گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پرسش و پاسخ (تماشای تلویزیون و تاثیر آن بر نفس)

سلام علیکم از خدمت شما استاد بزرگوار سوالی داشتم لطفا در مورد حکم تماشای تلویزیون و تاثیراتی که روی نفس میگذارد توضیحاتی بفرمایید بسیار بسیار از زحمات شما متشکرم پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

سلام علیکم از خدمت شما استاد بزرگوار سوالی داشتم لطفا در مورد حکم تماشای تلویزیون و تاثیراتی که روی نفس میگذارد توضیحاتی بفرمایید بسیار بسیار از زحمات شما متشکرم

پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

هو العلیم. علیکم السلام و رحمة الله.

هر چیزی که موجب تشویش نفس و دور شدن آن از حقیقت و انصراف از عالم توحید شود و از طرفی باعث سلب اراده  شده و اختیار را از نفس بگیرد و منجرّ به عادت گردد، برای نفس مُضرّ و سمّ است.

از این روی، تلویزیون به عنوان یک ابزار رسانه ای فی حدّ نفسه حرام نیست، اما آنچه در او نمایش داده می شود و قالب و محتوای آن را تشکیل می دهد، در برخی موارد قطعاً محکوم  به حرمت فقهی است و در بیشتر موارد هم مشمول حرام سلوکی و اخلاقی می باشد.

یکی از موارد حرام فقهی و سلوکی در تلویزیون، موسیقی است که اکثر محتوای این جعبه را بخود اختصاص داده است. سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه قائل به حرمت تمام انواع موسیقی بودند و حتی آن چرا که از تلویزیون پخش میشد را حرام می دانستند، گر چه منکر برخی آثار برای موسیقی نبودند، ولی می فرمودند: چون تشخیص موسیقی نافع از موسیقی ضارّ برای افراد عادی ممکن نیست، لذا شارع مقدس باب آن را به طور کل بسته است و نخواسته افراد از این راه به طرف خداوند نزدیک شوند و آن را حرام فرموده است.

حرمت موسیقی از مسلّمات فقه شیعه تا سه دهه قبل از این بود و همه فقهاء بر این نظر متفقند که اصل اوّلی و مُسلّم و غیر قابل انکار در موسیقی بر اساس آیات و روایات و آثار مُخرّب آن، حرمت است؛ اینگونه نیست که موسیقی حلال باشد مگر بعضی از انواع آن که حرام است، بلکه قضیه عکس است یعنی حتی قائلین به جواز می گویند: موسیقی در اصل حرام است مگر بعضی از آن که آن مقدار مجاز را هم با زحمت و مشقت با هزار اما و اگر ثابت می کنند.

سیدنا الاستاد حضرت علامه از همین موسیقی هایی که در تلویزیون پخش می شد (آن هم در حدود بیست سال پیش) تصریح به موسیقی مبتذل می کردند و حتی می فرمودند: فتاوایی که در حلّیت این موسیقی ها داده شد، اینطور نیست که صحیح باشد قطعا خطاهایی هم وجود داشته است چرا که انسان جایز الخطاست و حتی مجتهد ممکن است در فتوای خود خطا کرده باشد و از اینکه فتاوای سایر مراجع که صراحت در حرمت موسیقی داشت اعلان نمی شد بسیار متاسف بودند

تاثیر موسیقی بر نفس بسیار بسیار خطرناک است تا حدی که در روایتی داریم که امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که چهل روز صدای موسیقی در خانه اش باشد شیطان تمام اعضایش را بدان مسح می نماید تا جاییکه غیرت به کلی از آن شخص می رود (فروع کافی ج 6 ص 432)

در جای دیگر حضرت فرمودند: خانه ای که در آن صدای موسیقی بلند باشد اهل آن خانه از مرگ های ناگهانی در امان نیستند و هیچ دعایی مستجاب نمی شود و ملائکه دیگر وارد آن خانه نمی شوند (وسائل الشیعه ج 17 ص 303)

یکبار شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد :پدر و مادرم فدایت وقتی در منزل به مستراح می روم از خانه همسایه ام نوای موسیقی و آوازه خوانی به گوشم می رسد و من گاهی برای آنکه صدای موسیقی آنها را بشنوم نشستن در مستراح را طول می دهم .پس امام فرمود: ای مرد شنیدن موسیقی و خوانندگی را ترک کن آن مرد گفت ای مولای من آخر من که به مجلس آنها نرفته ام بلکه فقط صدای آوازی از آنها را می شنوم پس امام علیه السلام فرمودند:آیا گفتار خدای متعال سوره اسری آیه 17 را نخوانده ای  همانا چشم و گوش و قلب نسبت به آن چیزی که کسب کده اند مسئول هستند . آن مرد پس از شنیدن این آیه گفت: به خدا این آیه از کتاب خدا را تا کنون از هیچ عرب و عجم نشنیده بودم ودیگر این عمل را تکرار نخواهم کرد . پس امام فرمودند: برخیز و غسل توبه کن زیرا بر گناه بزرگی مداومت می کردی . (من لا یحضر الفقیه ج1 صفحه 73)

امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجل سوره مومنون آیه 3 که می فرماید: والذین عن اللغو معرضون، (مومنان کسانی هستند که از لغو گریزان هستند) فرمودند: منظور از"لغو" "موسیقی و آوازه خوانی" است. (فروع کافی جلد 4 ص 433 ) 

حتی اگر قائل به حلیت بعضی از انواع موسیقی باشیم، اما لغو بودن آن محرز است و این در حالیست که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: مومنین واقعی و سالکان راه خدا از هر امر لغوی پرهیز می کنند. ما حتی اگر قائل به جواز و حلال بودن موسیقی باشیم اما حتما گوش دادنش که واجب نیست در حالیکه متاسفانه امروزه برخی از کارشناسان و ورانشناسان طوری وانمود می کنند که کأن گوش دادن به موسیقی واجب است و به هر قیمتی که شده می خواهند آن را بخشی از ضروریات و مایحتاج زندگی کنند.

رهبر کبیر انقلاب مرحوم آیت الله خمینی قدس الله نفسه در کتاب اربعین خود می‌فرمایند: استاد ما (آیت الله شاه آبادی) می‌فرمودند: بدترین چیز برای انسانی که می‌خواهد در راه سلوک حق برود گوش دادن به غنا؛ یعنی، آوازها و موسیقی‌های حرام می‌باشد. (کتاب چهل حدیث)

کوتاه سخن آنکه: از آیاتی از قرآن به مدد روایاتی که در ذیل آنها وارد شده است و روایات و احادیثی صحیح و مستند و آثاری که موسیقی در مقام عمل بر نفس انسان می گذارد نتیجه ای جز حرمت فقهی و سلوکی نسبت به موسیقی نمی گیریم که البته این مجال یارای پرداختن مبسوط به این مطلب را بیش از این دارد.

یکی دیگر از آنچه در تلویزیون موجب تشویش نفس و از بین رفتن توجه و مراقبه است و به طور کلی مسیر بندگی را به مسیر شیطانی مبدل می سازد، نمایش زنها به زننده ترین وجه است که در خیلی موارد بر اساس فتاوای فقهی حرام و یا شبهه ناک و در بسیاری موارد هم حرام سلوکی و اخلاقی و روانی است.

از مواردی که نظر و عنایت شارع مقدس و اولیای دین بر احتراز از جمیع موارد آن است نگاه به زن نامحرم و پرهیز از اختلاط با آن است که حقیر تا حدودی بر اساس آیات و روایات این مطلب را در مقاله ای تبیین کرده ام. حال اینکه در این مقوله هم قائل به جواز باشیم و برخی انواع را حلال بدانیم بسی مشکل است.

چقدر خوب است در آنچه که خدای متعال و اولیای دین انسان را از آن پرهیز داده اند کمی دقت و تامل شود که چه مساله ای در آن هست و چه اثری برای نفس دارد؟ آنگاه دیگر به راحتی نمی گوییم اگر زن آشنا بود نگاه به او حرام است اگر غریبه بود اشکالی ندارد! یا اگر مسلمان بود اشکال دارد اگر اجنبی بود بلااشکال است! یا اینکه اگر به صورت مباشرتا و مستقیم و زنده پخش می شد اشکال دارد اگر تصویر و فیلم ضبط شده باشد این اشکال ندارد!

حقیر در این مجال به دنبال بحث فقهی نیستم؛ اما سوالی مطرح است و آن اینکه برای نفس چه فرقی می کند آن زن مسلمان باشد یا اجنبی؟ پخش زنده باشد یا از پیش ضبط شده؟ آشنا باشد یا غریبه؟ واقعا معیار قرآن و سیره پیامبر و منهاج ائمه این چیزهاست؟ این که در روایت داریم یک نگاه نفس را آلوده می کند و مانند یک تیر زهرآلود در آن اثر مخرب دارد و اصلا او را بیمار می کند با این مطالب سازگاری دارد؟ اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: بهترین زن زنی است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند چرا نباید در اعلان نظر و فتاوای ما نقش داشته باشد؟

