سلام علیکم چندی است در برخی از سایتها و مخصوصا صفحات اجتماعی دعایی از پیامبر صلی الله علیه وآله در مورد روزهای پایانی ماه صفر نقل می شود بدین مضمون که حضرت فرمودند: هر کسی مردم را، از این دعا در آخر ماه صفر باخبر کند در گرفتاریش گشایش پیدا میکند و دعا این است: سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین؛ و مخصوصا بر نشر آن بسیار تاکید می شود! آیا این مطلب صحت دارد آیا انتشارش جایز است؟ پاسخ از حجة الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
هوالعلیم. علیکم السلام و رحمة الله؛ با تتبع و تحقیق در منابع معتبر روایی و حدیثی و مخصوصا مستندات ادعیه، چنین دعائی منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و هیچ یک از ائمه اطهار سلام الله علیهم بدست نیامد لذا حکم به غیر معتبر بودن و مجعول بودن این حدیث و دعا می شود در اینباره بیان چند اشکال ضروری است
اشکال اول: گرچه برخی از کلمات دعای مذکور در ضمن برخی ادعیه وجود دارد اما این دعا با این عنوان جعلی است و استنادش به پیامبر و سایر معصومین دروغ است و دروغ بستن بر خدا و رسول و اهلبیت علیهم السلام از گناهان کبیره است!
در روایت است و اعلم أنه مَن یُحدِّث عنا بحدیث سألناه یوما (رجال کشی، رقم ۱۹۶)
هرکسی کلامی را به اهلبیت علیهم السلام نسبت دهد، ایشان از او خواهند پرسید که از کجا گفته است!!
اشکال دوم: ربط این حدیث به ماه صفر دروغ دیگری است
اشکال سوم: نشر این حدیث به اعتبار و سفارش پیامبر دروغ سومی است
پس در این حدیث جعلی سه دروغ و سه مشکل وجود دارد
اما دو نکته حائز اهمیت است
اول: متاسفانه کارخانه حدیث سازی در صفحات مجازی به شدت فعال شده است که قطعا یکی از اهداف آن ضربه زدن به دین و محتوای آن و بی اعتبار ساختن آن است
دوم: ممکن است کسی بگوید مضمون این دعا چیز خوبی است که عرض می کنم بله مضمون خوب است و حتی انسان می تواند چنین دعاهایی را هم بخواند و نیازش را به خدای خود با این کلمات ادا نماید اما اشکال یکی در استناد این عبارات به منبع وحی یعنی معصومین است و اشکال دیگر در آثار و تبعاتی است که برای اینگونه احادیث و ادعیه بیان می شود مثل اینکه هر کس بخواند یا نشر دهد چنین و چنان می شود
سوم: الحمدلله امروزه علاوه بر اینکه همه ما به طور راحت با یکی از اهل علم و فضل که اهل تحقیق و تتبع هستند ارتباط داریم یعنی باید داشته باشیم فضای اینترنت هم گرچه جعلیات زیاد دارد اما مطالب تحقیق شده هم کم ندارد که به آنها هم دسترسی سخت نیست مثلا در مورد همین سوال یک جستجو بکنید می بینید که بسیاری تحقیق کردند و پاسخ دادند.
در این مقام مناسبت می دانم چند کلمه ای برای کسانی که دعایشان این است که رب زدنی علما عرض کنم و از این آیه شروع کنم که چقدر عمیق و دقیق است این آیه کریمه که می فرماید: وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا ﴿اسراء/36﴾
این آیه یک دستور کلی است که اگر همگان از قرآن تنها این آیه را سرلوحه رفتار خود نمایند غالب جنایات و خیانات و مشکلات فردی خانوادگی و اجتماعی و حتی بین المللی رفع خواهد شد
این آیه می فرماید: به چیزى که علم به صحت آن ندارى معتقد مشو، و چیزى را که نمی دانى مگو، و کارى را که علم بدان ندارى مکن، زیرا همه اینها پیروى از غیر علم است، پیروى نکردن از چیزى که بدان علم نداریم
اصلا می خواهد بگوید: پیروى از علم در حقیقت، حکمى است که فطرت خود بشر آن را امضاء مى کند.
