رای اولین بار مستندات تاریخی زیارت پیاده بر اساس قرآن و روایات و سیره علما و حتی در سایر ادیان توسط استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی بررسی شده و "بر مرکب إرادت" نام گرفته است. «بخش چهاردهم» آن تقدیم می گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب بر مرکب إرادت، فرهنگ نامه زیارت با پای پیاده (۱۴ )
منبع: تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
خاتمه: آداب و اخلاق سفر و آداب زیارت
أهمّ آداب سفر که رعایت آن خصوصا در سفرهای زیارتی و پیاده توصیه شده است:
نیت؛
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: لیکن لک فی کل شیء نیة حتی فی النوم و الأکل، (وسائل الشیعه ج 1 ص 34)
(مومن باید برای هر کاری که انجام می دهد نیت خیر و تقرب داشته باشد حتی در خوابیدن و خوردن)
امام صادق علیه السلام در مورد انگیز و هدف از سفرهای زیارتی می فرمایند:
الْحَجُّ حَجَّانِ: حَجٌّ لِلَّهِ وَ حَجٌّ لِلنَّاسِ، فَمَنْ حَجَّ لِلَّهِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ حَجَّ لِلنَّاسِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ». (وسائل الشیعه، ج 11، ص 109)
(حج دو گونه است: 1- حج براى خدا 2- حج براى مردم، پس آنکس که براى خدا حج گزارد، از خداوند پاداش بهشت گیرد و آنکس که براى مردم حج بهجاى آورد، پاداش آن در روز قیامت با مردم است!)
از این روایت به خوبى مى توان فهمید که هدف و انگیزه تا چه اندازه در سفرهای زیارتی تأثیرگذار است.
وصیت؛
امام صادق علیه السلام می فرمایند: من راکب واحلة فلیوصَ. (وسائل الشیعه ج 8 ص 267)
(کسی که آهنگ سفر می کند حتما وصیت نماید)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «الْوَصِیَّةُ حَقٌّ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ». (وسائلالشیعه، ج 19، ص 257، ح 24544)
(وصیت کردن وظیفه هر مسلمانى است.)
در حدیث دیگرى فرمود: «مَا یَنْبَغِی لِامْرِئٍ مُسْلِمٍ أَنْ یَبِیتَ لَیْلَةً إِلَّا وَ وَصِیَّتُهُ تَحْتَ رَأْسِهِ». (وسائلالشیعه، ج 19، ص 258، ح 24545)
(بر هیچ مسلمانى سزاوار نیست که شب سر بر بالین بگذارد مگرآنکه وصیت او زیر سرش باشد.)
رسول خدا صلى الله علیه و آله در حدیث دیگرى فرمود: «مَنْ مَاتَ بِغَیْرِ وَصِیَّةٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً». (وسائلالشیعه، ج 19، ص 259، ح 24546)
(کسى که بدون وصیت بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است.)
خداحافظى و حلالیت طلبى
زائر هرگاه تصمیم مىگیرد به زیارت مشرف شود، بر اساس توصیه امام صادق علیه السلام، شایسته است آن را به اطلاع برادران دینى خود برساند. آن حضرت به نقل از رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ یُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ یَأْتُوهُ. (وسائلالشیعه، ج 11، ص 448)
(مسلمانى که قصد مسافرت دارد، شایسته است برادران خویش را آگاه سازد، بر برادران او نیز لازم است هنگام بازگشت به دیدن وى بیایند.)
غسل
مستحب است انسان پیش از رفتن به مسافرت غسل کند و هنگام غسل این دعا را بخواند:
«بِسْمِ اللَّهِ و باللَّهِ و لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ وَ على مِلَّةِ رَسُولِ اللَّه وَ الصَّادِقینَ عَنِ اللَّه صَلَواتُ اللَّه عَلَیْهِم اجْمَعینَ. أللّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبی واشْرَحْ بِهِ صَدْری وَ نَوِّر بِهِ قَبْری. اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ شِفاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ آفَةٍ وَ عاهَةٍ وسُوءٍ مِمَّا أَخافُ و احْذَرُ، وَ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِی وَجَوَارِحِی وَ عِظَامِی وَ لَحْمِی وَ دَمِی وَشَعْرِی وَ بَشَرِی وَ مُخِّی وَ عَصَبِی وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّی». (وسائل الشیعه، ج 11، ص 369)
(به نام و به یارى خدا، و هیچ حول و نیرویى جز با کمک او نیست و بر آیین رسول خدا صلى الله علیه و آله و آنها که صادقانه از خدا سخن گفتهاند درود خدا بر همه آنان. بارخدایا! بهوسیله این غسل قلبم را پاک و سینهام را گشاده و قبرم را نورانى کن. بارخدایا! این غسل را [براى من] نور و پاکى و نگاهبان و شفاى هر آفت و درد و بیمارى و هر بدى که از آن بیم دارم قرار ده و قلب و اعضاى بدنم و استخوانهایم و خون و موى و پوست و مغز و اعصابم و تمام وجودم را پاک گردان.)
پرداخت صدقه؛
حریز از امام صادق علیه السلام نقل مىکند که فرمودند:
هر زمان که خواستى، مسافرت کن، به شرط آن که قبل از سفر صدقه داده باشى. (بحارالانوار، ج 76، ص 226)
در روایت دیگرى مىخوانیم که امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه به ذهنت چنان آمد که سفر بد است، به اولین فقیرى که برخورد کردى، صدقهاى عطا کن و بعد به راهت ادامه بده و بدان که خداوند از تو (بدى این سفر را) دفع مىکند. (بحارالانوار، ج 76، ص 233)
آغاز سفر با نماز
در سفرهای زیارتی، مسافر میهمان خداوند است و باید قبل از سفر، خود را براى این میهمانى مهم آماده کند، لذا مستحب است سفر را با نماز، که یاد خدا است، آغاز نماید.
