گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


بقیع دلها (هشتم شوّال، سالروز تخریب قبور ائمۀ بقیع علیهم السلام)

هشتم شوّال مصادف با سالروز هتک حرمت و تخریب قبور ائمۀ بقیع سلام الله علیهم است، جنایت شنیعی که در سال 1344 هجری قمری اتّفاق افتاد که دل هر انسان آزاده‌ ای را به درد می‌آورد، این اتفاق تلخ منجر شد تا بزرگان نسبت به آن حساسیّت فوق العاده نشان دهند و برای دیگران پیام تسلیت مخابره نمایند و مجالس عزا اقامه کنند. مقاله پیش روی دربارۀ ماهیت قبرستان بقیع و فضائل و آثار آن از صدر اسلام تا حال به قلم حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی نگاشته شده است.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

بقیع دلها (هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمۀ بقیع علیهم السلام)

 

 

منبع: سلسله مقالات تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

 

 

هر شیفته ‌ای که دل به مدینه روانه می ‌کند، بر غربت قبرستان بقیع می گرید. تربت مطهّر چهار امام معصوم علیهم السلام تنها با سنگ‌ چین ‌هایی نمایان است که زائر آن اجازه زیارت ندارد و باید به دل بنالد. بقیع سند مظلومیت همیشگی شیعه است و بررسی و آگاهی از پیشینه آن ضروری است تا گوشه ‌ای از جایگاه تاریخی و اجتماعی پیشوایان شیعیان را نمایان سازد.

 

 

بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و بوسیله مسلمانان صدر اسلام به وجود آمده است. این مدفن مقدس و تاریخی در اصل «بقیع‌ الغرقد» و در قرن‌های اخیر گاهی «جنه ‌البقیع» نیز گفته می‌ شود.

 

 

ابن اثیر می‌گوید: «بقیع، در لغت، به محل وسیعی که دارای درخت و یا ریشه درخت باشد، گفته می‌شود و چون مکان بقیع پیش از آن دارای درخت غرقد ‌و ریشه‌های آن بود پس از قطع این اشجار نیز با همان اسم معروف گردید.»

 

 

در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده است «اسعد بن زراره» و از مهاجرین «عثمان بن مظعون» بوده است. سمهودی می‌گوید: «پس از فوت ابراهیم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله آن حضرت به صحابه فرمودند ابراهیم را به سلف صالح ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید.» او می‌گوید پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقه ‌مند شدند پیکر اقوام و عشیره خود را در آنجا دفن کنند و هر یک از قبایل مدینه درختان و ریشه‌های بخشی از بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند.

 

 

در فضیلت بقیع حدیث‌های متعددی از رسول خدا نقل گردیده است. از جمله در حدیثی فرمودند: «از بقیع هفتاد هزار نفر که صورتشان مانند ماه چهارده شبه است محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت می‌شوند.» در حدیث دیگر آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در بقیع حضور یافتند و اهل قبور را بدین گونه خطاب می‌کردند: «درود بر شما و خداوند ما و شما را بیامرزد.» شما پیشاهنگان ما بودید و ما هم درپی شما خواهیم آمد.

 

 

حرم ائمه بقیع سلام الله علیهم اجمعین که در کتب تاریخ به عنوان مشهد و حرم اهل بیت  علیهم السلام معروف گردیده، در سمت غربی و منتهی الیه بقیع واقع شده است. در این حرم مطهر قبر چهارتن از ائمه اهل بیت، امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام در کنار هم و به فاصله دو تا سه متری این قبرها، قبر عباس عمومی گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است که متعلق به فاطمه بنت اسد مادر امیرمومنان علیه السلام است.

 

 

عارف کامل حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند: جای جای بقیع محل دفن صحابی خالص رسول الله صلی الله علیه و آله است لذا مقید بودن آنجا را با پای برهنه زیارت کنند و این مهم و ادب و فریضه را به همگان توصیه می کردند و می فرمودند: در بقیع که مى‏روید بدانید همه آن پر است از قبرهاى امام‏زاده‏ها و اهل بیت و اقوام و اصحاب پیامبر صل‏الله علیه و آله مى‏باشد لذا هرگز با کفش وارد نگردید چون قدم به قدم آن ممکن است قبر محترمى باشد

 

 

قبل از ویرانی، ساختمان این حرم مطهر، همه این قبور شش‌ گانه در زیر گنبد و دارای ضریح زیبایی بودند. همچنین مدفن تعدادی از همسران، فرزندان، اقوام و عشیره پیامبر اسلام و جمع کثیری از صحابه و یاران آن حضرت و تعداد بی‌شماری از شهدا و علما در این قبرستان قرار دارد.

