عارف کامل علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند:
اینجانب که به شهر مقدس مشهد رضوى علیه و على آبائه السلام در سنه 1400، هجریه و قمریه در روز بیست و چهارم شهر جمادى الأولى براى اقامت و توطّن مهاجرت نموده؛ و در جوار این بضعه رسول الله بار خود را فرو آوردم؛ روزى دو نفر روضه خوان به دیدن من آمدند: یکى به نام حاج شیخ جعفر زشتى و دیگرى به نام حاج سیّد حسن مؤمن زاده که با هم کمال صفا و رفاقت را داشتند؛ و اینک هر دو به رحمت واسطه حضرت حق نائل آمدهاند؛ رحمة الله علیها.
آقاى شیخ جعفر در همان مجلس به حقیر گفت: من حافظ قرآنم! از طرف حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام در حرم مطهر به من افاضه شده است. چون من در حرم هم روضه خوانى میکنم!
من بسیار خوشحال شدم؛ و مرحبا و آفرین گفتم؛ و عرض کردم: وجود شما بدین موهبت الهیّه مبارک است!
ساعتى نشستند؛ و در وقت رفتن، مرحوم حاج شیخ جعفر رو به من نموده گفت: آقا شما از قرآن از من هیچ نپرسیدید، و سؤالى ننمودید! و امتحانى بعمل نیاوردید!.
من عرض کردم: مطلب مسلم است؛ و براى من شکى نیست تا احتیاج به پرسش و آزمایش داشته باشد!
زیرا در مقام ثبوت، این حقیر شک در امکان اینگونه إفاضات و برکات از حضرت رضا ندارم!
و امّا در مقام اثبات، وجودى به این مجللّى و محترمى که حقیقتاً مصداق صدق است؛ براى من شکى نمیگذارد!
منبع: نور ملکوت قرآن، ج1، ص: 209