امام صادق علیه السلام از طریق پدران بزرگوارشان، از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل کردهاند که فرمود: مردى که عازم سفر است هیچ چیزى براى خانوادهاش از خود باقى نمىگذارد بهتر از اینکه هنگام رفتن دو رکعت نماز بخواند و بگوید:
«اللَّهُمَّ انّی أسْتَودِعُکَ نَفْسی وَ اهْلی وَ مالی وَ ذُرِّیَتی وَ دُنْیاىَ وَ آخِرَتی وَ أَمانَتی وَ خاتِمَةَ عَمَلی، الّا اعْطاهُ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ ما سئل». (وسائلالشیعه، ج 11، ص 379،)
(بارخدایا! خود و خانواده و مال و اولاد و دنیا و آخرت و امانت و پایان کارم را نزد تو به امانت مىگذارم. [این دعا را کسى نمىخواند] مگر اینکه آنچه را از خدا خواسته، به او عنایت مىکند.)
دعا هنگام خروج
صباح حذاء گوید: از موسى بن جعفر علیهما السلام شنیدم که فرمود:
«اگر یکى از مردان شما قصد مسافرت کرد، هنگام خروج از منزل و روبه سمتى که بهقصد آن در حرکت است بایستد و سوره حمد را در چهار سوى خود بخواند، همچنین معوذتین [یعنى سورههاى فلق و ناس] و قل هواللَّه احد و آیةالکرسى را در پیش رو و سمت راست و پشتسر بخواند و سپس بگوید:
«اللَّهُمَّ احْفَظْنِی وَ احْفَظْ مَا مَعِی وَ سَلِّمْنِی وَ سَلِّمْ مَا مَعِی وَ بَلِّغْنِی وَ بَلِّغْ مَا مَعِی بِبَلاغِکَ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ». (وسائلالشیعه، ج 11، ص 381)
(بارخدایا! مرا و هرچه همراه من است را نگهدار و من و هرچه با من است را سالم بدار و من و هرچه با من است را به مقصد برسان به گونهاى شایسته و زیبا.)
آنگاه خداوند او را با آنچه همراه خود دارد محفوظ داشته و به سلامت بهمقصد مىرساند. آیا ندیدهاى که مرد مسافر خود مصون و سالم مىماند، لیکن آنچه همراه خود دارد محفوظ نمانده و سالم بهمقصد نمىرسد؟
در حدیث دیگرى امام صادق علیه السلام فرمود: «هرکس هنگام بیرون رفتن از خانه، ده مرتبه سوره «قُل هُوَ اللَّهُ احَد» (توحید) را بخواند، پیوسته در پناه و حمایت خداوند است تا به خانه برگردد». (کافى، ج 4، ص 333)
ابوحمزه ثمالى نیز گفت: هرگاه امام باقر علیه السلام از خانه بیرون مىرفت مىفرمود: «بِسْمِ اللَّهِ خَرَجْتُ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْتُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ». (همان.)
امیر مؤمنان على علیه السلام هنگام بیرون رفتن از خانه براى مسافرت، این دعا را مىخواند:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَ کَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِی الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَالْوَلَدِ اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِی السَّفَرِ وَ أَنْتَ الْخَلِیفَةُ فِی الْأَهْلِ وَ لا یَجْمَعُهُمَا غَیْرُکَ لِأَنَّ الْمُسْتَخْلَفَ لایَکُونُ مُسْتَصْحَباً وَالْمُسْتَصْحَبُ لا یَکُونُ مُسْتَخْلَفاً» (نهجالبلاغه: خ 46)
(بارخدایا! به تو پناه مىبرم از سختىهاى سفر و اندوهناک برگشتن و بدنگرى [مردم] در جان و خانواده و مال و فرزندم؛ بارخدایا! تو در سفر همراه منى و جانشین من در خانوادهام و جز تو کسى نیست که بتواند میان ایندو جمع کند [و در سفر همراه و در وطن جانشین باشد] زیرا آنکه بازمانده و [در وطن] جانشین در خانواده باشد [در سفر] همراه و رفیق نیست و آنکه رفیق سفر است جانشین در خانواده نیست.)
رسول خدا صلى الله علیه و آله هر زمان در مسیرى بالا مىرفت «اللَّه اکبر» و آنگاه که فرود مىآمد «سبحاناللَّه» مىگفت. (وسائلالشیعه، ج 11، ص 391)
برخى مناطق در میان راه، همچون گردنههاى صعبالعبور و راههاى پرپیچ و خم، خطرناک و ترس آفریناند، امام صادق علیه السلام فرمود: اگر به جایى رسیدى که ترسانى این آیه را بخوان:
«وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً». (اسراء: 80)
همراهی با رفیق خوشنام و هم فکر؛
پیامبر صلىالله علیه و آله فرمودند: الرفیق ثم السفر. (وسائل الشیعه، ج 8، ص 289)
(ابتدا رفیق انتخاب کنید، سپس سفر کنید)
محمّد بن سنان از اسماعیل بن جابر روایت کرده است که گفت: در مکّه نزد امام صادق علیه السّلام بودم، که مردى از مدینه بنزد او آمد، پس امام از او پرسید: چه کسى، همسفر تو بود؟ آن مرد گفت: با کسى همسفر نبودم. امام فرمود: اگر من بر تو فرمان میراندم هر آینه تو را نیکو ادب میکردم. سپس گفت: یکى، شیطانست، و دو تا دو شیطانند، و سه نفر یارانند، و چهار نفر رفیقانند. (ترجمه من لا یحضره الفقیه، ص: 152)
خصوصیات همسفران
امام باقر علیه السلام فرمودند: اذا صحبت فاصحب نحوک. (المحجة البیضاء، ج 4، ص 60)
(هرگاه با کسى همسفر و مصاحب شدى، با کسى باش که مانند خودت باشد.)