 

 

هشتم شوال سال 1344 هجری قمری مصادف است با سالروز یک اتفاق تلخ در تاریخ بشریت، که دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد، در این روز قبرستان بقیع به عنوان مهم ‌ترین قبرستان اسلام به دست وهابیّون تخریب شد.

 

 

برای درک میزان دردناکی و شنیع بودن این اقدام باید توجه کرد که در کمتر کشوری به اندازه سرزمین حجاز، آثار مربوط به قرون نخستین اسلام وجود داشته است؛ چراکه زادگاه اصلی اسلام آن ‌جاست و آثار گرانبهایی از پیشوایان اسلام در جای جای این سرزمین دیده می ‌شود. ولی متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابی، بیشتر این آثار ارزشمند را به بهانه واهی آثار شرک، از میان برده‌اند و کمتر چیزی از این آثار پرارزش باقی مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقیع است. قبرستانی، که بخش مهمی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و کتاب بزرگ و گویایی از تاریخ مسلمانان به شمار می‌ آید.

 

 

فرقه ضاله وهابیت اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین، دیگر قبور را هم تخریب کردند که عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا سلام الله علیها، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد  مادر امیرالمومنین علیه السلام ، قبر مطهر حضرت ام‌البنین، قبرعباس عموی پیامبر، ابراهیم پسر پیامبر، قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق علیه السلام ، قبر دختر خواندگان پیامبر صلی الله علیه و  آله، قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر و قبور شهدای زمان پیامبر صلی الله علیه و آله.

 

 

علامه طهرانی درباره اهداف پلید وهابیت از تخریب قبور بقیع می فرمایند:

 

 

در روز هشتم ماه شوّال سنه یک هزار و سیصد و چهل و پنج هجرى قمرى، تمام بِقاع متبرّکه و مشاهد مشرّفه ائمّه بقیع: حضرت إمام حسن مُجتبى، و حضرت إمام زین العابدین، و حضرت إمام محمّد باقر، و حضرت إمام جعفر صادق علیهم السّلام را با بقیه بِقاع از قبور دختران رسول الله: زینب و امّ کلثُوم و رُقَیَّه، و قبور عمّه ‏هاى رسول الله: صَفِیه و عاتِکه و قبر حضرت امُّ البنین، و قبر حضرت اسمعیل بن جعفر الصّادق، و قبر حضرت إبراهیم فرزند رسول الله، و قبور تمامى أصحاب و تابعین و. أرحام و أزواج رسول الله، و صلحاء و أبرارى که از حَدِّ إحصاء بیرون است؛ همگى را خراب و با خاک یکسان کردند.

 

 

وهابیه در نظر داشتند با تقارن انهدام این قبور، قبر رسول خدا را خراب کنند؛ و کعبه را نیز خراب کنند؛ و با دستاویز به آنکه بوسیدن و دور زدن بر گرداگرد سنگ‏ها شرک است، خانه خدا را منهدم نمایند، ولى از ترس سایر مسلمین از فرق عامّه، جرأت نکردند؛ أمّا هدم این دو مکان مقدّس در نقشه ایشان است، و به محض آنکه خیالشان از جانب کشورهاى إسلامى آسوده گردد، دست به این جنایت مى‏ آلایند.

 

 

بقیع به صورت زمینى است؛ نه سنگى، و نه چراغى، و نه اسمى، و نه رسمى. دور تا دور بقیع را دائره‏اى شکل از عمارت‏هاى مجلّل چند اشکوبه بالا برده‏اند؛ و حتّى عمارت‏هاى ده اشکوبه فراوان است. فروشگاهها، هتل ها، سازمانها، مغازه‏هاى فروش همه گونه أمتعه، از مرغ و ماهى گرفته، تا ساندویج؛ و از جوراب و کفش تا طلاجات؛ همگى با تابلوهاى نئون به صورت‏هاى مختلف، و به أشکال شگفت آور، و رنگ‏هاى دوّارِ متفاوت، متاع‏هاى خود را عرضه مى‏ کنند؛ به طوریکه کسى که سر قبر أئمّه معصومین باشد؛ آن عمارتهاى بلند و آن تابلوها را مشاهده مى ‏کند.

