گوهر معرفت
عرفان و اخلاق کاربردی بر مبنای قرآن و عترت

سلام علیکم وقت بخیر امیدوارم در صحت و عافیت کامل باشید. سوال حقیر در مورد: 1- اسناد و ادله قرآنی و روایی  در مورد عدم تحریف قرآن کریم هست 2- و اینکه مصحف  علی ابن ابیطالب علیه السلام چه تفاوتی با قرآنی که دست ماست دارد؟ در کتاب نجم الثاقب حاج میرزا حسین طبرسی نوری صفحه ۱۵۰ مطلبی در این خصوص وارد شده که علاوه بر اینکه بیان میکند مصحف در ترتیب وحی تفاوت دارد می فرماید نام هفتاد نفر از قریش در قرآن ما حذف شده و ... که برای من جای ابهام داشت . با تشکر از راهنمایی شما استاد گرانقدر پاسخ از حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

هوالعلیم. علیکم السلام و رحمة الله و الحمدلله علی کل حال.

پاسخ بخش اول سوال: به طور خلاصه ادله تحریف ناپذیری قرآن کریم در دو بخش جمع بندی می شود اول: ادله عقلی دوم ادله نقلی ج: ادله تحلیلی

اما ادله عقلی:

الف: ضرورت اتمام حجت: اصولا چیزی می تواند برای ما در مقام تکلیف حجت باشد که خالی از هر گونه خلل و نقص و عیبی باشد و الا دیگر اصلا تکیف نیست و خدا نمی تواند ما را بر اساس یک تکلیف معیوب مواخذه نماید که نقض غرض است پس حجت یعنی هر امر تمام و خالی از نقص و عیب؛ حال تحریف که عین نقص و عیب است با تکلیف جمع نمی شود پس قرآن که حجت بین خدا و انسان است نمی تواند تحریف شده باشد.

ب: رابطه قطعی اعجاز با عدم تحریف قرآن: از جمله چیزهایی که با تحریف قران منافات دارد، مساله اعجاز است که اهل فن این را بزرگترین دلیل بر عدم تحریف دانسته‌اند چون اگر امکان تحریف در قران باشد، نمی‌تواند به عنوان معجزه باشد؛ به جهت اینکه معجزه چیزی است که دیگران از آوردن مثل آن عاجز باشند.

دوم: ادله نقلی:  

الف: آیات قرآن:

1- آیه حفظ: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛ما قرآن را فرو فرستادیم و آنرا حفظ و نگهداری خواهیم نمود

2- آیه نفی باطل :و انه لکتاب عزیز لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفهم تنزیل من حکیم حمید؛ در حقیقت این کتابی است، شکست ناپذیر که هیچگونه باطلی نه پیش رو و نه از پشت سر به سراغ آن، نمی‌آید چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش، نازل شده است.

ب: روایات: که در این باب روایات زیاد است که از مهمترین آن می توان به حدیث ثلقلین که در حد تواتر است اشاره کرد

سوم: ادله تحلیلی

الف: تحدی قرآن: این هم از مهمترین دلائل عدم تحریف قرآن استهمین که قرآن دشمنان خود را به مبارزه فراخوانده است و آن‌ها از آوردن مثل قرآن عاجز مانده‌اند، دلیل بر تحریف ناپذیری قرآن است زیرا تحریف در صورتی است که انسانها کلام خدا و کلام غیر خدا را به دلیل شباهت نتوانند تشخیص دهند.

افزون بر آن، با توجه به مبارزه طلبی قرآن مبنی بر این که اگر قادرید «یک آیه مثل آیات قرآن بیاورید» اگر دست جعل و تحریف در قرآن راه پیدا می‌کرد به عنوان دستاویز کافران چه از اهل کتاب یهود و نصاری) و چه غیر آنان مورد تمسک قرار می‌گرفت و به تواتر تاریخی نقل می‌شد. چون انگیزه برای نقل آن قوی بود و می‌توانست مهم‌ترین دستاویز علیه اسلام باشد.

ب: ادله ای چون: شهادت تاریخ بر عدم تحریف، کتابت قرآن در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله، حساسیت ویژه مسلمانان به قرآن در حفظ و نگهداری آن، وجود حفاظ قرآن از عصر پیامبر تا حال، مفقود نشدن قرآن در هیچ زمانی، هماهنگی موجود در مفاهیم آیات قرآن، اجماع فریقین، در دسترس بودن نسخه های قرآن از صدر اسلام تا حال و تایید ائمه هدی علیهم السلام از دیگر علل عدم تحریف قرآن است که در مقالات معتبر آمده است انشا الله مراجعه می نمایید

پاسخ بخش دوم سوال: مصحف امیرمومنان على علیه السلام، قرآن دیگرى یا مشتمل بر آیاتى غیر از آنچه در قرآن هاى موجود است، نیست. بلکه تفاوت عمده آن در ترتیب و اشتمال بر توضیحات و اطلاعات جانبى (مانند شأن نزول و...) است که در فهم قرآن، تأثیر به سزایى دارد. خود آن حضرت نیز فرمود: لقد جئتهم بالکتاب مشتملاً على التنزیل والتأویل ، من قرآن را همراه با توضیحات مربوط به نزول و تأویل آن عرضه کردم

و نیز فرمود: آیه اى بر پیامبرصلى الله علیه وآله نازل نشد، مگر آنکه بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم و نیز تفسیر و تأویل، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه هر آیه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ آن را به من مرحمت فرماید. از آن روز تا به حال، هیچ آیه اى را فراموش نکرده ام و هیچ دانش و شناختى را که پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به من آموخته و من آن را نوشته ام، از دست نداده ام.

پس از رحلت رسول اکرم صلى الله علیه وآله، یاران و اصحاب آن حضرت، به جمع آورى آیات قرآن اقدام کردند. حضرت على علیه السلام که از همه یاران پیامبرصلى الله علیه وآله به مواضع تنزیل و تأویل قرآن آگاه تر بود پیش از همه به این کار اقدام کرد و آیات قرآن را با ویژگى هاى خاصى، در یک جا و کنار هم قرار داد و به مردم عرضه کرد؛ لکن به دلایلى مورد استقبال و پذیرش دستگاه رسمى خلافت واقع نشد. امام على علیه السلام آن را به خانه بر گرداند و بنا بر روایتى فرمود: از این پس هرگز آن را نخواهید دید. آن مصحف پس از امام علیه السلام، نزد فرزندان و امامان معصوم علیهم السلام باقى ماند.

پاسخ بخش سوم سوال: مساله تحریف در قرآن طبق نظر صاحب کتاب نجم الثاقب مستند به دو روایت است که اولا سند این دو روایت ضعیف و مجعول است که چنین روایاتی اصلا قابل استناد نیستد ثانیا اگر روایات را هم تقویت کنیم و بخواهیم به آن استناد کنید باید بگوییم مراد از روایت می تواند این باشد که اسامی افراد مذکور به عنوان تفسیری برای کافرین و مشرکینی است که در آیه آمده است پس روایت در مقام تفسیر آیات است نه ذکر اصل آیات قرآن.