گوهر معرفت
عرفان و اخلاق کاربردی بر مبنای قرآن و عترت

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته ممنون از مطالب بسیار عالی . لطفاً منبع انعکاس اعمال شب قدر در تمام سال را اعلام فرمایید. با تشکر. پاسخ از مدیر اجرایی سایت

علیکم السلام از اظهار لطف و حسن ظن شما سپاسگزاریم از آنجایی که تمام محتویات این سایت تحت اشراف حضرت استاد حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی حفظه الله قرار دارد طبعا آنچه از کلمات درربار استاد بزرگوارشان ذکر می شود یا منقول از کتب مبارک ایشان است که اکثرا با ذکر منبع و آدرس در اختیار مخاطبان عزیز سایت قرار می گیرد یا مطالبی است که جناب استاد به عنوان شاگرد ایشان یا مستقیما از خود علامه نقل می کنند یا از یکی از فرزندان و شاگردانی که مورد وثوق استاد هستند طبیعتا این حق برای شاگردان هست که می توانند مطالبی را از اساتیدشان نقل کنند اما در مقابل باید دید وظیفه مخاطبان چیست؟ در اینجا مطلبی را که دریافت می کنند طبق آیه قرآن ان جائکم فاسق فتبینوا اگر روای و ناقل حتی فاسق است نمی توان گفت پس نقلش فاسد است بلکه باید تحقیق کرد و آن را با موازین و ملاکات و شاخص هایی که در دست است سنجید اگر بر خلاف بود رد کرد و الا دلیلی بر رد نیست حال اگر آن شخص ناقل فاسق و فاسد نیست یک عالم است می توان مطلبش را قبول کرد یا در صورت تردید باز با موازین سنجید با روایات و یا آیات قرآن سنجش نمود امام باقر علیه السلام فرمودند: هرجا در مورد کلام ما تردید داشتید آن را بر کلام الهی عرضه کنید اگر مطابق بگیرید و الا بر دیوار بکوبید

بزرگورانی که مطالب این سایت را دنبال می کنند این اطمینان را داشته باشند که حضرت استاد مطالب موثق را نقل می کنند یا خود از استادشان شنیدند یا با واسطه ای که نزدشان معتبر است یکبار می فرمودند: مطالبی را از علامه در یاد دارم اما برای نقل اگر احتمال خطا دهم احتیاط می کنم و از دیگر رفقای سلوکی مرحوم علامه سوال می کنم آنگاه که برایم قطعی شد نقل می کنم.

بنابراین وقتی شاگردی می گوید استادم اینطور فرمودند، همین نقل منبع است دیگر از وی ذکر منبع را سوال نمی کنند ذکر منبع را از کسی می پرسند که نسبتی با منقول عنه نداشته باشد مثلا علامه طباطبایی می فرمایند استاد ما مرحوم قاضی چنین می فرمود در اینجا دیگر غلط است که بپرسیم منبع چیست خود نقل شاگرد از استاد منبع است بله آنچه که هست این است که بگوییم من به نقل مثلا این شاگرد اعتماد ندارم که این مطلب دیگری است که باید گفت: در باب نقل دو عنوان وجود دارد اول نقل دوم ناقل در مورد ناقل بنا بر اعتماد است مگر اینکه دلیلی بر خلافش ثابت گردد اما در مورد نقل اگر حتی از فاسد باشد برای قبولش باید دلیل خواست