 

 

أمّا قبور إمامان ما چراغ ندارد؛ سنگ ندارد؛ و حتّى کسى نمى‏تواند بر روى تربتشان با انگشت بنویسد مثلًا: هَذَا قَبْرُ الْإمَام جَعْفَرٍ الصّادِق. مى‏دانید معنایش چیست؟! معنایش آن است که نام جعفرٌ الصّادق قاچاق است. نام محمّدٌ الباقر قاچاق است. وَهَّابیه موجودیت خود را در قاچاق بودن این مذهب و این مکتب مى‏ دانند؛ و براى موجودیت خود که در حقیقت هَدْمِ إسلام است مى‏ کوشند، چرا که تشیع جز تجسّم روح إسلام و تبلور معناى نبوّت و قرآن چیزى نیست.

 

 

 

 

 

امروز یهود متصلّب، و حتّى فرقه شاخص آنها یعنى صهیونیزم ها، و تمام مسیحیان، و بودائیان، و پیروان مذهب کنفسیسوس، و بت پرستان، و بطور کلّى همه و همه ملل و فرق، در رفتن به معابدشان آزاد، و در مناسک خود از احترام به پیامبرشان و محفوظ داشتن آثار انبیاء از قبر و خانه و مولد و منزل و مَصْدر و مَورِد و غیرها مى‏کوشند، و در برابر مقدّسات خود سر تعظیم فرود مى‏آورند؛ ولى یک مسلمانى که از آنطرف چین و ترکستان، و یا از جنوب هندوستان، و یا از آفریقا، و آسیا، و اروپا براى یکبار در مدّت عمر موفّق به زیارت بیت الله الحرام مى‏شود؛ باید در پیروى از سنّت رسول خدا، یعنى در بوسیدن أرکان اربعه کعبه (رکن حَجَرُ الْأسْوَد، و رکن عِراقىّ، رکن شامى، رکن یمانى) و در بوسیدن مُسْتَجَار (محلّ دَرِ ورودى بیت الله براى تولّد أمیر المؤمنین علیه السّلام) و در بوسیدن حَطِیم (بین رکن حَجَر الْأسْوَد و دَرِ کعبه) و در بوسیدن مُلْتَزَم (بین دَرِ کعبه و رکن عراقى) و در بوسیدن ضلع واقع در حجر اسمعیل، بالأخصّ در زیر ناودان، باید مورد منع و زجر قرار گیرد؛ و شلّاق بخورد؛ و چه بسا با محرومیت و آرزوى بوسیدن، به وطن خود مراجعت کند. و همچنین نتواند ضریح و شباک قبر پیامبرش را ببوسد؛ و نتواند قبر أوصیاء و إمامان والا مقام را که از هر جهت به اعتراف جمیع مذاهب أربعه آنان، از طهارت و سیادت و علم و عرفان و وصایت و ولایت مقام تقدّم را دارند؛ ببوسد، و اظهار تعظیم و تکریم نماید. این نیست مگر از روى نقشه صریح و بررسى شده دول کفر و استعمار؛ که در پیش تاختن براى هدم مبانى دینى و کسرِ صولت حقّ، و مَحْو و طَمْسِ آثار أولیاى إسلام تا این سرحدّ ترکتازى مى‏کنند.

 

 

در آنوقت که خبر تخریب قبور أئمّه بقیه به ایران رسید؛ شیعیان جگر سوخته و عاشق این سرزمین که خود از جهت أمر داخلى خود و فشار سخت دیکتاتورِ تازه پا به میدان گذارده، قدرت بر حرکت نداشتند؛ کجا مى‏توانستند فکرى براى بقیع کنند؟ این از نظر ملّت. و أمّا از نظر دولت، خود دولت با سُعُودى‏ها در التزام و تعهّد به أجانب در هَدْم دین جهت مشترک داشتند. نهایت کارى که مردم مى‏کردند تشکیل مجالس عزادارى و اجتماع در خانه علماء و بالمآل تلگرافى که أحیاناً در إبراز تأسّف به علماى نجف و کربلا مخابره مى‏شد.! (امام شناسى، ج‏11، ص: 244)

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.