یکبار در همین رادیو معارف که خود حقیر مدتی کارشناس مباحث اخلاق و عرفان آن بودم جوانی تماس گرفت و از تاثیر نمایش زن ها و صدایشان در تلویزیون سوال کرد، متاسفانه آن کارشناس مربوطه اصلا نفهمید درد این جوان چیست؟ و چه مساله ای را مدنظر قرار داده که این سوال را می پرسد! آقاجان یک جوان از روی صفا و تدیّن و مراقبت بر نفس از دیدن چهره زن و تاثیر آن بر نفسش سوال کرده حال برای نفس آن جوان چه فرق می کند این زن مسلمان است یا یهودی یا مسیحی؟ چه فرقی دارد که پخش زنده است یا نه؟

اگر گفته شود: آن غضّ بصر و فروبستن نگاه به نامحرم که دستور صریح قرآن است و همینطور آن همه روایات که انسان را از نظر و نگاه به نامحرم نهی کردند، مربوط است به عین خارجی و زنی که انسان با او مواجه بشود بنابراین شامل فیلم و عکس آن نمی شود!؛ گوییم: این توجیهی است نامناسب و غیر منطقی؛ چرا که آنکسی که می آید پشت تلویزیون و شما دارید او را می بینید آیا شما می گویید: فیلم و عکس فلانی آمد یا می گویید فلانی آمد؟ آیا تا بحال گفته اید که ما عکس او را در تلویزیون دیدیم؟ یا می گویید: ما فلانی را در تلویزیون دیدیم؟ یقینا آیه غضّ بصر شامل این هم می شود و دیدن این هم حرام است. مضافا به اینکه غرض از غضّ بصر چیست؟ اگر برای این است که از آن مفسده ای که از دیدن زن نامحرم بر نفس مترتب شود، جلوگیری شود، برای نفس چه فرق دارد که این زن در جلوی ما باشد یا در تلویزیون او را ببینیم؟

یکی دیگر از آثار مخرب تلویزیون بر نفس این است که فیلم و سریال ها انسان را از واقعیت دور و به عالم تخیلات می برد چرا که اکثر آنچه که نمایش داده می شود خیالات است در حالیکه تکلیف ما این است که از عالم خیال و مجاز و کثرت و اعتبار به عالم حقیقت صعود کنیم.

اکثر آنچه که در سیما نشان داده می شود نه تنها خیال است بلکه غیر واقعی و ساختگی و اصلا از آنچه که مردم با آن در زندگی خودم مواجه هستند بسیار دور است و به اصطلاح روانشناسان و جامعه شناسان کمتر نمایشی پیش می آید که بیننده بتواند با آن هم ذات پنداری کند و زندگی خود را بر آن تطبیق دهد.

افراد خیال پرداز با همذات پنداری با شخصیت های داستانی و با تصویرسازی و فرضیه سازی در مورد خود و اطرافیان شان به ترس ها و نگرانی ها خود دامن زده و در نتیجه اضطراب زیادی را از این طریق تجربه می کنند.

شما ببینید یک جوان چه پسر و دختر که به عنوان بازیگر یک فیلم یا سریال انتخاب می شوند اولا سعی می شود از زیباترین آنها انتخاب شود با گریم آنها را متفاوت از بقیه جلوه می دهند یک زندگی ساختگی و خانه ساختگی را برای آنها طراحی می کنند حال نفس جوانی که با این دختر یا پسر به مدت چند ساعت یا چند ماه همراه می شود چقدر تخریب می شود؟ مخصوصا تماشای این نمایش ها برای زنان و دختران جوان خصوصا دخترانی که در سنین بلوغ هستند چون قوه تخیلشان بسیار قوی است ضررش مضاعف است.

از همین منظر است که با اینکه داستان حضرت یوسف علیه السلام که به تصریح قرآن بهترین و آموزنده ترین داستانهاست اما تعلیم آن (به معنی تشریح و تبیین جزییات آن، نه قرائت و صرف خواندن) به زنان و دختران نهی شده است! دلیل این نهی تاثیر روانی است که داستان این سوره ممکن است بر نفس دختران و زنان که از حساسیت و لطافت خاصی برخوردارند، داشته باشد.

