بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم آیا نگاه به چهره بزرگان و عرفا و اهل بصیرت از روی تصویر هم همان تاثیر رؤیت حضوری را دارد یا خیر؟ پاسخ از استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
هو العلیم
علیکم السلام، پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمودند: هنگامی که ذکر و یادی از یکی از بندگان صالح خدا می شود، رحمت خدا نازل می گردد و موجب صفای دل می شود، از این کلام بدست می آید که به طور کلی هرآنچه که موجب یاد و ذکر و خطور یکی از اولیای الهی گردد، موجب صفای جان می باشد و نگاه به تصویر بزرگان از همین باب است
چرا در روایات داریم که ذکر علی عباده یا النظر الی علی عباد نگاه به امیر المومنین عبادت است یا اینکه داریم خانه هایتان را به نام فاطمه زهرا سلام الله علیها زینت دهید همه اینها از باب ذکر است
از همین باب بزرگان مقید بودند که عکس اولیای الهی را در مرئی و منظر خود داشته باشند تا موجب تذکر آنان باشد همانطور که کلمات اولیای الهی بعد از معصومین ذکر است همانطور که کلمات معصومین بعد از قرآن ذکر است تمام اینها حکایت از یک حقیقت می کند و آن توحید و ولایت خداست.
و همین معنا و حقیقت در زیارت قبور اولیای الهی بعد از زیارت قبور معصومین علیهم السلام صدق می کند که در روایات بدان سفارش شده است و حقیر آن را در مقالات احترام حرم بخش سوم به طور تفصیل تبیین نموده ام.
سیدنا الاستاد در محل حسینیه خود علاوه بر چند کتیبه از آیات و روایات، عکس والد و جدّ خود را نصب کرده بودند که مخصوصا عکس والد ایشان حضرت آیت الله آقای حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی معروف به لاله زاری از چنان ابهت و سیمایی برخوردار بود که ناخوداگآه انسان را به غیرت دینی و الهی دعوت می کرد
وقتی مرحوم حداد رضوان الله تعالی علیه به ایران تشریف آورده بودند و چشمشان در روى طاقچه بخارى به آن عکس افتاده بود، با دقّت تمام به او نگاه می کنند، و سپس به مرحوم علامه می فرمایند: سیّد محمّد حسین! این عکس کیست؟! ایشان می گویدک عرض کردم: عکس پدرم است!
فرمودند: عجب عالَمى است. یکى از روى آن درست کن من با خود به کربلا ببرم! عرض کردم: چشم!
و اما در مکتبه خود که محل کتابت دوره علوم و معارف اسلام بود که در واقع اطاق خصوصی ایشان بود چند عکس به چشم می خورد که آنهایی را که حقیر دیده بودم و به یاد دارم یکی عکس مرحوم قاضی و دیگری مرحوم حداد و مرحوم علامه طباطبایی.
وقتی مرحوم آیت الله شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه به شاگردی مرحوم حداد نایل می شوند از مرحوم علامه عکس ایشان را می خواهند سیدنا الاستاد می فرمودند: مرحوم مطهّرى از بنده عکس و تصویر آقاى حدّاد را خواست تا در اطاقش بگذارد و نصب کند. من به او گفتم: تصویر ایشان را به شما میدهم ولى نزد خود نگهدارید و در اطاق نصب نکنید، و بجاى آن تصویر مرحوم قاضى را نصب نمائید؛ چرا که آقا حاج سیّد هاشم مرد ناشناختهاى است و شما مرد سرشناس، و رفت و آمد با همه طبقات دارید؛ چنانچه تصویر ایشان را ببینند براى آنها مورد سؤال واقع میشود که این مرد کیست؟ و به چه علّت در اینجا آمده است؟ در آن وقت هم براى شما ضرر دارد و هم ایشان نمىپسندند که نامشان مشهور گردد. امّا تصویر مرحوم قاضى چنین نیست. حقیر یک روز که منزل آن مرحوم رفته بودم، دیدم سه عکس در اطاق خود نصب کردهاند: تصویر مرحوم پدرشان آقا شیخ محمّد حسین مطهّرى، و تصویر مرحوم حاج شیخ میرزا على آقا شیرازى، و تصویر مرحوم آیة الله حاج میرزا سیّد على آقا قاضى طباطبائى قَدَّسَ اللهُ أسرارَهُم و أعلَى اللهُ دَرجَتَهُم و مَقامَهُم جَمیعًا.