امیرمؤمنان على علیه السلام در این باره فرمودند: با کسانى که شما را والاتر از خویش نمىدانند و آنگونه که شما آنان را برتر مىشمارید، ایشان شما را برتر نمىدانند، همسفر نشوید. (مکارم الاخلاق، ص 251)
فردى به نام شهاب بن عبدربّه گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: شما از حال من آگاهید و دست و دلبازى و بذل و بخششم را نسبت به برادران دینىام مىدانید، آیا مىتوانم با بعضى از آنها در راه مکه همراه شوم و به آنان بذل و بخشش کنم؟ حضرت فرمود:
اى شهاب، چنین مکن. اگر تو آنچه دارى بر آنان ببخشایى و آنان نیز در هزینه کردن زیادهروى کنند، به آنان ستم کردهاى، و [اگر تو ببخشایى] و آنان از خرج کردن خوددارى کنند، آنها را ذلیل کردهاى، پس با امثال خود همسفر شو. (وسائلالشیعه، ج 11، ص 413)
حسین بن ابىالعلا نیز گوید: همراه با بیست و چند نفر مرد بهطرف مکه حرکت کردیم، در میان راه، در هر منزلى گوسفندى براى آنان قربانى مىکردم، پس زمانى که به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم، آنحضرت خطاب به من فرمود:
اى حسین، مؤمنان را خوار و ذلیل مىکنى؟ گفتم: از چنین کارى به خداوند پناه مىبرم!
حضرت فرمود: به من خبر رسیده است که در هر منزلى براى آنان گوسفندى کشتهاى! گفتم: قصدى جز خدا نداشتم.
حضرت فرمود: آیا ندانستى که در میان همراهان تو کسانى هستند که دوست دارند مانند تو عمل کنند، لیکن بهدلیل نداشتن توانایى مالى، نمىتوانند و درنتیجه احساس کوچکى و حقارت مىکنند؟ گفتم: از خداوند طلب مغفرت مىکنم و از این پس چنین نخواهم کرد. (وسائلالشیعه، ج 11، ص 415)
رسول خدا صلى الله علیه و آله در حدیثى فرمودند: سافروا مع ذوى الجدد و المسیرة. (نز العمال، ج 6، ص 74، ح 17490)
(با افرادى که داراى جدّ و ریشه خانوادگى و نیز از امکاناتى برخوردارند، همسفر شوید.)
اسحاق بن جریر مىگوید: در یکى از سفرهایم، خدمت مولاى خود، امام صادق (علیه السلام) رسیدم، حضرت به من فرمودند: با چه کسى همسفر شدى؟ عرض کردم با فلانى.
حضرت فرمودند: چگونه دل پدرت راضى شد تا تو را با کسى جز خودش به سفر بفرستد؟ چون علت آن را معروض داشتم، پس فرمودند: اصحب من تتزین به، و لا تصحب من یتزین بک. (المحجة البیضاء، ج 4، ص 60)
(با کسى مصاحب و همراه باش که باعث زینت تو شود، نه آن که تو موجب زینت او باشى)
تهیه بهترین توشه؛
امام صادق علیه السلام می فرمایند: من شرف الرجل ان یطیب زاده اذا خرج فی سفر (مکارم الاخلاق ص 253)
(از نشانه های شرافت انسان این است که به هنگام سفر مجهز باشد و آذوقه پاکیزه با خود ببرد)
امام سجاد علیه السلام نیز هرگاه به قصد حج یا عمره، به مکه مسافرت مىکرد، از بهترین و پاکیزهترین خوراکىها، مانند: بادام، شکر، سویق و آرد نرم الکنکرده، همراه خود برمىداشت. (وسائلالشیعه، ج 11، ص 423)
گفتنى است، خوراکىهایى که مسافر همراه خود برمىدارد، نباید فاسدشدنى باشد و تنها خوراکىهاى خشک و قابل نگهدارى در شرایط آب و هوایى مختلف، براى استفاده در سفر مناسب است.
کرامت در برداشتن توشه؛
مخصوصا در سفرهای زیارتی سفارش شده که در همراه داشتن توشه بخل نداشته باشید و حتی زیادی بردارید
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: ما من نفقة أحب الى الله من نفقة قصد، و یبغض الاسراف الا فى الحج.((مکارم الاخلاق، ص 251؛ بحارالانوار، ج 76، ص 9)
(هیچ نفقه و توشه اى نزد خداوند، بهتر از میانهروى نیست و خداوند، اسراف را دشمن مىدارد مگر در سفر زیارتی حجّ)
پرداخت هزینهها
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
مستحب است وقتى گروهى با هم به مسافرت مىروند، مخارج سفر را از مال خود جدا نموده، آن را پرداخت کنند. این شیوه براى اخلاق آنها بهتر و براى خودشان پاکیزهتر است؛ (وسائلالشیعه، ج 11، ص 413، ح 15136)
چشم به مال دیگران نداشتن
مسافر سزاوار است در طول سفر، چشم به مال دیگران نداشته باشد و عزت و بزرگوارى خود را به خصوص در سفر حج حفظ کند.
