عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند:
اگر انسان هزار سال برود عبادت کند، امّا أمیرالمؤمنین را نشناسد، خدا را عبادت نکرده؛ بلکه خودش را عبادت کرده، منویّات خودش را، خواهش خودش را، آرزوى خودش را؛ آن خدائى که خودش در دل خودش ساخته او را عبادت کرده است و لذا مى بینیم که آثار عبودیّت در معاندین ولایت پیدا نمى شود...
عارف کامل مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه می فرمودند:
اگر انسان هزار سال برود عبادت کند، امّا أمیرالمؤمنین را نشناسد، خدا را عبادت نکرده؛ بلکه خودش را عبادت کرده، منویّات خودش را، خواهش خودش را، آرزوى خودش را؛ آن خدائى که خودش در دل خودش ساخته او را عبادت کرده است و لذا مى بینیم که آثار عبودیّت در معاندین ولایت پیدا نمى شود، حرفهایشان جامد و خشک است، نماز مى خواند امّا قلب جامد است، رحم نیست، مروّت نیست، انصاف نیست، عطوفت نیست، رقّت قلب نیست، حمیّت نیست؛ امّا در مقابل اینها که با أمیرالمؤمنین رابطه دارند دیگر نسبت به همه عطوفند، نسبت به کفّار عطوفند، نسبت به حیوان عطوف است، نسبت به سگِ کوچه لاى برف عطوف است، مهربان است، چرا؟ چون أمیرالمؤمنین یک سرش در عالم توحید است و یک سرش آمده اینجا، و توحید تمام عوالم را در زیر پر خود به عنوان رحمت گرفته و سایه رحمت گسترده، "على" هم که نمونه رحمت است، پس بنابراین این شاخه رحمت به تمام این موجوداتى که در عالم وجود، وجود دارد کشیده شده است.