گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


پرسش و پاسخ (آمرزش گناهان و توبه)

امام صادق علیه السلام فرمودند: بنده مؤمن چون گناه کند خداوند او را هفت ساعت مـهـلت دهـد، پـس اگـر از خـدا آمـرزش خـواست چیزى بر او نوشته نشود و اگر این ساعت ها گـذشـت و آمـرزش نـخـواسـت گـنـاه نـوشـتـه شـود، منظور از گناه ، گناهان کبیره و صغیره می باشد ؟ و .. پاسخ از حجت الاسلام شیخ محمد شاهرخ همدانی

سلام علیکم آیا در این حدیث : امام صادق علیه السلام فرمودند: بنده مؤمن چون گناه کند خداوند او را هفت ساعت مـهـلت دهـد، پـس اگـر از خـدا آمـرزش خـواست چیزى بر او نوشته نشود و اگر این ساعت ها گـذشـت و آمـرزش نـخـواسـت گـنـاه نـوشـتـه شـود، منظور از گناه ، گناهان کبیره و صغیره می باشد ؟ و اینکه هفت ساعت از زمان ارتکاب شروع می شود ؟

پاسخ از حجت الاسلام شیخ محمد شاهرخ همدانی

هو العلیم علیکم السلام.

منظور از گناه جرأت و جسارت عبد است نسبت به مولایش که مطلق نافرمانی و انجام اموری است که مورد نارضایتی خدای متعال باشد بنابراین فرقی نیست که این گناه چه گناهیست پس هم گناهان کبیره است و هم گناهان صغیره و قبلا بیان شده که اولیای الهی هر عملی را که موجب رضای خداست انجام و هر عملی که موجب رضای او نیست ترک می کنند و اصلا توجهی به واجب و مستحب بودن و یا حرام و مکروه بودن آن عمل ندارند آنان نظرشان به خداست و بس و معنای کلام امیر مومنان علی علیه السلام که می فرمایند من خدا را عبادت می کنم چون اهلیت برای عبادت دارد همین است اما ما عبادت می کنیم چون مجبوریم و احکام خمسه درست می کنیم نه اینکه برای اولیای الهی احکام خمسه وجود ندارد دارد اما تعریفش فرق دارد، ما مستحب را مستحب می دانیم نه چون مستحب است چون راه فراری برای ترک است و مکروه را مکروه می دانیم نه چون مکروه است چون مجوز برای انجام دارد. اما مستحب در نظر اولیای الهی عملی است انجامش مورد نظر مولا است پس انجامش می دهند نه آن عملی که مُجوّز ترک دارد و کروه آن نیست که مجوز انجام دارد بلکه عملی است که خدا آن را دوست ندارد پس ترکش می کنند. فتامل جیدا

میان ماه من تا ماه گردون                تفاوت از زمین تا آسمان است

پس منظور از گناه در اینجا، مطلق گناه است که از آیات و روایات استفاده می‏شود که توبه مخصوص گناه خاصی نیست یا شامل حال فرد معینی نمی شود. خدای متعال نسبت به هر عمل زشت و هر ظلم و ستم و اسرافی، وعده پذیرش توبه را داده و در آیه ... وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعا (النور : 31) هرگناه کاری دعوت به توبه شده ‏است. پس در این جهت فرقی بین گناه کبیره وصغیره نیست. وعده پذیرش توبه به صورت مطلق و دعوت به توبه به صورت همگانی، مستلزم مطلوبیت توبه برای همه گناهان است.

ولی بر اساس آیات و روایات دو دسته از گناهان مورد بخشش نیستند یکی شرک به خدا که از حق الله است که از آیه شریفه إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِک (النساء : 48) (خداوند هر گناهی را می بهخشد مگر گناه شرک را )، استفاده میشود که: شرک قطعاً از محدوده اینگونه احادیث خارج است. و یکی هم تمام حق الناس که امیر مومنان علی علیه السلام فرمود: یکی از گناهانی که آمرزیده نمیشود، ستم‏های برخی از بندگان به برخی دیگر است. خداوند فرمود: به عزت و جلالم سوگند که ستم هیچ ستمکاری بدون کیفر از من نگذرد، اگر چه زدن مُشتی به مُشتی باشد... پس برای بندگان از یکدیگر قصاص کند تا ستمی از کسی بدون کیفر نماند. (کافی، ص 357)

امام صادق علیه السلام فرمود: از پیامبر سؤال شد: کفاره غیبت چیست؟پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر وقت به یاد کسی که غیبت او را کرده‏ای افتادی، برایش استغفار کنی.

از این گونه احادیث استفاده میشود حق الناس (اعم از حقوق مالی و غیر مالی) همانند شرک از محدوده عمومیّت واژه "گناهً" خارج است و تا کسانی که حقی از آنان ضایع شده، از صاحب گناه راضی نشوند، آن گناه قابل بخشش نیست.