ابن عباس گوید: گروهى از اهل یمن بدون تهیه زاد و توشه حج مىگزاردند و مىگفتند: بر خدا توکل مىکنیم، خداوند این آیه را نازل کرد: وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى. (بقره: 197)
(و براى خود توشه برگیرید که همانا بهترین توشه تقوا است.) (تفسیر طبرى، ج 4، ص 166)
عکرمه و مجاهد و جز آنان نیز گفتهاند: گروهى از اعراب بدون همراه داشتن غذا و خوراکى لازم به حج آمدند و مىگفتند: ما توکل کننده بر خدا هستیم و برخى نیز مىگفتند: ما حج خانه خدا را انجام مىدهیم و او غذا به ما ندهد؟
و با این تفکر، بارى بر دوش دیگران بوده، غذاى آنان را برخى از همسفرانشان تأمین مىکردند، آن گاه خداوند آیه وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى را نازلکرد و آنان را از این کار برحذر داشت. (تفسیر طبرى، ج 4، ص 166)
همراه داشتن لوازم ضرورى و لباس مناسب؛
در حدیثى از امام جعفر صادق علیه السلام مىخوانیم که لقمان خطاب به فرزندش چنین وصیت کرد:
اى فرزند! هرگاه عازم سفر هستى، وسایلى از قبیل شمشیر، چکمه، عمامه، کمربند، لیوان و دیگر وسایل شرب، نخ و سوزن و داروهایى که براى رفع بیمارى خود و دیگران مفید است. (الأمان من اخطار الاسفار و الازمان، ص 54)
داود رقى مىگوید: با امام صادق علیه السلام به محلى به نام ینبع، در حوالى مدینه، رسیدیم. چون حضرت از خانه خارج شد، کفش قرمز رنگى به پاى ایشان مشاهده کردم. عرض کردم: اى پسر رسول الله! این چه کفشى است که به پا کردهاید؟ حضرت فرمودند:
این کفش را براى سفر انتخاب کردهام و این نوع کفش، در برابر گل و باران، بیشتر دوام مىآورد. (بحارالانوار، ج 76، ص 272)
همراه داشتن دارو و لوازم مورد نیاز
لقمان حکیم به فرزندش فرمود:
در مسافرت با خود دارو بردار تا در صورت نیاز هم تو و هم همسفرانت از آن بهره گیرند. (بحارالانوار، ج 73، ص 275)
شایسته است مسافر برخى از نیازمندىهاى خود را همراه بردارد تا هنگام نیاز از آن بهره گیرد. یکی از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله گوید:
رسول خدا صلى الله علیه و آله هرگاه به مسافرت مىرفت چند چیز با خود برمىداشت:
1- آیینه 2- سرمهدان 3- شانه کوچک (مِدْرَى) 4- مسواک 5- شانه بزرگ». (محجة البیضاء، ج 4، ص 72)
ام سعد انصارى نیز گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله در مسافرت آیینه و سرمهدان را از خود دور نمىکرد. (همان: 73)
مرحوم مجلسى رحمه الله نیز در بحارالأنوار نقل مىکند: رسول خدا صلى الله علیه و آله هرگاه به مسافرت مىرفت، شانه، مسواک و سرمهدان با خود برمىداشت. (بحارالانوار، ج 73، ص 235)
باتوجه به خصوصیات اخلاقىِ رسول خدا صلى الله علیه و آله مىتوان از این احادیث بهخوبى دریافت که پیروان آن حضرت، باید در مسافرتها ابزار و وسایلى که آنان را در منظم و آراسته بودن و نیز نظم و ترتیب یارى مىدهد، همراه بردارند و از نامنظم و آشفته بودن سر و صورت و وضعیت ظاهرى خود اجتناب ورزند.
