گوهر معرفت
عرفان و اخلاق کاربردی بر مبنای قرآن و عترت

سلام علیکم استاد: وقت شما بخیر ان‌شاءلله که سلامت باشید من حدود سن 18 سالگی با محبت و عشق خدا با مفهوم سلوک اشنا شدم و مسیر زندگی من کلا عوض شد (چرا که در قبل ازاشنایی ادم اصلا خوبی نبودم دوستان بدی داشتم و گناهان خیلی زیادی داشتم و زیاد هم به نماز و روزه پایبند نبودم و تا الان هم نتوانستم همه اعمال قضا شده  را ادا کنم ) والان حدود 20 سالمه.  یعنی حدود 2 سال که اشنا شدم و بدون استاد و راهنما هستم وطی این مدت مساءل زیادی پیش امد افسردگی ها و شکست عهدی ها و...یکی از اصلی ترین موضوعاتی که خیلی تغییر کرده در موردعشق و محبت خدا هست که میخواستم ازتون بپرسم.
استاد تا اونجایی که یادم میاید از ابتدا با عشق الهی با سلوک آشنا شدم و پا در مسیر سلوکی گذاشتم و این عشق تا حدی بود که با خواندن بیشتر کتاب های دینی احساس حرارت میکردم و گریه میکردم و نماز هایم بسیار با حرارت و عشق و اشک فراوان بود .

مسله ای که خیلی آزارم می‌دهد این است که در ابتدا آتش عشق و حرارت بسیار حس می‌شد ولی با گذشت زمان کم شد و روبه سردی گذاشت (البته با تناوبی میرا: یعنی عشق و حرارت من تناوبی بود یک روز بود یک روز نبود ولی در کل اگر میانگین بگیرم خیلی آن حرارت و آتش کم شده) علارغم اینکه سعی کردم بیشتر به دستورات پایبند باشم یعنی مراقبه اعمالی که در ابتدا داشتم کم بود ولی با گذشت زمان بیشتر شد سعی کردم بیشتر رعایت کنم و همچنین در پی کسب معرفت برامدم و کتب معرفتی نیز مطالعه کردم با این حال علارغم اینکه هم مراقبه عملی من بیشتر شد و متشرع تر شدم و هم معرفتم و دانسته های توحیدی من بیشتر شد آن حرارت و عشق خیلی کمتر شد.

البته چند مطلب را بگویم:

1.مراقبه به معنای یاد خدا بودن من در ابتدا نسبتا بیشتر بود چرا که وقتی که حرارت و عشق بیشتر بود بدون زحمت و سختی در حضور و یاد خدا بودم ولی وقتی آن حرارت و عشق رفت هرچه تلاش می‌کنم نمی‌توانم به یاد خدا باشم اصلا فکر می‌کنم مراقبه معلول جذبه هست نه برعکس و در نتیجه مراقبه (به معنای حضور قلب در تمام لحظلات) من نسبت به گذشته کم شد.

2. تا آن جایی که یادم می آید حالم از ابتدا به سه قسمت تقسیم می‌شود: در ابتدا که اصلا قبض و بسطی نبود و فقط عشق و حرارت بود. در اواسط دچار قبض و بسط های خیلی شدیدی شدم و هر چه گذشت از شدت قبض کاسته و به زمان آن اضافه شد و قسمت سوم هم که احوالات اخیر من است شدت قبض های من خیلی کم ولی زمان آن طولانی شد و خبری هم از آن حرارت و عشق گذشته نیست (البته هر از چندگاهی به ما سر می‌زند و زود می‌رود و بطور میانگین کم شده).

3. از همان ابتدا هم واقعا نمی‌گویم مراقبه خوبی داشته ام و الان هم به نظر خودم ندارم وخیلی از دستورات مستحبی را بجا نمی اورم(یا وقت ان را ندارم یا توان بجا اوردن را ندارم).

استاد این وضعیت فعلی من عادی است؟ یعنی همه همین طور می‌شوند؟ (منزلی از منازل است) یا مشکل من است و به دلیل کم کاری و عدم مراقبه به این صورت شدم؛چرا که بجای انکه با سیر و سلوک عشق روز به روز بیشتر شود برای من انگار روز به روز کمتر میشود

استاد حالا به نظر شما چی کار کنم وقتی هیچ عشقی نمانده و سرد شدم چطور مسیر را ادامه دهم؟

پاسخ از حجة الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

هوالعلیم؛ علیکم السلام و رحمة الله؛ الحمدلله که جذبات الهی شامل حالتان شده است که این از الطاف خداست و باید پیوسته شاکر این عطیه بود چند نکته را به اجمال عرض می کنم

اول: مهمترین عامل در تداوم این مرحمت تا اینکه از حال به دوام و ملکه و استمرار قلب گردد و موجب رشد باشد داشتن استاد است حالاتی را که بیان می کنید نشانه حیرت و سردرگمی و تشویش است و همه اینها از نبود استاد و دستگیری اوست

دوم: از عوامل موثر و مهم در سیر الی الله داشتن رفیق سلوکی است که دلسردی ها نشانه نداشتن رفیق سلوکی و مصاحب و جلیس از جنس خود انسان است

سوم: بدون داشتن استاد انسان علاوه بر سردرگمی دچار افراط و تفریط می شود و چه بسا دستورات و اعمالی که در حالاتی برای سالک نافع نباشد انجام دستورات باید زیر نظر استاد یا شخص خبیر باشد فی الحال بر نماز اول وقت و قرائت قرآن و انجام واجبات و ترک محرمات مداومت داشته باشید.

چهارم: از اموری که می تواند به شما کمک کند مطالعه یک دوره منظم علوم و معارف اسلام بر مبنای سیر الی الله است که حقیر به شما پیشنهاد می کنم از دوره کتاب های سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی اعلی الله مقامه ابدا غفلت نکنید که مناسبت است این دوره را زیر نظر یک شخص خبره و با نظم مطالعه نمایید.

پنجم: سالک الی الله باید بر نفس خود و حالات خود مسلط شود تا جایی که از اشتغالات روزمره تحصیل یا کسب غافل نشود

ششم: به شدت از همنشینی و مجالست با اهل دنیا و گناه که از هر دری سخن می گویند بپرهیزید در مجالس لغو شرکت نکنید اخبار را در حد ضرورت پیگیری کنید و به مشاهد مشرفه بروید و از حالاتتان به کسی نگویید طریق رزقتان را حلال کنید و از عهده حقوق و دیون مالی شرعی مانند خمس و کفارات برآیید صدقه در این راه راهگشاست

هفتم: توسل از اهم امور است که در همه آنات باید نفس و جان شما را پر کند از آقا و مولی و صاحب عصر حضرت ولی الله الاعظم سلام الله علیه با حال التجاء بخواهید دستگیرتان باشند

هشتم: کتاب جذبه عشق نوشته آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی فرزند علامه طهرانی را تهیه و مطالعه نمایید.

و من الله التوفیق