گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


اولی الامر چه کسانی باید باشند؟

بیست و یکم ماه ذی الحجة الحرام که به حق ماه ولایت است روز نزول آیه اولی الامر است آیه ای که تکلیف مسلمین را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله در امر ولایت و خلافت به صراحت روشن می فرماید و در عین حال خصوصیات او را در اطاعت همان خصوصیات رسول خدا می داند که در ادامه به طور اجمال ولی گویا به آن پرداخته می شود 

بسم الله الرحمن الرحیم

اولی الامر چه کسانی باید باشد؟

منبع: امام شناسی تالیف علامه طهرانی رحمة الله علیه، خلاصه درس 15 از جلد 2

قال اللّه الحکیم فى کتابه الکریم:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا (نساء/59)

در این آیه مبارکه خداوند خطاب به مؤمنین نموده و به طور اطلاق اطاعت خدا و رسول خدا و أُولى‏ الامر را بر آنها واجب شمرده است، و چون أُولواالامر یعنى صاحبان امر و دارندگان این منصب اطاعتشان بدون هیچ شرط و قیدى در ردیف اطاعت رسول خدا لازم شمرده شده است باید دید که آنها چه کسانند؟ براى توضیح این منظور و به دست آوردن این مقصود باید آیه مبارکه را تفسیر نمود.

با وجود آن که اطاعت رسول خدا در حقیقت اطاعت خدا است چون خدا اطاعت رسول اللّه را لازم شمرده است در عین حال اطاعت از خدا یک معنائى دارد و اطاعت از رسول خدا معناى دیگرى.

بر مردم لازم است از خدا اطاعت کنند راجع به دستورات قرآن مجید، و از رسول خدا راجع به آنچه که در خصوصیّات احکام آن حضرت بیان مى ‏کند و عنوان تشریع دارد

امّا أُولواالامر مسلّماً منصب تشریع را ندارند و مانند رسول خدا مفصّل و مشرِّع احکام اجمالیّه قرآن نیستند بلکه میان مسلمین مبیّن احکام و مبلّغ آیات، طبق تشریع رسول خدا خواهند بود؛ و نیز در امور مسلمین داراى رأى و نظر بوده و در قضاء و مرافعات و سایر جهات اجتماع که احتیاج به رأى رئیس براى تنظیم امور و دفع مشکلات و خطرات وارده و جلب منافع عامّه دارد مردم باید از آنها پیروى کنند و اطاعت آنها از این جنبه در ردیف اطاعت رسول خدا از این جنبه مى‏ باشد

أُولواالامر افرادى هستند که به استثناى موارد تشریع، به طور مطلق و بدون قید و شرط از جمیع نواحى باید از آنها اطاعت کرد و اطاعت آنها در ردیف اطاعت رسول خدا است و همان طور که امر و نهى رسول خدا خلاف امر و نهى خدا نیست و گرنه موجب تناقض بین امر خدا و امر رسول خدا و بین نهى خدا و نهى رسول خدا مى‏ شد، و این معنى تمام نمى‏ شود مگر به التزام عصمت رسول خدا، همین طور أُولواالامر امرشان و نهی شان خلاف امر و نهى خدا و رسول خدا نیست و گرنه موجب تناقض و امر به ضدِّیْن یا نهى از متناقضَیْن مى ‏شود؛ و این معنى نیز تمام نمى ‏شود مگر به التزام عصمت أُولواالامر، و در نتیجه لازمه اطاعت مطلقه بدون قید و شرط، عصمت آنها است؛ و از طرفى چون مى‏ دانیم هیچ یک از مذاهب مسلمین عصمت را درباره پیشوایان و رهبران خود ادعا نکرده‏ اند به جز طائفه شیعه در حقّ ائمّه دوازده گانه خود، بنابر این معنى و مفهوم آیه طبعاً منطبق بر ائمّه معصومین سلام اللّه و صلواته علیهم اجمعین خواهد شد.

از مجموع بحث استدلالى تفسیرى که در پیرامون آیه أُولواالامر نمودیم و از سلسله روایات وارده که أُولواالامر را به ائمّه طاهرین منحصر مى‏ داند (و هر کس استقصاء بخواهد ملاحظه نماید به تفسیر «برهان» در ذیل آیه‏ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ‏ و به «غایة المرام» که چهار حدیث از عامّه و چهارده حدیث از خاصّه روایت مى‏ کند و به «ینابیع الموّدة» مراجعه کند) واضح شد که بدون شکّ و تردید مراد از أُولواالامر امّامان معصوم از گناه و از خطا مى‏ باشند.

تا اینجا از طریق استدلال ثابت شد که چون اطاعت از اولی الامر در کنار اطاعت از خدا و رسول بدون چون و چرای آمده است، حال سوال اینجاست که آیا می‌توانیم بپذیریم این اولی الامری که اطاعتش بدون هیچ قیدی باید واجب باشد، می تواند معصوم نباشد؟ ، می تواند اعلم مردم نباشد؟ آیا می‌توانیم اولی الامر را به خلفای بنی امیه و بنی عباس تفسیر کنیم؟ آیا می‌شود به یزید و معاویه و ولید اولی الامر بگوییم؟ این ولیدی که طبق نقل کتاب کامل التاریخ، می‌گفت: در دنیا به همه آرزوهایم رسیدم و فقط یک آرزو دارم که دوست دارم به این آرزو هم برسم، آرزو دارم بالای کعبه بروم و آنجا شراب بخورم، آیا این ولید می تواند مصداق اولی الامر باشد و مردم بدون چون و چرا از او تبعیت کنند؟

ملا جلال الدین سیوطی از علمای بسیار مهم اهل سنت است. کتابی دارد به نام تاریخ الخلفاء، در این کتاب نوشته روزی که عبدالملک مروان به خلافت رسید، گفت: اگر کسی مرا به تقوا دعوت کند، با شمشیر گردنش را می‌زنم. مدت‌ها گذشت، شخصیتی بود به نام زُهری آمد گفت: راست است می‌گویند: شما شراب‌ خواری می‌کنید؟ گفت: شُرب خمر چیزی نیست، ما شُرب دماء مسلمین را می‌کنیم. خون آنها را می‌خوریم. حال می‌شود بگوییم اینها اولی الامر هستند؟

لذا اگر اهل بیت علیهم السلام را رها کنیم و به سراغ خلفای بنی امیه و بنی عباس برویک، مجبور هستیم بگوییم: متوکل اولی الامر است، هارون الرشید اولی الامر است. آیا این افراد اولی الامرند؟ شیعه 1200 سال است که منتظر این سوالات است؟

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.