حماد بن عیسى از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود: در وصیت لقمان به فرزندش این چنین آمده است:
اى پسرم، شمشیر و کفش و عمامه و ریسمان و مشک آب و نخ خیاطى و سوزن در سفر همراه داشته باش و داروى بیشترى همراه خود بردار تا هم خود و هم همراهانت از آن استفاده کنید و در هر کارى که نافرمانى خدا در آن نباشد با همسفرانت موافقت کن. (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 185، ح 834)
مرحوم فیض نقل کرده است که بعضى از متوکلین و کسانى که توکل به خداوند در وجود آنان قوى بود، در سفر و در وطن، قمقمه، ریسمان، سوزن و نخ و قیچى را از خود جدا نکرده، مىگفتند: «اینها مربوط به دنیا نیست». (محجة البیضاء، ج 4، ص 73)
بستن عمامه هنگام سفر
یکی از آداب و مستحبات سفر مخصوصا هنگامی که به صورت پیاده باشد بستن عمامه بر سر است و بهتر آنست که تحت الحنک آن انداخته شود. (روضة المتقین، ج۱، ۳۰۱)
برداشتن عصا (چوبدستی)
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده است: کسى که بسفر برآید، بحالى که عصائى از چوب بادام تلخ در دست داشته باشد، و این آیه را تلاوت کند که: وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَواءَ السَّبِیلِ الى قول اللَّه عزّ و جلّ: وَ اللَّهُ عَلى ما نَقُولُ وَکِیلٌ. و چون (موسى) بطرف مدین روى آورد، گفت: امید است که پروردگار من مرا براه مستقیم رهبرى کند- تا قول خداى عزّ و جلّ-: و خدا بر هر چه ما میگوئیم وکیل است» (وسائل الشیعه جلد 8 ص 274)
همراه داشتن عقیق و تربت سیدالشهداء علیه السلام؛
امام صادق علیه السلام مىفرمایند:
الخاتم العقیق أمان فى السفر. (وسائل الشیعه، ج 3، ص 403)
(انگشتر عقیق، امان از بلاهاى سفر است)
و درباره همراه داشتن تربت وارد است که هنگامى که امام صادق علیه السلام به عراق وارد شدند، مردم اطراف حضرت را گرفته، عرض کردند:
اى آقاى ما! آیا تربت حسین علیه السلام همانگونه که شفاى هر نوع درد و آفتى است، مىتواند از هراس و وحشت نیز امان بخش باشد؟ امام (علیه السلام) فرمودند: آرى هرگاه کسى از شما بخواهد از هر خوف و بیمى مصون ماند، تسبیحى از تربت حسین را بردارد و سه بار دعاى لیلة المبیت را در بستر خود بخواند. آن گاه آن را ببوسد و بر چشم گذارد. (الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ص 47)
سکوت خصوصا هنگام پیاده روی؛
از آداب سفر پیاده سکوت در طول سفر و پرهیز از حرف های غیر ضروری است تا هم قوا را صرف نکند هم بر حضور قلب بیافزاید
امام صادق علیه السلام : مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِثْلِ الصَّمْتِ وَ الْمَشْیِ إِلَى بَیْتِهِ. (الخصال، ج1، ص: 35)
(خداوند به چیزی مانند سکوت و پیاده روی به سمت خانه اش عبادت نشده است)
اشتغال به برخی اذکار؛
امام سجاد علیه السلام فرمود: اگر کسى پیاده حج گزارد و سوره «إنّا انْزلناه ...» (سوره قدر) را بخواند، درد سخت پیاده روى را لمس نمى کند. (وسائلالشیعه، ج 11، ص 396، ح 15099)
بستن کمر بوسیله پارچه؛
در روایتى است که برخى از مسلمانان در سفر حج که با پاى پیاده مسیر را طى مى کردند وقتى به رسول خدا صلى الله علیه و اله برخوردند از شدّت خستگى به ایشان شکایت کردند، پیمبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: کمرها را محکم ببندید، و بدرون درّه درآئید و ایشان چنین کردند، و در نتیجه این کار خستگى و ناراحتیشان بر طرف شد (ترجمه من لا یحضره الفقیه، ص: 176)
زمان بندی برای حرکت در سفر؛
امام علیه السلام فرمودند: هرگاه قصد سفر دارى، چنان برنامه حرکت خود را تنظیم کن که در اول یا آخر روز حرکت کنى و در نیمه روز فرود آیى و استراحت کنى و نیز در آخر شب حرکت کن و از سیر در اول شب بپرهیز. (بحارالانوار، ج 73، ص 277)
صبر در برابر مشکلات سفر؛
طبیعت سفر، همواره با سختى و مشکلات همراه است، نظم زندگى به هم مىخورد و دشوارىهاى ناخواستهاى بر انسان تحمیل مىشود، بهترین راه مقابله با این سختىها، صبر و بردبارى است.
امام صادق علیه السلام در مورد سفر زیارتی حج فرمود: «إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ ... وَ دَعِ الدُّنْیَا وَ الرَّاحَة». (مستدرکالوسائل، ج 10، ص 172)
(هنگامى که اراده حج نمودى، دنیا و راحتى را رها کن ...)
در ره منزل لیلى که خطرهاست به جان شرط اول قدم آن است که مجنون باشى
تند راه رفتن؛
روایت شده است که: رسول خدا بگروهى پیاده رسید، پس ایشان از سختى پیاده روى شکایت به آن حضرت بردند، پس پیمبر صلّى اللَّه علیه و آله به ایشان فرمود: از شتاب کردن و تند رفتن یارى بجوئید. (ترجمه من لا یحضره الفقیه، کتاب الحج ص: 175)
مواظبت بر مال و وسائل؛
صفوان جمال مىگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که قصد حج دارم و در این سفر، اهل و عیالم را نیز به همراه دارم، لذا پول و نفقه خود را در کیسهاى پیچیدهام تا محفوظ بماند. امام فرمودند: آرى، باید چنین کرد؛ زیرا پدرم مىفرمود: از عوامل قوت مسافر، نگهدارى نفقهاش است. (وسائل الشیعه، ج 8، ص 307)
استراحت در مکان امن؛
امام صادق علیه السلام از پیامبر نقل مىکنند که فرمودند: از خوابیدن در جادهها و دل درهها دورى کنید؛ زیرا در درهها درندگان خانه دارند و جانوران لانه کردهاند. (مکارم الاخلاق، ص 227)
انتخاب سرپرست و مدیر خرج؛
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: اذا خرج ثلاثة فى سفر فلیؤ مروا أحدهم. (کنز العمال، ج 6، ص 706، ح 17499)
(هرگاه سه نفر در آستانه سفرى قرار گرفتند، یک نفر را از میان خود به عنوان امیر و سرپرست انتخاب کنند)
همچنین ابو سعید خدرى از رسول خدا نقل مىکند که فرمودند: هرگاه سه نفر در آستانه سفرى قرار مىگیرند، باید یکى از خود را به عنوان سرپرست برگزینند و توکل بر خدا کنند و با هم الفت و مهربانى داشته باشند. (کنز العمال، ج 6، ص 717، ح 17549)
تقسیم کارها و رعایت حقوق؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: سید القوم فى السفر خادمهم، فمن سبقهم بخدمة لم یسبقوه بعمل الله الشهادة. (نز العمال، ج 6، ص 717 ح 17519)
(بزرگ و آقاى مردم کسى است که در سفر، خدمتگزار همسفران باشد و کسى که در خدمت از دیگران سبقت گیرد، به جز با شهادت در راه خدا با هیچ عملى نمىتوان از او پیشى گرفت.)