نکته دیگر که مربوط به این روایت است اینکه در این روایت مراد امام علیه السلام هر گناهکاری نیست بلکه این هفت ساعت فقط مخصوص مومن و شخص موحد و سالک الی الله است

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس گناهی را مرتکب شود، هفت ساعت به وی مهلت داده میشود. اگر استغفار کرد، گناه بر او نوشته نمیشود. (کافی، ج 2، ص 437، ح 2)

در حدیث دیگری از آن حضرت نقل کرده‏اند میخوانیم: "بنده مؤمن هر گناهی را مرتکب شود، خداوند به او هفت ساعت مهلت میدهد. اگر طلب مغفرت کرد، گناه بر او نوشته نمیشود. اگر این مدت گذشت و توبه نکرد، گناه را بر او مینویسند.( کافی، ح 3 و ص 439)

و در جای دیگر است که عُبّاد بصری به حضور امام صادق علیه السلام رسید و به حضرت عرض کرد: به ما رسیده است که فرموده‏اید: هر بنده‏ای گناهی را مرتکب شود، خداوند به او هفت ساعت از روز مهلت میدهد. امام فرمود: هرگز این طور نگفته‏ایم. گفته‏ام: هر مؤمنی گناهی را مرتکب شود، هفت ساعت مهلت دارد

از مجموعه این سه روایت به دست می آید که مراد از گنهکار در اینجا هر انسانی نیست بلکه هر مؤمنی است که مرتکب گناهی شود، او هفت ساعت برای استغفار مهلت دارد. اگر توبه کرد، گناه او نوشته نمیشود وگرنه گناه را برای او مینویسند. فرمایش امام صادق علیه السلام به عباد بصری شاهدی مناسب بر این مطلب است. بنابراین مهلت هفت ساعته امتیازی است که مؤمنان بر دیگر انسان‏ها دارند و این لطفی است که خدا در اثر بندگی مخلصانه و ایمان به آنان مرحمت کرده است.

اما نکته بسیار مهم اگرچه مورد سوال نیست اما ذکرش ضروریست این است که مراد از ساعت در لسان آیات قرآن و روایات و اصولا شرع، این ساعت های قراردادی امروزی نیست

ساعت یک امر اعتباری است که هر کس می تواند آن را بر بخشی از زمان تنظیم کند یعنی اینطور نبوده که از اول ساعت بر 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه باشد بلکه این را بشر در برهه ای از زمان تاسیس کرده است

راغب اصفهانی در کتاب ذی قیمت مفردات قرآن می گوید: ساعت، پاره‏ای از زمان است

لذا باید گفت اوقاتی که در متون اسلامی برای تعیین وقت شرعی، و انجام عبادات آمده، با معنایی که امروزه بین ما شایع است (شصت دقیقه) فرق می کند. در لغت عرب ساعت به اجزای مختلفی از زمان گفته می شود که مقدار آن می تواند با هم متفاوت باشد؛ از این رو در مواردی ممکن است ساعت شرعی با ساعت عرفی مترادف و در مواردی کمتر یا بیشتر از آن باشد.

پس باید به این نکته توجه شود که ساعت در کلام عرب به جزئی از زمان گفته می شود، خواه شامل زمان اندکی باشد مثل: آیه فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ؛ (اعراف، 34) (هنگامى که اجل آنان فرا رسد نه ساعتى پیشى مى‏گیرند نه تأخیر مى‏کنند.) و خواه زمان آن بسیار باشد به طوریکه حتی بیش از روزها و هفته ها باشد، مانند ساعت در آیه: ...الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی ساعَةِ الْعُسْرَة. (توبه، 117) (یعنی کسانی که از پیامبر در هنگام دشواری ها پیروی کردند.)

گفته شد که اولین ساعت در زمان هارون الرشید ساخته شد و وقتی توسط مسلمین به قاره های دیگر و اروپای امروزی برده شد موجب وحشت آنان شد و آن را شیطان تلقی کردند.

بنابراین توجه داشته باشید که مراد از هفت ساعت این هفت ساعت امروزی نیست بلکه بخشی از روز و یا شب است. البته روایاتی داریم که تا اول غروب آن روز اگر استغفار شود خدای متعال گناه را می بخشد که می توان این روایت را هم حمل بر آن کرد.

اما اینکه حضرت در این روایت از کلمه هفت برای ساعت استفاده کرده دو احتمال است یکی اینکه ممکن است در آن زمان هم میزانی برای اندازه گیری زمان بوده مخصوصا اینکه گفته شد اولین ساعت بدست مسلمین در زمان هارون الرشید ساخته شده است اما قطعا آن میزان میزان امروزی نبوده است. و احتمال دوم اینکه گفتار حضرت بر اساس میزان ساعتی نبوده بلکه مراد همان بخشی از زمان است که عدد هفت را برای این بکار برده اند که طولانی بودن فرصت و مدت را به مخاطب القاء کنند که ممکن است مراد یک سوم از شبانه روز باشد.

و باز باید توجه داشت که گمان نکنیم که اگر گناهی مرتکب شدیم بعد فرصت استغفار داریم و اگر چند ساعت بعد از آن استغفار کردیم بخشیده می شود که در کلمات نورانی امام علی علیه السلام آمده است لاتغتروا بالمنی و خدع الشیطان و تسویفه فإن الشیطان عدوکم، حریص علی أهلاکم

(فریب خدعه‌ها و نیرنگ‌های شیطان را نخورید که او درصدد است تا شما را به تسویف بکشاند، چرا که او در کمین هلاکت و نابودی شماست.)

ساقیا عزت امروز به فردا مفکن                    یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.