چقدر پسندیده است که در طول سال روزی اختصاص داده شده تا از قشری ملکوتی و آسمانی به نام پرستاران تجلیل گردد و چه بهتر این روز مقارن با روز ولادت حضرت زینب سلام الله علیها انتخاب گردیده است گرچه نه مقام ولایت حضرت زینب را باید محدود به پرستاری دانست و نه تجلیل از پرستاران را محدود به یک یا چند روز؛ حجت الاسلام شاهرخ همدانی سطوری را به تجلیل از پرستاران اختصاص دادند که مرور می کنیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پرستار، دست مهربانی خدا
منبع: سلسله مقالات تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
عمری از جان، بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی
خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً... (المائدة : 32)
(و هر کس انسانی را حیات بخشد و از مرگ نجات دهد، مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است)
امام صادقعلیه السلام یکیاز عوامل رشد و تعالی حضرت یوسفعلیه السلام رادر مراقبت از بیماران ذکر نموده است و می فرمایند: یکی از عواملی که موجبشد حضرت یوسفعلیه السلام را فردی نیکوکاربدانند، این بود که در زندان به امر بیماران وپرستاری از آنان اهتمام میروزید و از آنانمراقبت مینمود. (بحار الانوار ج 12، ص 230.)
در جنگ احد دندان پیامبراسلامصلی الله علیه وآلهشکست و کلاهخود برسرایشان زخم واردکرد، در آن هنگام فاطمهعلیها السلام خون جراحتپیامبر را میشست و علیعلیه السلام با سپرآبمیآورد، چون فاطمه مشاهده کرد خون بندنمیآید، تکه حصیری را سوزاند و خاکستر آنرا روی زخم گذارد تا خون بند آید.
گروهی از زنان از جمله فاطمهعلیها السلام وبعضی از زنان پیامبر گرامیصلی الله علیه وآله آب و غذا بردوش حمل میکردند و به مجروحان جنگآب میدادند و آنها را مداوا میکردند. (مغازی، ج 1، ص 249)
ارزش هر کار و علمی به ارزش موضوع آن می باشد و آنچه که جز وظایف پرستار عنوان شده از با ارزشترین امور به حساب می آید. از اینرو پرستاری شغلی مقدس و ارزشمند است. از نظر فرهنگ اسلامی نیز اموری چون حفظ حیات و إحیاء، مراقبت از بیمار جهت بازگشت سلامت وتلاش در جهت شفاء بیماران و ارتقاء بهداشت عمومی از اعمال صالح اجتماعی محسوب می شود و از جهتی پرستاری نوعی تخلق به اخلاق الهی و هماهنگی با اسماء حسنای خداوند است چرا که:
اوّل مُحیی خداست
هُوَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ فَإِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (غافر : 68)
(اوست خدایى که (خلائق را) زنده مىکند و مىمیراند و چون به خلقت چیزى حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بىدرنگ موجود مىشود)
و از این میان هرکه شرایط احیاء را فراهم سازد کاری الهی کرده و اجرای عظیم دارد. بطوری که احیا یک شخص در فرهنگ دینی بمنزله احیاء همه عالم است وپرستار این وظیفه عظیم را متقبل شده است.
وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً... (المائدة : 32)
(و هر کس انسانی را حیات بخشد و از مرگ نجات دهد، مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است)
اوّل شافی خداست
یا شافی و یا وافی، یا اشفع الشافعین (دعای جوشن کبیر)
شفادهنده واقعی بیماران هم اوست و یکی از ماموران شفاء خداوند در زمین پرستار است، چرا که خدا همه کارها را از مجاری اسباب انجام می دهد.
اوّل مراقب خداست
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً (النساء : 1)
( که خدا مراقب شما و اعمال شماست )
چون پرورش دهنده تکوین و تشریع است و مراقبت پرستار از بیمار کاری الهی و مورد احترام می باشد، انبیاء از این لحاظ که مر اقبان روح و روان و ایمان مردمند، نزد خدا عزیزند و والدین بویژه مادر از آن لحاظ که مراقب جسم فرزند خود است ذکر آنان در قرآن بعد از خداست و احسان به آنها مورد تاکید فراوان قرار گرفته است.
با این مقدمات باید گفت که خدا پرستار است و پرستاران را دوست می دارد.
امام صادقعلیه السلام می فرمایند: المؤمن فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهمکمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائرهبالسهر و الحمی. (بحارالانوار، ج 74، ص 274)
(مؤمنان در احسان و نیکی به یکدیگر ومهرورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیکریهستند که هرگاه عضوی از آن به دردآید،اعضای دیگر نیز به بیخوابی و تب با اوهمدردی میکنند.)
در روایت است که دو نفر از مسلمین از راه دور برای انجام مناسک حج ، به سوی مکه رهسپار شدند، در این سفر وقتیکه برای زیارت قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه آمدند، یکی از آنها در مدینه بیمار شد، و در منزلی بستری گردید، همسفرش از او پرستاری می کرد.
روزی همسفر، به بیمار گفت : خیلی مشتاق زیارت مرقد شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم ، اجازه بده برای زیارت بروم و برگردم .
