گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پیامبر، الگوی برتر (3)

یکی از ابزارهای کاربردی کردن مفاهیم اخلاقی مطالعه آنها در زندگی بزرگان مخصوصا معصومین است. در چند شماره به بررسی ابعادی از رفتارهای فردی و اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره شد در این شماره با مفاهیمی مانند انصاف، تفکر، اهمیت به کودکان، و ... در سیره آن حضرت آشنا می شویم 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

پیامبر، الگوی برتر (3)

 

 

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً (الأحزاب : 21)

 

 

سبک زندگانی را از پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه بیاموزیم:

 

 

انصاف

 

 

هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله هفت ساله بود، روزى از دایه اش (حلیمه سعدیه ) پرسید، برادرانم کجا هستند؟ (چون در خانه حلیمه بود، فرزندان او را برادر خطاب مى کرد). حلیمه جواب داد: فرزندان عزیز، آنان گوسفندانى را که خداوند به برکت وجود تو به ما مرحمت کرده است ، به چرا برده اند. طفل گفت : مادر: درباره من به انصاف رفتار ننمودى . مادر پرسید: چرا؟ گفت : آیا سزاوار است که من در سایه خیمه بمانم و شیر بنوشم ، ولى برادرانم در بیابان ، زیر آفتاب سوزان باشند؟ (بحارالانوار، ج 15 ص 376)

 

 

تفکّر  

 

 

از همان اوائل زندگانى که در سرزمینى به نام اجیاد در اطراف مکه به شبانى مى پرداخت ، با عزلت و تنهائى ماءنوس بود و در آن سکوت صحرا، ساعتها به فکر فرو مى رفت و در امر وجود و حیات غور مى نمود. او در دنیایى ، غیر دنیاى قوم خود مى زیست ، و هیچ گاه در مجالس لهو و تفریح آنها حضور نمى یافت ، و در جشنها و مراسمى که به نام بتها برپا مى داشتند، شرکت نمى کرد، و با گوشت قربانى که تقدیم بتها مى شد، دست و دهان آلوده نمى ساخت. او سیر و تفکر خود را در جزء کلمه توحید و نفى ماسوا خیلى زود به پایان رسانده بود. از بتها تنفر داشت و مى گفت : هیچ چیز را به قدر این بتها دشمن نمى دارم .( سیره احمد زینى ، ص 95.)

 

 

اهمیت به کودکان

 

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلى الله علیه و آله با مسلمانان خواندن نماز ظهر را با جماعت شروع کردند، ولى بر خلاف معمول ، دیدند آن حضرت دو رکعت آخر نماز ظهر را با شتاب به پایان رسانید. بعد از نماز، مردم از آن حضرت پرسیدند: چه شده ؟ مگر حادثه اى رخ داده که شما نماز را با عجله تمام کردید؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: اما سمعتم صراخ الصبى . یعنى : آیا شما فریاد گریه کودک را نشنیدید؟ (سیره حبلى ، ج 1، ص 270)

 

 

دوری از بخل

 

 

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به طواف کعبه مشغول بود، مردى را دید که پرده مکه را گرفته و مى گوید: خدایا به حرمت این خانه مرا بیامرز. حضرت پرسید: گناهت چیست ؟

 

 

او گفت : من مردى ثروتمند هستم . هر وقت فقیرى به سوى من مى آید و چیزى از من مى خواهد، گویا شعله آتشى به من رو مى آورد.

 

 

پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: از من دور شو! و مرا به آتش خود نسوزان .سپس فرمود: اگر تو بین رکن و مقام (کنار کعبه ) دو هزار رکعت نماز بگزارى و آن قدر گریه کنى که از اشکهایت نهارها جارى گردد، ولى با خصلت بخل بمیرى ، اهل دوزخ خواهى بود. (فروع کافى ، ج 6، ص 48.)

 

 

مذمّت بدهکاری

 

 

جنازه مردى را آوردند تا رسول خدا صلى الله علیه و آله بر آن نماز گزارد. پیامبر صلى الله علیه و آله به اصحاب خود فرمود: شما بر او نماز بخوانید، اما من نمى خوانم .اصحاب گفتند: یا رسول الله ! چرا بر او نماز نمى گزارى ؟ حضرت فرمود: زیرا بدهکار مردم است .ابو قتاده گفت : من ضامن مى شوم که قرض او را ادا کنم . پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: به طور کامل ادا خواهى کرد؟ ابو قتاده : بله ، بطور کامل خواهم کرد. آنگاه پیامبر صلى الله علیه و آله بر او نماز گزارد. ابو قتاده گوید: بدهکارى آن مرد هفده یا هجده درهم بود. (جامع السعادات ، علامه نراقى ، ج 2، ص 153)

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.