و در پایان آیه دلیل این نهى را چنین بیان مىکند که:" گوش و چشم و دل همگى مسئولند" و در برابر کارهایى که انجام دادهاند از آنها سؤال مىشود (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا).
این مسئولیتها به خاطر آن است که سخنانى را که انسان بدون علم و یقین مىگوید یا به این طریق است که از افراد غیر موثق شنیده، و یا مىگوید دیدهام در حالى که ندیده، و یا در تفکر خود دچار قضاوتهاى بى ماخذ و بى پایه اى شده که با واقعیت منطبق نبوده است، به همین دلیل از چشم و گوش و فکر و عقل او سؤال مىشود که آیا واقعا شما به این مسائل ایمان داشتید که شهادت دادید، یا قضاوت کردید، یا به آن معتقد شدید و عمل خود را بر آن منطبق نمودید؟! گر چه بعضى از مفسران گفتهاند که منظور از سؤال کردن از این اعضاء سؤال از صاحبان آنها است، ولى با توجه به اینکه قرآن در آیات دیگر (مانند آیه 21 فصلت) تصریح مىکند که روز قیامت، اعضاء پیکر انسان و حتى پوست تنش به سخن در مىآیند و حقایق را بازگو مىکنند، هیچ دلیلى ندارد که ما ظاهر آیه را رها سازیم و نگوئیم از خود این اعضاء سؤال مىشود.
اما اینکه چرا از میان حواس انسان تنها اشاره به چشم و گوش شده است، دلیلش روشن است، زیرا معلومات حسى انسان غالبا از این دو طریق حاصل مىشود و بقیه تحت الشعاع آنها هستند.
لذا در منطق قرآن حرف بدون دلیل مغضوب خدا و مومنین است می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿2﴾ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿صف/3﴾
یعنی اینکه بی برهان حرف زدن، نزد خدا مغضوب است؛ «مَقْت» همان غَضَب است، و علاوه بر آنکه مغضوب خداست مغضوب مومنین هم هست
راهکار قرآن برای برون رفت از این مغضوبیت و گرفتاری هایی که بر اثر گمانه زنی و غیر علمی حرف زدن این است که در هر کلامی که می گویید تقوا داشته باشید تقوا در اینجا یعنی یک جایی از حرف حرف کلام شما سوال می شود ثانیا با دلیل حرف بزنید که از این دو تعبیر شده به کلام سدید
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿احزاب/70﴾ قول سدید حرفی است که هم در این دنیا برایش دلیل داشته باشی هم در آخرت برایش حجت.
این نکته هم بسیار دقیق است که انسان در اثبات و نفی هر دو باید با دلیل حرف بزند برخی یک طرفه هستند یعنی درسته هرچیزی را نمی پذیرند اما به راحتی برخی چیزها را رد و نفی می کنند قرآن می فرماید این هم غلط است برای نفی کردن هم باید دلیل داشته باشید
فرمود: ﴿ بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْویلُهُ﴾، این آیه دو طرف را می بندد؛ می فرماید: می خواهی تصدیق کنی، باید محققانه باشد؛ می خواهی تکذیب بکنی، آن هم باید محققانه باشد اینجاست که باید گفت خدایا چقدر این قرآن شیرین است بقول بزرگان جا دارد هر شب این قرآن را بر سر بگیریم.
طبق روایات اگر چیزی را از کسی پرسیدند و نمی داند آن شخص اگر اهل علم است بهتر است بگوید نمی دانم و "نگوید الله اعلم" اما اگر اهل علم نیست و پاسخ را نمی داند بهتر است "بگوید الله اعلم"این روایات در کتاب کافی طبع الاسلامیه جلد : 1 صفحه : 42 و 43 وارد شده است
موفق باشید.
مطالب مرتبط