امیر مومنان علیه السلام می فرمایند: لَا تُعَلِّمُوا نِسَاءَکُمْ سُورَةَ یُوسُفَ‏ وَ لَا تُقْرِءُوهُنَّ إِیَّاهَا فَإِنَّ فِیهَا الْفِتَنَ وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَوَاعِظَ؛ (الکافی، ج 5، ص 516)

(سوره یوسف را به زنانتان تعلیم ندهید...؛ چرا که در آن، ممکن است به تشویش نفس و دگرگونی ذهن بیفتند. آنان را سوره نور بیاموزید که سرشار از پند و موعظه است)

روانشاناسان معتقدند: فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی پیام های مثبت و منفی بسیاری را به بینندگان منتقل می کنند. در این میان، پیام های منفی بر روی افراد حساس تأثیر بیشتری دارد و معلوم است که نفس زنان به مراتب حساس تر است از مردان است

نفس انسان در هیچ حال از تهاجم افکار و خیالات وارده در قلب خالى نیست، حتّى در حال سکوت و استراحت، خواطر بدون اختیار مانند سیل به دل انسان هجوم مى‏آورند، که در اینصورت باید با توجه و ذکر خدا و مراقبه و اعمال صالحه از این وضع فاصله گرفت نه اینکه در مقام تقویت آن برآمد آنچه در تلویزیون نمایش داده می شد تا ساعت ها نفس را درگیر این خیالات و اوهام می کند و او را نگه می دارد و تنزل به عالم کثرت و حیوانیت می دهد تا جاییکه همین خیالات مقبره انسان می شود.

سیدنا الاستاد می فرمودند: فیلم‏هاى شهوى و غضبى و وهمى، نفس را ضایع میکند. می فرمودند: انسان، براى وصول به هدف اعلا، که قرآن کریم مشخص نموده است؛ باید هم از لحاظ سمعى، و هم از لحاظ بصرى، و هم از سایر جهات حواس بشرى، در تنظیم درآید؛ تا این غنچه بوستان امکان بشکفد؛ و این ثمره نهال آدمیت میوه شیرین دهد. و گرنه در مزبله و عفن زار جهل و شهوت و غضب گم و نابود میگردد.

قِصص و داستان‏هاى قرآن کریم، براى این خاصیّت بزرگ است که: با تطبیق آن مسائل، و سرگذشت ها، انسان بخود بیاید، و متذکر گردد؛ و راه دوزخ را نپیماید. بلکه در راه سعادت و بهشت گام زند؛ و به دنبال آن راد مردان، و راستان حرم خداوندى: پیامبران الهى بالأخص حضرت خاتم الأنبیاءِ و المرسلین، که جامع جمیع کمالات آنها، و وارث تمام فضائل و مناقب ایشانست؛ حرکت نموده؛ و با بهره بردارى بحدّ أکمل، به سعادت مطلقه أبدیه واصل شود. (نور ملکوت قرآن، ج‏1، ص: 340)

جان همه روز از لگدکوب خیال             وز زیان و سود و از بیم زوال‏

نى صفا مى‏ماندش نى لطف و فرّ             نى به سوى آسمان راه سفر

لذا می بینیم آن تصویرها و عکس ها چنان تاثیری بر نفس می گذارد که همه جا با انسان همراه می شود موقع استراحت می آید در خلوت می آید در حال رانندگی هست حتی در نماز هم انسان را رها نمی کند! خب این اسارت است این ماندن نفس و گندیدن و خراب شدن آن است. این صورت ها غفلت می آورد غفلت از برنامه حقیقى انسانى که لازمه اش جهالت و غفلت از خداست.

اثرات روانی برخی از برنامه های تلویزیونی همانند سمی است که همه روزه به مقدار بسیار کمی از طریق غذا، آب و یا داروها وارد بدن افراد می شود. این مقدار کم و ناچیز به هیچ وجه سلامت را به خطر نمی اندازد، اما در درازمدت فرد را به طور کامل مسموم کرده، اثرات جانبی ناشی از آن، کل سیستم بدن وی را دستخوش یک بیماری لاعلاج و مهلک می سازد!

اگر آسیب تماشای فیلم ها برای افراد بزرگسال صد باشد برای کودکان میلیون است! کارشناسان معتقدند: پرخاشگری، افسردگی، کج فهمی، لجبازی، تخریب سیستم عصبی و فکری در بیشتر مواقع نتیجه نگاه کردن بیش از حد کودکان به فیلم های تلویزیون است.

در مقاله ای می خواندم: کودکان هر فیلمی را که می بینند، الگو قرار می دهند. یادگیری آنها براساس دیده ها و شنیده هااست و دیدن صحنه های خشن و رفتارهای پرخاشگرانه باعث اضطراب ، ترس و بروز رفتارهای خشن در آنان می شود. خشونت در سریال ها و فیلم ها حتی بر روی کودکان آرام نیز تأثیرگذار است و آنها رادچار هیجان های کاذب می کند.

