سلام علیکم سوالی داشتم از خدمتتون ممنون میشم جواب بدید بنده در سایتی حرزی از امام رضا علیه السلام دیدم که اسمش بود حرز رقعه الجیب… رقعة الجیب حرز حضرت رضا علیه السّلام است:...ایا بنده با وضو میتوانم این دعا را نوشته و همراه خود داشته باشم؟ یا شرایط خاصی دارد برای نوشتنش؟ پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
سلام علیکم سوالی داشتم از خدمتتون ممنون میشم جواب بدید بنده در سایتی حرزی از امام رضا علیه السلام دیدم که اسمش بود حرز رقعه الجیب… رقعة الجیب حرز حضرت رضا علیه السّلام است: از یاسر خادم مأمون روایت شده:که زمانى،حضرت رضا علیه السّلام وارد قصر حمید بن قحطبه شد،لباس را از تن بیرون آورد،و به حمید داد، حمید آن را براى شستن به کنیز خود داد، اندکى نگذشت که کنیز آمد و رقعهاى با او بود،رقعه را به حمید داد و گفت:در گریبان لباس ابو الحسن علیه السّلام یافتم،حمید به حضرت گفت:فداى شما گردم اینجاریه دست نوشتهاى در گریبان پیراهن شما یافته،چیست؟فرمود:تعویذى[دعاى پناهجویى]است که آن را از خود دور نمىکنم،حمید گفت:ممکن است ما را به آن مشرّف کنى،فرمود:این تعویذى است که هرکه در گریبان خود نگاه دارد بلا از او دفع مىشود،و براى او نگاهدارى از شیطان رجیم است؛ دو تا سوال مطرح میشه: سوال اول اینکه ایا بنده با وضو میتوانم این دعا را نوشته و همراه خود داشته باشم؟یا شرایط خاصی دارد برای نوشتنش؟/ سوال دوم این هستش که این دعا رو در گریبان حضرت پیدا کرند؟؟ایا منظور از گریبان همان یقه است؟یا میتوان در جیب پیرهن هم قرار داد لطفا کمک بفرمایید اجرتان با خدا
پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
هو العلیم. علیکم السلام و رحمة الله؛ برای پاسخ به این پرسش باید اصل حدیث را با منبع ذکر کرد تا به جواب رسید
اصل روایت این است:
عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ لَمَّا نَزَلَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَصْرَ حُمَیْدِ بْنِ قَحْطَبَةَ نَزَعَ ثِیَابَهُ وَ نَاوَلَهَا حُمَیْداً فَاحْتَمَلَهَا وَ نَاوَلَهَا جَارِیَةً لَهُ لِتَغْسِلَهَا فَمَا لَبِثَتْ أَنْ جَاءَتْ وَ مَعَهَا رُقْعَةٌ فَنَاوَلَتْهَا حُمَیْداً وَ قَالَتْ وَجَدْتُهَا فِی جَیْبِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ الْجَارِیَةَ وَجَدَتْ رُقْعَةً فِی جَیْبِ قَمِیصِکَ فَهَا [فَمَا] هِیَ قَالَ یَا حُمَیْدُ هَذِهِ عُوذَةٌ لَا نُفَارِقُهَا فَقُلْتُ لَوْ شَرَّفْتَنِی بِهَا فَقَالَ هَذِهِ عُوذَةٌ مَنْ أَمْسَکَهَا فِی جَیْبِهِ کَانَ الْبَلَاءُ مَدْفُوعاً عَنْهُ وَ کَانَتْ لَهُ حِرْزاً مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ثُمَّ أَمْلَى عَلَى الْحُمَیْدِ الْعُوذَةَ ... (مهج الدعوات و منهج العبادات، ص: 33)
این حرز در روایات ما به رُقعَةُ الجَیب (به فتحه جیم و سکون یاء) معروف است حرزی از ناحیه امام رضا علیه السلام که همیشه همراه حضرت بوده است.
جَیب،در لغت عرب به معنای سینه یا یقه یا همان گریبان استعمال می شود که جمع آن جُیُوب است که در قرآن در ضمن آیه حجاب آیه 31 سوره نور از این کلمه استفاده شده است آنجا که فرمود: وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِن...
پس، ترجمه جَیب، به جِیب فارسی که محلی است در لباس برای قرار دادن اشیاء، غلط است
بر اساس این روایت و قرائن موجود در آن باید گفت : مراد از جیب همان گریبان است و وقتی حضرت لباس را بیرون آوردند این حرز هم با آن بیرون آمده است که این معنا با توجه به معنای لغوی جیب و به قرینه مَنْ أَمْسَکَهَا فِی جَیْبِهِ تقویت می شود.
