یکی از عالمان ربّانی که از مفاخر عالَم اسلام و تشیُّع بوده، عالم اخلاقی و مربّی روحانی سیّدبنطاووس میباشد که به جهت اهتمام شدید به مراقبه، او را سیّدِ اهل مراقبه نامیدهاند، اهتمام سید بن طاووس به خانواده و تربیت از نکات مشهود در کتب ایشان میباشد که بخشی از آن به مناسبت 5 ذی القعده سالروز ارتحال ایشان تقدیم می گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اهتمام سید بن طاووس به خانواده
منبع: مقالات سید اهل مراقبه، تالیف حجت الاسلام شیخ محمد حسین رضائی، سایت عرفان و حکمت
اهتمام سید بن طاووس به خانواده و تربیت از نکات مشهود در کتب ایشان میباشد. در کتاب الأمان گوید:
قبل از مسافرت، خانواده را جمع میکنم و آنها را بر مواظبت آنچه در حضور من انجام میدادند سفارش میکنم؛ یعنی خواندن نمازها در اول وقت، قرائت قرآن، حفظ و صیانت از خانه و اسباب آن بقدر امکان و بعد به آنها یادآور میشوم که جانشین من بر شما خداوند است. خدا حاضر و ناظر شماست. توجه و مراقبه بر حضور خداوند و اینکه در پیشگاه او میباشید مهمتر است تا توجه به حضور من در نزد شما. (1)
از آنجائی که جناب سید از حامیان و پاسداران قرآن بوده است و جانش با قرآن معیّت داشته و خود حافظ و مسلّط بر قرآنکریم بودهاست؛ به فرزندش محمد و علی و همه کسانی که ارشادات او را میپذیرند میگوید:
جمیع قرآن را حفط کن. (2)
و در اثر اهتمام ایشان به قرآن کریم دختر اول ایشان به نام شرفالأشراف در سن دوازده سالگی حافظ کل قرآن بوده و درباره دختر دومش فاطمه گوید:
قبل از نه سالگی حافظ قرآن گردیده است. (3)
ایشان بجهت اهتمام بر تربیت فرزندان، کتاب کشف المحجة لثمرة المهجة را تألیف کردهاند که از کتب نفیس و کم نظیر میباشد.
نگارنده این سطور گوید:
اینجانب بجهت نوشتن این مقاله یک دور این کتاب شریف را با دقت مطالعه کردم و بعد از مطالعه آن بسیار افسوس خوردم که چرا ما طلاب این کتاب را بعنوان کتاب اصلی و مرجع قرار ندادهایم چرا که کتاب اصلی کتابی باید باشد که انسان را از عالم ماده و ناسوت به عالم قدس و معنویت و عرفان الهی پرواز دهد و این ویژگی در این کتاب کاملاً محسوس میباشد.
مرحوم علّامه آیة الـله سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب امام شناسی در وصف این کتاب می فرمایند:
این کتاب را بصورت وصیّتنامهای برای دو فرزندش محمد و علی و آن کسانی که از اهل او و از جماعت او که امید انتفاع آنها را از این کتاب دارد و برای صاحبان مودّت و محبت خود نوشته است، گرچه خطابات در این کتاب با نام و خطاب ولدی محمد است. فلهذا شیعیان به این کتاب أرج کامل مینهند و علماء عامل و طلاب فاضل پیوسته آن را در جیب خود نگه میداشتند و در حضر و سفر با خود داشتند و مرحوم آیة الـله میرزا محمد طهرانی دائی پدر حقیر توصیه به حقیر مینمود که همیشه این کتاب را در جیب داشته باشم. (4)
جناب سید بن طاووس مقیّد بودهاند که قبل از تربیت فرزندان و همراه با آن دائماً آنها و تربیتشان را به خدا و معصومین علیهمالسّلام بسپارند و از آنها کمک بگیرند. در کشفالمحجّة گوید:
ای فرزندم وقتی به حج مشّرف شدی در پیشگاه الهی بیاد من باش؛ چرا که من در نزد خداوند زیاد به یادت بودهام و تو را به او سپردهام و من نمیشناسم و نشنیدهام پدری را که مانند من بارها با تضرّع به جهت فرزند عزیزش به درگاه الهی مخاطبه نماید؛ زیرا من قبل از به وجود آمدنت تو را از خدا خواستهام و بعد از به وجود آمدنت تمام مهمّات دنیا و آخرتت و آنچه بدان محتاج میباشی را از خدا خواستهام و اقبال خداوند بر تو و رو آوردن تو بر خداوند و واردشدن تو را بر او، از او مسألت کردهام. (5)
و درجائی دیگر گوید:
ای فرزندم محمد! تو در روز سهشنبه نهم محرم ۶۴۳ دو ساعت و پنج دقیقه از روز گذشته به دنیا آمدی و من در آن وقت به جهت زیارت عاشورا، در کربلا بودم وقتی خبر ولادتت را شنیدم در پیشگاه خداوند با ذلّت و انکسار بجهت شکرگذاریِ ولادتت ایستادم و تو را به امر خداوند جلّجلاله، بنده و متعلّقِ به مولایمان مهدی علیهالسلام قرار دادم و از آن به بعد در حوادثی که برای تو اتفاق افتاده احتیاج به حضرت پیدا کردهایم و آن حضرت را بارها در خواب دیدهام و ایشان متولّی برطرف کردن حوائجِ تو شده است، و ایشان در حق ما و تو نعمت بزرگی داده است که قابل وصف نیست. (6)
یکی از کار های سید نسبت به فرزندانش اعتماد و اهتمام به روزی است که مکلف میشوند و عید گرفتن آن روز میباشد، قابل توجه اینکه ایشان روز تولد پسرش را عید نمیگیرد بلکه روز بلوغ و به شَرفِ تکلیف درآمدن او را عید میگیرد که قابل خطاب خداوندی شده و قلم تکلیف بر او جاری شده است.
ایشان گوید:
ای فرزند من محمد! چون به زمانی رسیدی که خداوند جلّ جلاله تو را به کمال عقل مشرّف کرد - که خداوند جلّ جلاله توانایی برای صلاحیتبخشیدن به تو برای همنشینی و گفتگوی با خودش و دخول در محضر مقدّس او برای اطاعتش را دارد- آن وقت را تاریخ زده و محفوظ بدار، زیرا که افضل اوقات اعیاد است و در هر سالی از سالها که خداوند عمر با برکت تو را به آن تاریخ برساند شکر خداوند را تجدید کن و صدقات و خدمات برای خداوند بخشنده عقل و خرد به جای آور، که او تو را بر شَرف دنیا و آخرت دلالت کرده است، و بدان که خواهر تو (شرفالأشراف) را کمی پیش از آنکه به سن بلوغ برسد در نزد خود خواندم و آنچه میدانستم از احوال او که خداوند جلّجلاله به او اجازه داده است که در خدمت او به کم و بسیار قیام کند برای او شرح دادم و آنرا در کتاب البهجة لثمرة المهجة ذکر کردهام.
و در ادامه گوید:
و اگر خداوند همانطور که مرا عادت داده است که در رحمت و عنایت او به سربرم زنده باقی گذارد، من روز بلوغ تو را که مشرّف به شرف تکلیف میشوی عید میگیرم و یکصد و پنجاه دینار تصدق میدهم که در مقابل هر سال از عمر تو ده دینار واقع شود اگر بلوغ تو بر حسب سال باشد و با این مال، من در خدمت خداوند اشتغال ورزم زیرا که مال، مال اوست و من مملوک او هستم و تو هم بنده او هستی؛ پس ما این مال را مصرف میکنیم در آن جائی که خداوند جلّجلاله دوست دارد در آنجا مصرف شود. (7)
لازم به ذکر است که جناب سید در وقت بلوغ پسرشان زنده بودهاند و کتابی بنام التشریف بتعریف وقت التکلیف نوشته و تصمیم میگیرند دستورات این کتاب را در جشن تکلیف فرزندانشان اجراء کنند.
پانویس:
(1) الأمان، ص ۹۸
(2) الأمان، ص ۴۰
(3) کشفالمحجّة، ص۱۸۵، فصل ۱۲۲
(4) سعدالسعود، ص۵۳ و ۵۴
(5) امامشناسی، ج ۹، ص ۲۰۲
(6) کشفالمحجّة، ص۲۰۱، فصل ۱۴۷
(7) کشفالمحجّة، ص۲۰۹، فصل ۱۵۰