گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


رویّه و مرام مرحوم میرزا محمد تقى شیرازی در مرجعیّت‏

او یک معصومى است ذاتى؛ او خارج از موضوع است؛ خوبى و بدى را باید روى صفات اختیارى بدانیم و آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى ذاتاً معصوم است و ذاتاً پاک است؛ اینرا هم بعنوان عیب مى ‏گفته است. اینها برخی کلماتی است که بزرگان در حق مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی رحمة الله علیه بر زبان جاری می ساختند.

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

رویّه و مرام مرحوم میرزا محمّد تقىّ شیرازى در مرجعیّت‏

 

 

منبع: ولایت فقیه در حکومت اسلام، ج‏2، ص: 106 تألیف حضرت علّامه طهرانی ره

 

 

درباره آیة الله میرزا محمّد تقىّ شیرازى رحمة الله علیه مى ‏گفتند: ایشان به اندازه‏ اى قلبش پاک و صاف و نورانى بود که أصلًا خیال ریاست نمى ‏کرد؛ أصلًا خیال تفوّق نمى ‏کرد؛ معنى ریاست را نمى ‏فهمید. مى‏ گویند: آقا شیخ هادى طهرانى که معروف بود همه علماء را بباد انتقاد مى‏ گیرد و تعییب می کند، از آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى و از رویّه و مرام و قدس و طهارت و صفاى باطنى او نتوانسته بود إشکال بگیرد. بله، فقط إشکالش این بود که مى ‏گفت: این صفائى که آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى دارد، این صفاى اکتسابى نیست، این ذاتى اوست و بدرد نمى ‏خورد.

 

 

او یک معصومى است ذاتى؛ او خارج از موضوع است؛ خوبى و بدى را باید روى صفات اختیارى بدانیم و آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى ذاتاً معصوم است و ذاتاً پاک است؛ اینرا هم بعنوان عیب مى‏ گفته است.

 

 

أفرادى مانند اینها باید زمام را در دست بگیرند! مانند آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى که تمام دنیا به او إقبال بکند یا إدبار، برایش تفاوتى نمى ‏کند. و داستانها از او نقل مى ‏کنند، خیلى داستانهاى مفصّل‏.

 

 

از جمله مى‏گویند: از آقاى آقا شیخ محمّد بهارى رحمة الله علیه که از شاگردان مبرّز مرحوم آخوند ملّا حسینقلى همدانى رضوان الله علیه بوده، سؤال کردند: ما مى‏ خواهیم به آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى رجوع کنیم، آیا رجوع کنیم یا نکنیم؟! ایشان مى ‏گوید: من امتحانش مى‏ کنم!

 

 

مرحوم آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى در صحن مطهّر سیّد الشّهداء علیه السّلام نماز جماعت مى‏ خوانده است و تمام صحن به ایشان اقتدا مى‏کرده‏اند. روزى آقاى آقا شیخ محمّد بهارى هم آمده سجّاده ‏اش را پهلوى‏ سجّاده ایشان انداخته و مقارن ایشان شروع کرده بود به نماز خواندن، در حالى که آقا میرزا محمّد تقى شیرازى هم نماز مى ‏خوانده است؛ بعد از فراغت از نماز به آن أفرادى که سؤال کرده بودند گفته بود: از این مرد تقلید کنید! براى اینکه در تمام حالات نماز أصلًا خطورى در قلبش پیدا نشد که: این آمده است پهلوى من اینجا ایستاده و در مقابل من نماز مى‏ خواند!

 

 

و مى ‏گویند باز همین آقاى آقا شیخ محمّد بهارى در سفرى زیارتى که به سامرّاء مى ‏رفتند، همپالکى آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى شد. (در آن وقتها که مردم با کجاوه به مسافرت مى‏ رفتند، این طرف کجاوه یکنفر مى ‏نشست، آن طرفش هم یکنفر دیگر) و ایشان مى‏ گفت: من یک مطلب علمى را پیش کشیدم و اصولًا مى ‏خواستم آقا میرزا محمّد تقىّ شیرازى را عصبانى کنم که از میدان بدر رود، و یک جمله ‏اى، یک کلامى خلاف بگوید؛ ولى در تمام طول مسافرت بین کاظمین و سامرّاء که هجده فرسخ است، آنهم با قاطر، آنچه کردم یک کلام از دهان ایشان بیرون نیامد؛ حتّى بعضى أوقات من تصنّعاً مى‏ گفتم مثلًا: شما این مطلب را نمى ‏فهمید؛ چنین و چنان و فلان، ولى ایشان أبداً از آن مِنْهاجش تعدّى نکرد، و همینطور آرام جواب مرا مى‏ داد.

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.