و البته قرینه "مَنْ أَمْسَکَهَا فِی جَیْبِهِ" دلالت بلکه تصریح دارد که آثاری که مدّ نظر امام رضا علیه السلام است در صورتی است که حرز بر گردن آویخته شود که همین روایت مُجوِّز آن را هم صادر می کند.
البته نوشتن تمام حرز ها حتما باید با وضوء و اخلاص و توجه قلبی و دانستن تمام آثار از ناحیه خدای متعال باشد و توقعی از آن بر خلاف مصلحت و اراده مولی نداشت و مطلب دیگری لازم نیست که اگر لازم بود حتما در روایت می آمد.
البته خوب است که حرز را برای نوشتن به کسی محوّل کرد که از معرفت و علم الهی برخوردار بوده و دارای صفای قلب و باطن باشد.
در خاتمه ضمن تشکر از تحقیق و پیگیری شما کاربر محترم نسبت به مسائل دینی با تواضع و فروتنی تمنایی از شما دارم و آن اینکه چقدر پسندیده است در نوشتن و املاء کلمات دقت بیشتری کرد و از نوشتن سوالات یا نامه خصوصا آنجا که مربوط به مسائل دینی می باشد به صورت عامیانه که امروزه متداول بین مردم شده، پرهیز نمود که این طرز ورود و تعامل به مسائل دینی علاوه بر این که عادت پسندیده ای نیست زیبنده مومنین نمی باشد؛ توجه به اینگونه مسائل را نباید پیش پا افتاده انگاشت و گفت اصل، چیز دیگری است که این مطلب خلاف صریح روایات و ممشای اهل بیت علیهم السلام و روش بزرگان است و دلالت بر مقدار معرفت و اهمیت افراد نسبت به مسایل دارد.
در اینباره شهید مطهری رحمة الله علیه نقل می کنند: یادم هست در وقتى که قم بودیم، سالهاى اول مرجعیت مرحوم آیتاللَّه بروجردى اعلى اللَّه مقامه بود، یکى از بازاریهاى متدین و وجوهات بده و مقدس معروف تهران چشمش افتاده بود به کسى که عازم قم بود، به او گفته بود صبر کن من هم مىخواهم حوالهاى به آقا بدهم، ببر خدمت آقا. یک تکه کاغذ پارهاى دم دستش بوده، همان جا حوالهاى نوشته بود، حواله بزرگى هم بود و گفته بود این را بابت وجوه ببر به آقا بده. آن شخص حواله را آورد و به دست آقا داد. آقا آن را پرت کرد آن طرف و به او گفت دیگر از این وجوهات نگیرى.
مدتها آمدند خواهش و التماس کردند. ایشان به آن بازارى گفت تو به کى دارى پول مى دهى؟ تو خیال مىکنى به من دارى پول مى دهى؟ تو پول امام زمان را دارى مىدهى. تو با این کارت به امام زمان دارى بى احترامى مى کنى. در یک کاغذ پاره حواله مى نویسى!؟ روحانیت عزیزتر از این است که بخواهد امثال شما را تحمل کند. بعد او بارها خواهش، التماس، توبه و انابه کرد که آقا من نفهمیدم که این جسارت است.
علی ایّ حالٍ بزرگان بر اینگونه مسایل اهتمام بلیغ داشتند رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمودند: کسانی را که به عنوان پیک نزد من می فرستید کسانی باشند که خوب می نویسند
همانطور که اگر بخواهیم برای امری از امور دنیوی به شخص صاحب منصبی نامه ای بنویسیم بیشترین دقت را کرده و به زیباترین وجهی می نویسیم، باید در نوشتن نامه برای مسائل دینی از هر جهت دقت نمود.
یکی از اصولی که سیدنا الاستاد علامه طهرانی مخصوصا به طلاب علوم دینیه تاکید می کردند یادگیری هم خط بود هم ادبیات فارسی برای نگارش نامه و مقالات و کتاب و خود ایشان به زیباترین وجهی از حیث رسم الخط و ادبیات مطالبشان را تقریر می کردند که همان منشا اثر و نورانیت بود و بزرگان ایشان را در این زمینه به نیکی یاد می کنند.
البته به این مطلب در روایات بسیار تاکید شده است. و در جلد اول از کتاب مطلع الانوار که حاوی یادداشت های مرحوم استاد است که در انتهای کتاب برخی از نامه های بین علامه و فرزندان آورده شده که می بینیم چطور ایشان به کیفیت نگارش و صحت استخدام کلمات در نامه هایی که به دستشان می رسیده حساسیت نشان می دهند و اگر غلطی بود حتما تذکر می دادند. وفقکم الله و ایانا انشاالله