بیمار گفت : تو یار و مونس من هستی ، مرا تنها مگذار، وضع مزاجی من وخیم است ، از من جدا نشو.
همسفر گفت : برادر! ما از راه دور آمده ایم ، دلم برای زیارت پر می زند، شما اجازه بدهید، زود می روم و برمی گردم ، ولی بیمار که سخت نیاز به پرستار داشت ، نمی خواست همسفرش ، به زیارت برود.
همسفر ناگزیر برای زیارت مرقد شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و پس از زیارت ، به منزل امام صادق علیه السلام رفت و به حضور آنحضرت ، شرفیاب شد، و قصه خود و رفیق راهش را به عرض آنحضرت رساند.
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر تو کنار بستر دوست همسفر بمانی و از او پرستاری کنی و مونس او باشی ، در پیشگاه خدای بزرگ بهتر از زیارت مرقد شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله است .
پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: چنیناست: «من قام علی مریض یوما و لیلة بعثه الله مع ابراهیم الخلیلعلیه السلام فجاز علی الصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریض فی حاجة فقضاها خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه (بحار الانوار، ج 76، ص 368)
(کسی که یک روز و یک شب پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را باابراهیم خلیلعلیه السلام محشور میکند، پس همچون درخشش برقی از صراط عبور میکند وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریضتلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی کهاز مادر متولد شده است از گناهانش پاک میگردد.)
علیعلیه السلام می فرمود: شبی تب وجودم را فراگرفت وخواب را از من ربود. بدین جهت رسولخداصلی الله علیه وآله تا صبح نیز بیدار بود و شب را بینمن و نماز تقسیم میکرد. پس از نماز نزد منمیآمد و جویای حال من میشد و با نگاهکردن به من از وضعیتبیماریام اطلاعمییافت و شیوه پیامبرصلی الله علیه وآله تا طلوع صبح اینچنین بود. پس از آن که حضرت با اصحابنماز گذاردند در حق من دعا کردند که خدایا!علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطربیماریاش تا صبح نخوابیدم. (بحار الانوار ج 43، ص 173)
در روایتی پیامبرصلی الله علیه وآله می فرمایند:
مَن أطعَمَ مَریضاً شَهوَتَهُ أَطعَمَهُ اللَّهُ من ثِمارِ الجَنَّةِ (الدعوات ، ص ۲۳۰)
(هر کس غذای بیمار را به او بخوراند ، خداوند از میوههای بهشتی به او بخوراند)
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
یَکِرُّ مَعَ القائِمِ علیه السلام ثَلاثَ عَشرَةَ امرَأةً . . . . یُداوِینَ الجَرحی ویَقُمنَ المَرضی؛ (دلائل الإمامه ، ص ۴۸۴)
(سیزده زن در رکاب امام مهدی علیه السلام حضور خواهند داشت . . . زخمیان را درمان و از بیماران پرستاری میکنند)
سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف بر این عقیده بودند که بهترین خصوصیت برای یک پرستار، خدمتی از روی محبت برای رضای خداست.
یکبار به یکی از شاگردانشان که از بهترین چشم پزشکان دنیاست، فرموده بودند:
آن پرستار مسیحى که در بیمارستان براى خاطر خدا خدمت به مریض ها را به نحو أحسن و با روى خوش انجام مىدهد، حقّاً و واقعاً شیعه امیرالمؤمنین علیه السّلام است، و آن پرستار شیعه که با مریض ها به خشونت و درشتى برخورد مىنماید و قلب آنها را مىشکند از مذهب و آئین امیرالمؤمنین علیه السّلام بدور است.
البته این حسن اتفاق بدین معنا نیست که حضرت زینب را منحصر و محدود کنیم در پرستاری از بیماران کربلا که حقیقتا باید گفت آنحضرت پاسدار و پرستار حقیقت معارف و علوم اهل بیت علیهم السلام است
زینب سلام الله علیها نقش نگهدارى از قیام خون بار حسینى را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمىگرفت، خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه پایمال مىشد و بسیار دشوار بود که نهضت ابى عبد الله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله وپیشتازى عقیله بنى هاشمى علیها السلام در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل مىآمدند و نام رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را نه تنها از منارههاى مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو مىکردند و این بود نیت شوم آنان.
عقیله بنى هاشم علیها السلام در پس آن مصیبت بزرگى که "تصغر عندها المصائب" آن چنان بار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر و زندقه ایستاد و سخنرانى کرد و خطابه خواند و مردم را بیدار کرد و حرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگر حرکتهاى اسلامى آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار این حرکت عظیم زینبى، هویدا است و به برکت این بانوى بزرگوار و قیام مبارکش، همچنان بیرقهاى خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته مىشود زیرا زینب کبرى سلام الله علیها بود که پیام خونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را به تمام نسلها و عصرها رساند.
چهره سرخ حقیقتبعد از آن طوفان رنگ پشت ابرى از ریا مىماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ سیل انقلاب پشت کوه فتنهها مىماند اگر زینب نبود
اللهم صل علی محمد و آل محمد