گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پرسش و پاسخ (شاخص ایمان در مردان و زنان)

سلام علیکمخصوصیاتی که شخص بواسطه ی آن مؤمن محسوب می شود چیست ؟ پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی


سلام علیکم. خصوصیاتی که شخص بواسطه ی آن مؤمن محسوب می شود چیست ؟

پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

هو العلیم علیکم السلام و رحمة الله، راجع به خصوصیات مومنین و صفات ایشان در قرآن کریم آیاتی ناب و راهگشا بیان شده است که بخشی از آن در سوره مومنون و بخشی در سوره انفال آمده است و به عبارت دیگر می توان قرآن کریم را توصیف اهل ایمان دانست

و همینطور در کتب روایی ما مخصوصا در کتاب بحار الانوار در قسمت کتاب ایمان و کفر به خصوصیات مومنان به طور تفصیل از زبان معصومین علیهم السلام تصریح شده است.

اما تمام خصوصیات و اوصاف اهل ایمان را می توان در یک کلمه خلاصه کرد همانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله بدان اشاره فرمودند

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شاخص و میزانی را معرفی کردند که برای هر کسی در مقابل این پرسش پاسخ مناسبی است

می فرمایند: أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ لِمَ سُمِّیَ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً لِإِیمَانِهِ النَّاسَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ مَنِ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ ( بحارالأنوار ج 72 ص 148)

( آیا می خواهید خبر بدهم به شما چه کسی مومن است؟ کسی مومن است که مردم وی را امین و امانت دار بدانند بر جان و آبرو و اموالشان دوباره فرمودند می خواهید خبر دهم که مسلمان کیست؟ مسلمان کسی است که مردم از دست و زبانش در سلامت بسر برند )

مومن کسی است که چنان مواظبت و مراقبت بر زبانش دارد که دیگران از آن درامانند.

یکی از شاگردان مرحوم قاضی رحمة الله علیه می گوید مدت ها بود که متوجه ضخمی در دهان مرحوم قاضی شدم بطوریکه حتی گاهی موقع صحبت کردن به سختی می افتادند چند بار سوال کردم هر بار طفره می رفتند تا اینکه یکبار بر اثر اصرار زیاد فرمودند: علت این ضخم و طاول این است که جوان که بودم بیست و شش سال در دهانم ریگ می گذاشتم که مواظب باشم مبادا با زبانم دلی را برنجانم و خطایی مرتکب شوم

اندر جمال یوسف گر دست ها بریدند              دستی به جان ما بر بنگر چه ها بریدیم

مومن، مردی است که وقتی پا به آستانه خانه می آید با نورش با سیمای گشاده و بشاش و لبخندش فضای خانه را روشن کند سلامت را ظاهرا و باطنا به همسر ش هدیه دهد و اهلش از قرار گرفتن کنار او احساس امنیت کنند.

مومن، زنی است که وقتی شوهر به خانه قدم می گذارد و او را می بیند تمام سختی ها و فشارها و غم ها از وجودش بیرون رود

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند           پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

امیر مومنان علی علیه السلام می فرمود: هرگاه بر آستانه خانه پا می نهادم همین که چشمم به جمال فاطمه روشن میگشت تمام غم ها از دلم بیرون می رفت.

مومن، آن زنی است که وقتی به مجلسی می رود طوری لباس تهیه می کند که مبادا زن دیگری به طمع آن لباس و موقعیت دلش به شوهرش که چنین توانی ندارد سرد شود.

مومن، آن کسی است که وقتی به محل کار و کارخانه و کارگاه و اداره می رود همه از دیدنش خوشحالند و احساس امنیت دارند نمی گویند: دوباره فلانی آمد

مومن کسی است که دیگران از گزند کلامش در امانند از نیتش در امنیتند از نگاهش در هراس نیستند در حراستند.

مومن آن پسر جوانی است که طوری در انظار آمده که خاطر دیگران از فکرش در امانند در پس نگاه و رفتارش دامی از شهوت و حیوانیت نمی بینند

مومن آن دختر جوان و صاحب جمالی است که دل های جوان و حساس و اثرپذیر در مواجهه با او از حجاب و لباس و آرایش وی در سلامت می مانند دختری است که در حضور اجتماعی خود، امین کاشانه و خانواده هاست که مبادا سست شوند.

مومن کسی است که وقتی امانتی را بدو می سپارند خیانت نکند امین دین و ناموس و دنیای مردم باشد.

مومن کسی است که دانه را دام نکند برای مردم و اموال مردم و باورهای مردم.

مومن هر کسی است که در آخر الزمان که دل های خسته اما امیدوار حال که نوری بر قلب هایشان تابیده، دین را دام نکرده باشد، نماز و روزه را دام نکرده باشد، عبا و عمّامه را دام نکرده باشد، عرفان و سلوک و ذکر را دام نکرده است.

باده نوشی که در او روی و ریایی نبود      بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

پس ایمان نه به مرد بودن است نه به زن بودن نه به جوان بودن است نه پیر بودن نه به زیبایی است نه زشتی نه به فقر است نه به ثروت نه به مناصب بالای دنیایی است نه به کمترین بودن نه به عالم بودن است نه به عامی بودن فقط به قلبی پُر از تقواست و این تقوا را در بسته ای از امنیت و سلامت به دیگران هدیه دهد؛ همین و بس.

گروهى از انصار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم  از یمن قیام کرده اند. و وقتى جمعى از ایشان به خدمت حضرت ختمى مرتبت صلى الله علیه و آله و سلم رسیدند، آن حضرت چنین فرمود:

اءتاکم اءهل الیمن ، هم اءلین قلوبا، وارق افئدة ، الایمان یمان ، والحکمة یمانیة (سفینة البحار، ج 2، ص 735)

(اهل یمن بر شما وارد شده اند، آنان قلبهایى بسیار نرم و دلهایى سرشار از مهربانى دارند، ایمان یمنى و حکمت یمانى است)

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که برخی مردم از لحاظ فصاحت در لام یا واوی خطا نمی کنند، ولی قلب آنها از شب تار، تاریک تر است. و برخی مردم از قلب خود با زبان خویش نمی توانند خبر بدهند، اما قلب آنها مثل چراغ نورانی است.

عمار ساباطى گوید: از امام صادق علیه السّلام سؤال شد آیا اهل آسمانها اهل زمین را مشاهده مى‏ کنند، فرمود: آنها فقط مؤمنان را مى ‏نگرند، زیرا مؤمن از نورى است مانند نور ستارگان گفته شد پس آنها اهل زمین را مشاهده مى‏کنند، فرمود خیر آنها نور مؤمن را به هر طرف که برود مى‏نگرند، بعد فرمود: هر مؤمنى در روز قیامت پنج ساعت مى‏تواند شفاعت کند. (ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج‏ 1 ص 73 )

مومن قلبی متواضع نسبت به حق دارد به عبارت دیگر قلب مؤمن از فطرت اصلی خارج نشده و هر چه از حقایق ایمانی و معارف الهی به او القا شود، خواهد پذیرفت. لذا در روایت آمده است که قلب مؤمن مفتوح است، اما قلب منافق چون با تیرگی های مخالف فطرت آغشته شده است، مسدود می باشد و حرف حق و حقیقت را پذیرا نیست و صفحه آن همچون صفحه ای سیاه وتاریک است که نقشی نمی پذیرد.

بزرگی می فرمود: مؤمن خیلی زیرک و زرنگ است، حتی سر شیطان کلاه می گذارد، همه از شیطان فرار می کنند، شیطان از مؤمن می گریزد. همه از آتش می ترسند، آتش از مؤمن می ترسد و فرار می کند.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.