السّرور حضرت بقیّةاللـه الأعظم أرواحنالتراب مقدمه الفداء قریبالوقوع است و منظور از این قرب، قرب حقیقى است؛ یعنى در فجر صادق صبح ظهور به سرمىبریم و باید سالکین إلىاللـه خود را براى این امر بیش از پیش آماده نمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
منبع: کتاب نور مجرد تالیف آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی ص 508
یکى از نکاتى که از فرمایشات حضرت علاّمه طهرانی قدّسسرّه و برخى اساتیدشان به دست مىآید اینستکه ظهور موفور السّرور حضرت بقیّةاللـه الأعظم أرواحنالتراب مقدمه الفداء قریبالوقوع است و منظور از این قرب، قرب حقیقى است؛ یعنى در فجر صادق صبح ظهور به سرمىبریم و باید سالکین إلىاللـه خود را براى این امر بیش از پیش آماده نمایند.
در رساله نکاحیّه مرقوم فرمودهاند:
أمّا آنچه در اخبار و روایات داریم: قیام و اقدام یهودیان، چون مخالف حقّ و مخالف عدالت هستند و به علّت آنکه مردمى ستمگر و تجاوزپیشه مىباشند، پا نخواهد گرفت و خیال اسرائیل صغیر و سپس اسرائیل کبیر را با خود، با شمشیر امام ما: امامزمان عجّلاللـهتعالىفرجه الشّریف به گور خواهند برد، و اگر نوبت حیات به ما برسد در رکاب آنحضرت، وگرنه به طور مسلّم فرزندان و ذرارى ما با آن حضرت پس از سرنگونى این مردم متجاوز و متعدّى و حرف حقّ نشنو، بهطرف انگلستان سالخورده و پیرِ دیر استعمار و شیطنت حرکت مىکنند و مالتوسگرایان متجاوز به حقّ و حقوق أوّلیّه بشریّت را به خاک هلاک در مىافکنند و عالم را به نور عدالت و سخاوت و کرامت و تجرّد و نور و سُرور و حُبور و فراخى و گشایش و معرفت و توحید مبدّل مىسازند. (1)
فرمایش حضرت آیتالله انصارى همدانى درباره سفیانى و ظهور حضرت عجّل الله فرجه
فرزند ارشد مرحوم علامه می نویسند: حقیر از مرحوم جدّ مادریمان مرحوم حاج آقا معین شیرازى (ابو الزوجه علامه طهرانی و از شاگردان مرحوم انصاری همدانی) تغمّدهاللـه برحمته و مرحوم آقاى بیات رحمتاللـه و نیز کسانى دیگر که از محضر پر فیض مرحوم آیتاللـه حاج شیخ محمّدجواد أنصارى همدانى قدّساللـهنفسهالزّکیّه بهرهمند شدهاند، بدون واسطه شنیدهام که روزى در محضر ایشان از ظهور امام زمان علیهالسّلام پرسیدند، حضرت آقاى أنصارى اشاره کردند به فرزند مکرّمشان جناب حسن آقاى أنصارى أطالَاللَـهُبقاءَه و فرمودند:
«این حسن آقاى ما خدا به او عمر مىدهد و زمان ظهور امام علیهالسّلام را إدراک میکند!»
و جناب ایشان الآن بیش از شصت سال عمر دارند.
و نیز درباره عثمان بن عنبسه یعنى همان سفیانى سؤال مىکنند و ایشان مىفرمایند:
«سفیانى الآن هفده سال دارد!»
بنابراین اگر صدور این کلام از حضرت آقاى أنصارى در سال آخر عمر ایشان یعنى سنه ۱۳۷۹ هجرى قمرى باشد، تا این زمان حدود پنجاه سال مىگذرد؛ یعنى سنّ سفیانى الآن، حدود هفتاد سال است و این أمر بدین معناست که در آستانه ظهور هستیم. (2)
ملاقات آیهالله سیّد موسى صدر با عثمان بن عنبسه در ارتش سوریه
همچنین می گویند: در أیّامى که در بلده طیّبه قم اقامت داشته، به دروس طلبگى مشغول بودیم در یکى از أوقاتى که حضرت علاّمه والد براى زیارت کریمه أهلبیت حضرت معصومه سلاماللـهعلیها و نیز تفقّد از أحوال ما مشرّف شده بودند، روزى در راه با مرحوم آقاى رازى صاحب کتاب گنجینه دانشمندان برخورد کردیم. ایشان براى سلام و أحوالپرسى جلو آمدند و در ادامه راه با ما همراه شدند. بنده به احترام ایشان ـ با اینکه حضرت علاّمه مىفرمودند همیشه همراه و در کنار ایشان حرکت کنیم ـ از پشت سر ایشان و آقاى رازى راه افتادم.