هنگامی که کودک تحت تأثیر فیلمی قرار می گیرد، در خیال پردازی های خود نسبت به شخصیت های آن احساس نزدیکی می کندو آنها را الگوی خود قرار می دهد. بازی های رایانه ای خشن از دیگر علایق کودکان در سالهای اخیر است ، آنها در این بازی ها نقشی را بر عهده می گیرند و فعالانه وارد عمل میشوند. در این زمینه ، حس گیری بعضی از کودکان آنقدر قوی است که آنچه را که در فیلم ها و بازی های رایانه ای دیده اند، روی خواهر و برادر خود و همکلاسی هایشان پیاده می کنند.

کودکان پرتحرک بهترین روش تخلیه انرژی خود را در زد و خوردی می بینند که از فیلم ها یاد گرفته اند. در این نوع فیلم ها، عواطف انسانی و خانوادگی نقشی ندارد و همه چیز قربانی خشونت و زورگویی می شود. متأسفانه ، باید اظهار داشت که استفاده از امکانات تصویری مانند تلویزیون و رایانه در اغلب خانواده ها بدون نظارت والدین انجام می گیرد.

محققان در یک تحقیق سه ساله، از مادران دو هزار و ‌هفتصد کودک در خصوص عادات تماشای تلویزیون کودکان و تمایل آنها به هیجان، افسردگی، مشکلات مربوط به خواب، عدم تمرکز حواس، رفتار خشن و یا کمبود مهارت های اجتماعی آنها، اطلاعاتی را جمع آوری کردند. شانزده درصد بچه ها یک و نیم تا دو ساله در این تحقیق بیش از دو ساعت در روز تلویزیون تماشا می کردند و در سن پنج و نیم سالگی این عادت را ترک کردند. از هر پنج کودکی که یکی از آنها بیش از دو ساعت تلویزیون تماشا می کرد با خطر مشکلات رفتاری بیشتری روبرو می شدند و کودکانی که تا پنج سالگی عادت به تماشای تلویزیون در آنها بیشتر می شد، این خطر در آنها افزایش می یافت. کودکانی که در اتاق خوابشان تلویزیون دارند بیشتر به مشکلات خواب دچار می شوند. (سایت سلامت نیوز)

یکی دیگر از آسیب های جدی تماشای تلویزیون اتلاف عمر است که حرام فقهی نیست اما حرام سلوکی و انسانی است که متاسفانه طبق آمار، بیشترین زمان فراغت افراد مخصوصا جوانان را رسانه‌های تصویری به خود اختصاص می‌دهند.

دکتر سعید معیدفر، استاد دانشگاه تهران در این باره می‌گوید: مطالعات نشان داده که بیش از 50% اوقات فراغت افراد صرف رسانه‌های صوتی و تصویری و کمتر از 20% مصرف رسانه‌های مکتوب می‌شود. وی می گوید: گذراندن اوقات فراغت در پای رسانه‌های صوتی و تصویری مانع خلاقیت و نوزایش روحی و روانی افراد است و افراد در برابر این رسانه بیشتر دارای نقش انفعالی هستند.

این جامعه‌ شناس که بهره ‌برداری از اوقات فراغت از طریق رسانه‌های صوتی و تصویری را خطری برای جوانان و مانع تقویت خلاقیت و آفرینندگی در آنها می‌داند، ادامه می‌دهد: در نهایت ممکن است افراد دچار نوعی از خود بیگانگی شوند چرا که اوقات فراغت زمانی است که فرد در آن با بازنگهداری خود از انجام کار، موجب تقویت قوای روحی خود می‌شود. اگر این اوقات فراغت صرف اموری که موجب خلاقیت، نوآوری، احساس ابتکار، بازسازی قوای انسانی در فرد شود، می‌تواند نقش اصلی خود یعنی بازآفرینی قوای روحی را ایجاد کند. در غیر این صورت بهره‌برداری زیاد از آنها که در جامعه و در بین جوانان بسیار معمول است می‌تواند در آینده در فرد حالت سستی ایجاد کرده و نشاط و شادابی را در اوقات فراغت ایجاد نکند.قاله"درباره رسانه" نوشته رضا خسروی)

در مجموع می توان گفت: با توجه به مصون نبودن تلویزیون از برخی حرام های فقهی و سلوکی، نبودنش به مراتب بهتر از بودن و تماشا نکردنش بهتر از تماشا کردن است گرچه منکر وجود برخی برنامه های مفید و نافع و تاثیرگذار در تلویزیون نیستیم و نمی خواهیم به طور صد در صد آن را نفی کنیم چرا که بسیار مشکل است ولی استفاده از آن اگر بخواهیم از مفاسد  و مضراتش در امان باشیم نیاز به یک مدیریت جدّی و اساسی و حساب شده دارد.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.