در روایت است: مردى که از سفر حج بازگشته بود، سرگذشت سفر خود را براى امام صادق (علیه السلام) نقل مىکرد و در بین سخنانش، یکى از همسفران خود را بسیار یاد مىکرد که: چه مرد بزرگوارى بود! ما به همراهى ایشان مفتخر بودیم. او مداوم مشغول انجام عبادت و طاعات بود. تا به منزلى فرود مىآمدیم، او بلافاصله به گوشهاى مىشتافت و سجاده طاعت مى گستراند.
چون سخن مرد بدین جا رسید، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پرسیدند: پس چه کسى کارهاى او را انجام مىداد؟ چه کسى حیوان او را تیمار مىکرد؟
مرد گفت: البته افتخار این کار با ما بود. او تنها به فرایض مقدس و عبادات مستحب مشغول بود و کارى به این کارها نداشت.
امام فرمودند: بنابراین، همه شما از او برتر بودهاید. (داستان راستان، ج 1، ص 31)
پرهیز از تکروی در سفر؛
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که برادر مؤمن خود را به راهى همراهى کند، اما در طى مسافت او را ترک گفته و از او پیشى گیرد، به اندازهاى که نتواند او را ببیند، مانند آن است که خون او را ریخته و دشمن را علیه او یارى داده است. (وسائل الشیعه، ج 8، ص 304)
شکر هنگام رسیدن به مقصد؛
طبق صریح آیه قرآن، شکر هر نعمتی آن را افزون و تکرار می گرداند: و لئن شکرتم لأزیدنکم . (ابراهیم : آیه 7)
در روایتی از امیر مومنان علیه السلام نقل است که حضرت فرمودند: یکی از اموری که قلب ها را از خرابی و سنگینی نجات می بخشد و با صفا و نورانی می گرداند شکر نعمت هاست.
نامه نگارى و اطلاع رسانی به کسانی که چشم به راهند
خانواده، خویشان و دوستان مسافر، از زمانى که او به سفر مىرود تا وقتى که بر مىگردد، دوست مى دارند پیوسته از او خبر بگیرند، در گذشتههاى دور که ارتباط تلفنى محدود بوده و یا در برخى مناطق امکانپذیر نبوده است، مسافران با تلگراف و نوشتن نامه، خویشاوندان و دوستان خود را از سلامتى خویش باخبر مىساختند.
امام صادق علیه السلام در این زمینه فرمود: «التَّوَاصُلُ بَیْنَ الِإِخْوَانِ فِی الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ وَ فِی السَّفَرِ التَّکَاتُبُ». (آثارالصادقین، ج 8، ص 493)
رابطه میان برادران در وطن با یکدیگر دیدار کردن و دید و بازدید و در سفر، نامهنگارى است.
سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه بر این امر بسیار مقید بودند
البته در این مساله نباید حالت افراط داشت به نحوی که ارتباط با افراد به طور کلی حال توجه را از انسان سلب کند بلکه باید دانست خدای متعال زائرین خود و مخصوصا حرم سیدالشهداء علیه السلام را به تصریح روایات متکفل شده است.
انجام توبه قبل از بازگشت
یکی از اموری که در پذیرش توبه موثر است مکان است لذا بسیار سفارش شده است که زائر موقعیت پیش آمده را مغتنم شمرده و از خطاها و لغزش هایش در زیارت توبه نماید.
رسول خد صلی الله علیه و آله می فرمودند: وَلا تَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشَاهِدِ إِلَّا بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ). (الحج و العمره فی القُرآن و السنه، ص 257، ح 718)
(بدون توبه از مشاهده مشرفه بازنگردید)
خرید سوغات و هدیه براى خانواده؛
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: اذا خرج أحدکم الى سفر ثم قدم على أهله فلیهدهم، و لیطرفهم و لو حجارة. (بحارالانوار، ح 76، ص 283)
(هرگاه یکى از شما به سفر رفت، هنگام بازگشت، سوغات و هدیهاى، گر چه سنگى باشد، براى خانوادهاش خریدارى کند)
تعجیل در بازگشت؛
سکونى از امام صادق علیه السلام و ایشان از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مىکنند که فرمودند: السفر قطعة من العذاب، فاذا قضى أحدهم سفره فلیسرع الایاب الى أهله. (المحجة البیضاء، ج 4، ص 77)
(سفر، پارهاى از سختى و ناراحتى است. بنابراین، هرگاه کارتان در سفر به پایان رسید، بىدرنگ به سوى خانواده خود بازگردید.)
ابو هریره از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که فرمودند: سفر، قطعهاى از عذاب و سختى است. معمولا آدمى در سفر، از همه چیزش مانند غذا و آب و خواب محروم مىشود. بنابراین، هرگاه یکى از شما کارش به خوبى تمام شد، بلافاصله به وطن خویش باز گردد. (کنز العمال، ج 6، ص 711، ح 17521)
آگاه کردن از زمان بازگشت
شایسته است مسافر پیش از ورود به خانه، زمان آمدنش را به خانواده خود اطلاع دهد تا آنها براى استقبال آمادگى پیدا کنند.