غرض از بیان این موارد این بود که عکس می تواند آثاری را برای بیننده آن داشته باشد.
اما اینکه آن اثر چقدر است؟، باید گفت: قطعا آن تاثیری که مجالست و مصاحبت و مشاهده اولیای الهی و تشرف به حضورشان دارد در عکس و تصویر نیست و مشاهده مساله دیگری است که اصلا قابل قیاس با عکس نیست.
حتی می توان گفت که عکس ها هم با هم متفاوت هستند عکس های اولیه با عکس هایی که از همان تصویر چاپ می شوند باز با هم فرق می کنند حقیر بر این باورم که حتی روحیات تصویرگر و نفس او در نورانیت عکس موثر است.
حقیر یکبار تصویری که منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد که مورد تایید سیدنا الاستاد و برخی از علما همچون رهبر فقید انقلاب بود را در یک مغازه عتیقه فروشی در مشهد دیدم که این عکس از عکس های اولیه ای بود که از روی تصویر اصلی گرفته شده بود بسیار تاثیر عجیبی داشت بطوریکه مدتی هر روز می رفتم این عکس را می دیدم تا اینکه صاحب آن مغازه ظاهرا خسته شد و آن را برداشت و بعد این عکس را تکثیر کردند که البته دیگر آن تاثیر عکس های اولیه را نداشت.
سیدنا الاستاد وقتی عکس پدرشان را برای مرحوم حداد تکثیر می کنند و به مرحوم حداد می دهند می فرمایند:
در سفر بعد از این که حقیر به کربلا مشرّف شدم آن عکس را در اطاقشان ندیدم. فرمودند: در نسخه بردارى، در حکایت تصویر تغییر صورت گرفته است. آن عکس چیز دیگرى بود؛ و من این را در اطاق پائین گذاردهام.
نکته دیگر اینکه هر کسی به اندازه بصیرت خود می تواند از تصویر اولیای الهی بهره داشته باشد سیدنا الاستاد نسبت به بعضی از عکس های اولیای الهی می فرمودند حالات آنها در عکس مشخص است
راجع به مرحوم انصاری رحمة الله علیه نقل است که از روی عکس حالات افراد را تشخیص می دادند و دستوراتی را هم می دادند
پس در اینکه هر چیزی که منسوب به بزرگان است دارای اثر است شکی نیست مخصوصا عکس و نوشته حتی کسانی که چشم و نظر اولیای الهی به آنها افتاده باشد دارای اثر هستند
بیاد دارم در زمان سیدنا الاستاد به همراه یکی از شاگردان ایشان بودم که شخصی را از پشت سر دیدیم که بلافاصله به حقیر گفت این شخص باید از رفقا باشد در حالیکه ما تا بحال آن را ندیده بودیم بعدا متوجه شدیم از رفقای قمی علامه است بعد آن رفیق می گفت کسانی که محضر علامه را درک کرده باشند آثاری دارند
یکبار یکی از فرزندان علامه در منزل ما در قم مهمان بودند که در همان وقت یکی از شاگردان علامه که با من کاری داشت به درب منزل آمد و حقیر او را تعارف کردم و چند دقیقه آمد و نشست بعد که رفت فرزند علامه فرمودند کسانی که چشم علامه به آنها افتاده و چشم آنها به علامه افتاده دارای خصوصیتی هستند و معلوم است.
بنابر این همراه داشتن و نصب عکس اولیای الهی که به مقام کمال رسیده اند از این جهت که طبق فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله ذکر و موجب نزول رحمت الهی است بسیار خوب است که علاوه موجب تحریک و تهییج و ترغیب سالکین الی الله هم می باشد و خود عبادت است.
آری
دیده را فایده آن است که دلبر بیند
گر نبیند چه بود فایده بینایی را