ایشان در بین راه براى علاّمه والد نقل کردند که:
قبل از اینکه حاکم جبّار و سفّاک لیبى معمّر قذّافى، آقا سیّد موسى صدر را برباید، روزى با ایشان یکساعتونیم ملاقات داشتم و در صحبتهایى که با هم داشتیم گفتند: شنیدم در ارتش سوریه، سرگردى به اسم عثمان بن عنبسه وجود دارد. در اثر ارتباطى که داشتیم ـ چون ایشان رئیس مجلس أعلاى شیعیان لبنان بوده و نفوذ داشتند ـ تلفن او را پیدا کرده و با اینکه با هر کسى ملاقات نمىکند و اصولاً دسترسى به وى سخت و مشکل است در تماسى تلفنى با او قرار ملاقات گذاشتم. وقتى به ملاقاتش رفتم او را همانطور که در روایات توصیف کردهاند، خیلى زشت و آبلهرو یافتم، بطوریکه انسان نمىتوانست به او نظر کند. از أصل و نسبش سؤال کردم. گفت:
«اسم من عثمان فرزند عنبسه و از نسل أبوسفیان مىباشم و من همان سفیانى هستم!»
نکاتى درباره اوصاف سفیانى
و نیز در همان أیّامى که در شهر مقدّس قم اشتغال به تحصیل داشته، مکاسب شیخ أنصارى را درس مىگرفتیم، هممباحثه ما در درس مکاسب، از فضلاى عرب زبان بود. یک روز که براى مباحثه آمد، گفت:
من و بعضى از دوستان به قصد زیارت حضرت زینب کبرى سلاماللـهعلیها عازم سوریه هستیم و قصد داریم در آنجا به دیدن سفیانى نیز برویم!
از او پرسیدم: سفیانى الآن کجاست و چه کاره است؟
گفت: الآن در رتبه سرهنگى و از فرماندهان ارشد ارتش سوریه و معاون مصطفى طلاّس وزیر جنگ سوریه است. گفت: اگر مایلید شما هم بیایید برویم.
گفتم: الآن مشغول درس هستیم. إنشاءاللـه خداوند توفیق بدهد، زمان ظهور حضرت حجّةبنالحسنالعسکرى أرواحنالتراب مقدمه الفداء را إدراک کنیم که به برکت ظهور و قیام آن حضرت این خبیث دستگیر و کشته شده و به درک واصل مىشود.
و نیز زمانى که حقیر براى زیارت حضرت زینب سلاماللـهعلیها و ملاقات حضرت آقاى حاج سیّد هاشم موسوى حدّاد عازم سوریه شده، بر جناب آقاى حاج أبوموسى محیى که تولیت قسمتى را در زینبیّه بر عهده داشتند، وارد شدم، روزى ایشان گفتند:
سفیانى همینجا در سوریه است. البتّه دیدن آن براى هرکسى و به راحتى میسور نیست، امّا بعضى مىآیند و به دیدنش مىروند.
پانویس
1.رساله نکاحیّه، ص 334
2.اگر گفته شود: در روایات آمده است: فإنّه إلَى اللَهِ و کَذَبَ الوَقَّاتونَ، و لذا معیّنبودن و تعییننمودن وقت ظهور باطل مىباشد؛ بنابراین آیا نویدى که مرحوم أنصارى به فرزندشان دادهاند، با لحاظ متوسّط عمر انسان، نوعى توقیت و تعیین زمان براى ظهور حضرت بقیّةاللـه الأعظم عجّلاللـهتعالىفرجهالشّریف به شمار نمىآید؟ در جواب مىگوئیم: مسلّماً هر واقعهاى، از جمله ظهور حضرت بقیّةاللـه در لوح محفوظ داراى أمد معیّنى است و أولیائى که به لوح محفوظ متّصلند و به کمال رسیدهاند همچون مرحوم أنصارى قدّسسرّه، اگر اراده کنند از آن اطّلاع مىیابند. ولى أفرادى که بلوغ علمى ایشان لوح محو و إثبات است، بدان راه ندارند. و چون مسأله ظهور حضرت جزء امور پیچیده بوده و عوامل زیادى در آن تأثیرگذار است، در بسیارى از مکاشفات و مشاهداتِ أهل معنى در این باب حقّ مطلب منکشف نمىشود و به تعبیرى در آن بداء راه دارد. أمّا نسبت به آنچه در نهى از توقیت وارد شده است، باید دانست أوّلاً: توقیت به حسب لغت به این معناست که براى أمرى، وقت محدود و أجل مضروب و معیّنى را قرار دهیم و این با تعیین وقت خاصّ و جزئى لباس تحقّق بر تن میکند؛ مثل اینکه بگوئیم: امام علیهالسّلام، دو سال دیگر ظهور مىکنند، یا فلان روز از فلان سال پرده غیبت کنار مىرود و البتّه روشن است که کلام حضرت آقاى أنصارى رحمتاللـهعلیه نسبت به زمان ظهور ابهام داشته و خالى از تعیین وقت است . ثانیا: کَذَبَ الوَقّاتونَ ناظر به کسانى است که مىخواهند از روى حدس و تخمین یا حساب ابجد و جمل اخبار بدهند. أمّا کسى که بر اساس علم به تحقّق علائم قطعى مقارن ظهور که خود أئمّه علیهمالسّلام بیان فرمودهاند، مثل وجود سفیانى، از قرب ظهور خبر مىدهد، داخل در این روایات نیست و یکى از حکمتهاى إخبار أئمّه علیهمالسّلام از این علامات نیز آگاهى شیعه از قرب ظهور و آمادهشدن ایشان در آن دوران مىباشد.