در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده که آن حضرت، از این که کسى پس از مدتى غیبت، شبانه بر اهل خود وارد شود نهى فرموده، مگر آن که پیش از ورود، آنان را باخبر سازد. (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 197)
امانتداری در طول سفر و بعد از آن؛
امام صادق علیه السلام فرمودند: من المروة فى السفر... کتمانک على القوم أمرهم بعد مفارقتک ایاهم. (کارم الاخلاق، ص 254)
(از نشانههاى مردانگى و مروت در سفر، آن است که پس از جدا شدن از همسفران، اسرار و عیوب آنان را براى دیگران بازگو نکنى و رازدار باش
اخلاق در سفر
یکی از آداب بسیار مهم در طول سفر برخورداری از اخلاق است که در بیان مصادیق اخلاق در سفر به ذکر روایتی طولانی که حاوی نکات بسیار مهم و کاربردی است اکتفا می کنیم:
سلیمان بن داود منقرى از حمّاد بن عیسى، از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: لقمان با پسرش گفت: چون با گروهى سفر کنى، در کار خود و کار ایشان بسیار مشورت کن، و در لبخند زدن بروى ایشان بکوش، و در باره توشه سفر خود با آنان کریمانه عمل کن، و چون تو را بخوانند نداى ایشان را اجابت نماى، و چون از تو یارى طلبند یاریشان کن، و طول سکوت، و کثرت نماز، و سخاوت طبع نسبت به مرکب یا توشهاى را که در اختیار دارى بکار بند. و چون از تو بخواهند که در باره حقّى گواهى دهى براى ایشان گواهى کن، و چون در کارى با تو مشورت کنند رأى خود را به ایشان باز نماى. و آنگاه پیش از آنکه در کار تأمّل و تدبّر کنى عزیمت مکن. و در مورد مشورت، پیش از آنکه در حال قیام و قعود، و صرف طعام و انجام نماز، فکر و حکمت خود را بکار برى جواب مگوى، زیرا کسى که در نصیحت خود بکسانى که با او مشورت کنند شرط اخلاص را بجا نیاورد خدا رأى و تدبیرش را از او سلب میکند، و امانتش را از او انتزاع مینماید. و چون به بینى که یارانت پیاده میروند، تو نیز همگام ایشان شو، و چون به بینى که ایشان بکارى مشغولند تو نیز با ایشان همکارى کن، و چون صدقهاى ببخشند، یا وامى بدهند، تو نیز با ایشان شرکت نماى، و بسخن کسى که از تو بزرگتر است گوش فرا دار، و چون تو را بکارى امر کنند، و چیزى از تو بخواهند بگو: آرى، و مگوى: نه، زیرا که گفتن «نه» دلیل عجز و نشان پستى و حقارتست، و چون در راه سرگردان شوید، پس فرود آئید. و چون در مقصد شک کنید، متوقّف شوید، و بمشورت پردازید، و چون با یکنفر مواجه شوید در باره راه خود از او مپرسید، و او را براهنمائى خود مگیرید، زیرا شخص واحد در بیابان موجب شک و تردید است، و ممکن است که او جاسوس دزدان یا همان شیطانى باشد که شما را سرگردان کرده است، و همچنین از دو نفر نیز بر حذر باشید، مگر آنکه در وجود ایشان نشانههائى از صدق به بینید که من آن را نمىبینم، زیرا شخص عاقل چون خود چیزى را بچشم خود ببیند حق را از آن میشناسد، و شخص حاضر و ناظر چیزهائى را مىبینید که شخص غائب نمىبیند.
فرزند عزیزم! چون وقت نماز فراز آید، آن را براى کارى بتأخیر میفکن، آن را بجاى آور، و فکر خود را از بابت آن بپرداز، و خاطرت را از آن جهت آسوده ساز، زیرا نماز دینى است که میباید پرداخته گردد، و نماز را در جماعت بگزار، هر چند که این کار در صعوبت چنان باشد که گوئى بر سر نیزهاى ایستادهاى؛ و بر پشت مرکب خود مخواب، زیرا که این کار مجروح شدن پشت آن را تسریع میکند، و این از کار حکیمان نیست، مگر آنکه در کجاوهاى نشسته باشى که براى راحت ساختن مفاصل خود امکان تمدّد داشته باشى. و چون بنزدیکى منزل برسى از مرکب فرود آى. و پیش از آنکه بکار خود بپردازى علف دادن آن را آغاز کن، زیرا که آن در حکم جان تو است، و چون قصد فرود آمدن کنید، بکوشید تا از قطعات زمین قطعهاى را انتخاب کنید که رنگش زیباتر و خاکش نرمتر، و گیاهانش فراوانتر باشد، پس چون فرود آمدى، پیش از آنکه بنشینى دو رکعت نماز بگزار، و چون قصد قضاء حاجت کنى بزمینى دوردست روان شو، و چون آهنگ کوچ کنى دو رکعت نماز بگزار، و آنگاه با زمینى که در آن فرود آمده بودى وداع نماى، و بر آن زمین و اهل آن سلام کن، زیرا که هر سرزمینى اهلى از فرشتگان دارد، و اگر بتوانى که طعامى را پیش از صدقه دادن چیزى از آن نخورى، پس چنین کن، و تا هر زمان که بر مرکب سوار باشى بر تو باد بخواندن کتاب خداى عزّ و جلّ. و تا هر زمان که به انجام دادن کارى سرگرم باشى بر تو باد به تسبیح گفتن، و تا هر زمان که بیکار باشى، بر تو باد بخواندن دعاء، و از حرکت در اوّل شب احتراز نماى، و در آخر شب روان شو. و زنهار از بلند کردن صدا در مسیرت. (وسائل الشیعه ج 8 ص 323)
برخی آداب زیارت
بیان آداب زیارت خود کتاب مفصلی را می طلبد که خدای متعال راقم همین سطور را توفیق عنایت فرمود و کتابی درباره آداب ظاهری و باطنی عتبات عالیات تالیف گشت، اما به جهت تکمیل بحث، به صورت فهرست ذکر می شود؛ البته برخى از آن ها مخصوص موارد خاصّى است، لیکن برخى از این آداب که تقریباً جنبه عمومى داشته و به نوعى، به همه اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه ارتباط پیدا مىکند که عبارتند از:
1- غسل کردن پیش از بیرون رفتن براى زیارت.
