گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پرسش و پاسخ (دستگیری اولیای الهی از گناهکاران)

سلام علیکم؛ سوالی ذهن بنده رو مشغول کرده که اگر لطف کرده و پاسخ مبسوطی بفرمایید متشکر می شوم بنده به توفیق الهی شرح حال اولیای الهی را خوانده ام از جمله علامه طهرانی و سید هاشم حداد رحمه الله علیهما الواسعه و حسرت بزرگی بر دلم نشسته که ای کاش بنده نیز استادی به مانند این بزرگواران داشتم که از بنده نیز دستگیری میکردند از طرف دیگر بنده وقتی نگاه به اعمال و گناهان خودم میکنم و قول هایی که به خداوند متعال در ترک گناه داده بودم و نتوانستم انجام بدهم شرمنده می شوم و میگویم من کمترین کجا و دستگیری این بزرگواران کجا!

حال سوال حقیر این است بنده به لطف الهی یکی از اولیای الهی را میشناسم ولی اینقدر بار گناهانم سنگین است که میترسم و خجالت میکشم به خدمت ایشان بروم؟ که مبادا طرد شوم

ایا هر کسی به خدمت این بزرگواران میرسد و توفیق دستگیری نصیبشان میشود باید خیلی پاک باشند؟ ایا این بزرگواران از افراد گناهکار هم دستگیری مینمایند؟ ایا وقتی دستمان به دست این بزرگواران رسید کمک میکنند بعضی از گناهان که عادت شده و از دست ما خارج شده با ولایت تکوینی ترک شود؟ شرمنده که سوالم طولانی شد چون سینه ام پر از آتش است و می سوزم

امیدوارم توانسته باشم منظور سوالم را برسانم التماس دعا پاسخ از حجة الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

هو العلیم؛ علیکم السلام. گرچه ادراک هز یک از اولیای الهی دارای فیوضاتی است اما از آنجایی که راه و سیر و سلوک الی الله منحصر حتی به شخص انبیاء و معصومین نیست چه رسد به ولیی از اولیای الهی، بنابراین بجای حسرت باید بنا را بر انجام آنچه که دستور داده اند گذاشت.

در جریان جنگ احد وقتی خدای شایع شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله کشته شده است آیه نازل شد که او رسولی بیش نبود خلیفه ای بیشتر نبود خلیفه نیست مستخلف عنه که هست؟ خدا که هست؟ و خدا هیچگاه محدود به حد و شخص ممکن الوجود نمی شود. در روایت داریم اگر روی زمین دو نفر باشند یک نفر از آنها حجت باید خدا باشد پس حجت خدا هست چه عام و چه خاص؛ لذا ناامیدی و حسرت در راه خدا هرگز معنا ندارد. از طرفی بزرگان همواره افراد را از اینکه به خود و نفسشان و اعمالشان نظر کنند منع می کردند بجای این می فرمودند: به رحمت خدا و دستگیری و اشتیاق خدا برای هدایت و تربییت نظر کنید حتی به بیان بهتر و دقیقتر در نظر به نفس باید خود را پایینترین و گناهکارترین افراد به حساب آورد سیدنا الاستاد می فرمودند: کسی از همه بیشتر بدست می آورد که خود را از همه پایینتر بداند نه اینکه لازمه هدایت و دستگیری گناه کار بودن است هرگز بلکه ندیدن خود مراد است اظهار ضعف و پستی و مسکنت مراد است. انسان باید خود را محتاج بداند فقیر بداند بدهکار به تمام معنی الکلمه ببیند آنگاه هدایت خاص خدا شاملش می شود.

دستگیری و هدایت برای هر کسی است اگر انسان گناهی دارد با توبه آن را ترک می کند و همین توبه انسان را طبق آیات قرآن محبوب خدا و ملائکه و عالم ملکوت می کند و مقدمه برای دستگیری و تربیت می شود.

البته کمک استاد بالاتر از مدد و کمک ذات باریتعالی نیست کمک هرچه که باشد اختیار را از انسان سلب نمی کند و الا که بدون اختیار کمالی بر ترک گناه مترتب نمی شود و اساسا دیگر سیر و سلوک و مجاهده نفسی معنا ندارد بله استاد در طول هدایت خدای متعال راه را هموار می کند حق را مبرهن می سازد و خوب حق را از باطل تبیین می نماید و خلاصه استاد راه از برای اتمام حجت است. از این نکته هم نباید غافل بود که هرچه امدادهای خدای متعال بیشتر و قوی تر از آن طرف عزم و جزم شیطان هم بیشتر است. استاد که می آید شیطان هم ماموریتی خاص پیدا می کند چرا که عالم عالم اختیار و از آن طرف امتحان است و انسان در این دنیا پیوسته دائر مدار اختیار و امتحان است.


ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.