2- ترک کلام بیهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه.
3- اگر چند امام را زیارت مىکند، براى زیارت هر امام یک غسل کند.
4- خواندن دعاى مأثور در وقت غسل کردن.
5- طاهر بودن، به این معنى که غسل واجبى به گردن نداشته و با وضو باشد.
6- پوشیدن جامههاى پاک و پاکیزه.
7- جامه سفید پوشیدن.
8- لباس نو پوشیدن.
9- هنگام رفتن به زیارت گامها را کوتاه برداشتن و به آرامى و با وقار حرکت کردن.
10- عطر زدن و خود را خوشبو کردن (غیر از زیارت کربلا).
11- هنگام رفتن به زیارت، ذکر «اللَّهُ أَکْبَر»، «الْحَمْدُ للَّهِ»، «سُبحانَ اللَّهِ» و «لا الهَ الَّا اللَّهُ» گفتن و صلوات فرستان بر پیغمبر و آل او.
12- بر در حرم ایستادن و اذن دخول خواندن به کلمات مأثوره.
13- تلاش درجهت تحصیل رقّت قلب، سوزش دل و خضوع.
14- سجده براى خداوند به منظور تشکر از این نعمت الهى.
15- مقدّم داشتن پاى راست هنگام ورود، و پاى چپ هنگام خروج.
16- ایستادن در وقت زیارت، اگر عذرى ندارد.
17- سر به زیر انداختن و به بالا و طرف راست و چپ توجه نکردن.
18- خواندن زیارتهاى مأثوره و ترک زیارتهاى مخترعه.
19- خواندن نماز زیارت که اقلّ آن دو رکعت است.
20- خواندن دعاهاى وارده، بعد از نماز و زیارت.
21- خواندن مقدارى از قرآن و هدیه کردن به روح مقدس صاحب آن مرقد شریف.
22- نماز واجب را بر نماز زیارت مقدم داشتن و اگر مشغول زیارت بود و «قَدْ قامَتِ الصَّلاة» را شنید، زیارت را ترک و در نماز جماعت شرکت کند.
23- زیارت کردن براى پدرو مادر و دوستان و نزدیکان و به نیابت ایشان سلام کردن و براى آنها طلب مغفرت نمودن.
24- ترک سخنان ناشایست و کلمات لغو و بیهوده و صحبتهاى دنیایى که همیشه درهر جا مذموم و مانع رزق و جالب قساوت قلب است، به خصوص در بقاع مقدس.
25- بلند نکردن آواز و صداى خود در آن مشاهد شریفه براى هر علتى که باشد.
26- وداع با صاحب آن مرقد شریف در وقت بیرون آمدن از آن شهر.
27- قصد مراجعت داشتن به آن مکان مقدس هنگام وداع.
28- بهتر کردن حال و کردار و گفتار خود، نسبت به پیش از زیارت.
29- انفاق و احسان بر فقرا و مساکین و مجاوران آن بقعه. (آداب زیارت علامه محدث نورى)
82- ادب بانوان در زیارت
مرحوم علامه امینى در فصل «ادب الزائرات» مىنویسد: پس بر زنان زائر است که: «چشم خود را از حرام بپوشند، خود را از تبرج و شهوت بازدارند و لباس حیا به تن کنند، و روبند عفت زنند، در میان راه که تداخل با مردان دارد، راه نروند، از کنار دیوار بگذرند، پوشیدن لباس نازک را ترک کنند، از هر چه مایه شهرت آنها مىشود اجتناب کنند، سرمه وعطر در معابر نزنند ...» (ادب الزائر، صص 47- 50)
آری،
هزار سال پیاده طواف کعبه کنى قبول حق نشود اگر دلى بیازارى
ان شاء الله همه مسافران اسلام خصه زائران عزیز و مخصوصا کاروان های پیاده حضرت ابی عبد الله الحسین علیه السلام، غانماً و سالماً به مواطن خودشان بازگردند و مورد لطف و مهر خدای متعال قرار گیرند همانطور که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
لو یعلم الناس رحمة الله للمسافر، لاصبح علی ظهر سفر، ان الله بالمسافر رحیم. (مجموعه ورام ج 2 ص 33)
(اگر مردم از رحمت خدا به مسافر خبر می داشتند همگی بار سفر می بستند همانا خداوند با مسافران بسی مهربان است)
و عرض آخر ما جز این نیست که:
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش (حافظ)
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الاطهار و عجل فرجهم