یکی از مواردی که مرحوم علامه طهرانی رحمة الله علیه نسبت به إقامۀ و تثبیت آن بسیار اهتمام داشتند، إحیای عید غدیر خُم به عنوان یک مکتب تربیتی در مقابل نوروز بود؛ مجموعۀ حاضر برگزیده ای از مطالب طرح شده پیرامون "سیره علامه طهرانی در احیای تفکر غدیر" است که از نوشتجات مرحوم علامه طهرانی و فرزند دوّم ایشان و مقالات حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی جمع آوری شده و در ۷ بخش تقدیم میگردد.
مکتب غدیر (سیره علامه طهرانی در احیای عید غدیر در مقابل نوروز)
منبع: نرم افزار کیمیای سعادت، بخشی از سخنرانی حضرت علامه طهرانی ره
بخش سوّم: حقیقت و واقعیت عید در اسلام
روز عید یعنى روز جایزه و قبولى ؛ عید حقیقى؛ عید غدیر است ما مسلمانها باید متوجه این جهت باشیم که اساس زندگی خود را بر تقوا قرار بدهیم و عید را روز جایزه و قبولی بدانیم...عید حقیقی عید غدیر است که ما به مقام ولایت معرفی شدیم ، ما امیرالمؤمنین را شناختیم! اگر ما نمیشناختیم تکلیف ما چه بود؟ ما امیرالمؤمنین را نمیشناختیم ، ما از این سِیف تبعیت نمیکردیم ، ما بر اساس تشیع و ولایت نبودیم ، حالا فرض بفرمایید تمام بدن ما را با الماسها با لباس الماس بافت می پوشانیدند، این چه فایده ای برای ما داشت ؟ امیرالمؤمنین دست گذاشت روی عقل ما و با عقل ما سر و کار پیدا کرد. یعنی؛ ما را از مرحلۀ بهیمیّت به انسانیت رسانید، به ما شَرَف داد!! اما مکتبهای دیگر در عقل انسان تصرف نمیکنند ، در مادّۀ انسان تصرف میکنند! هر مکتبی را شما می خواهید ببینید ، ببینید ! و لذا روز عید غدیر عید است. وظائف مؤمن در روز عید غدیر روایت داریم در روز عید غدیر کسی روزه بگیرد ثواب هشتاد هزار سال روزه میبرد ، صدقه بدهید ، دیدن برادران مؤمن بروید به آنها بخاطر ولایت تهنیت بگویید ، بَه بَه از امروز که شما به ولایت رسیدید برای بچههای خودتان لباس عید را در روز عید غدیر بخرید ، لباس نو به تن کنید، عبای نو به تن کنید، چارقد نو سر کنید، لباس نو تن کنید ، اگر ندارید یک کلاف ابریشم نو گردن خودتان بیاندازید که ما امروز یک چیزِ نو خریدیم ، اینها سنت است!!! حالا ببیند ما تا چه اندازه عقب رفتیم تا عید قربان رفت! عید فطر رفت! عید غدیر رفت! و عیدهای جدید نوروز آمد سرِجای آن نشست و عید نوروز چیست ؟ هیچ اساس اسلامیندارد!!! یک بدعتی است!!! لباس میپوشیم ، لباس نو میپوشیم ، خانه را تکان میدهیم ، دیدنِ همدیگر میرویم ، هر فجایعی را که شما فرض کنید در عید نوروز پیدا میشود و ما هم که مسلمان هستیم میگوییم آقا ما میرویم دیدن فلان کس اما به قصد تبعیت از سنّت زردشت نمیرویم ما به قصد دیدن میرویم ! خوب بندۀ خدا میخواهی دیدن کنی چرا پریروز نرفتی ؟ چرا اصلا این مبدأ را عید غدیر قرار نمیدهید ! اصلا اسلامِ اسلام به چیست؟ ما که مسلمان هستیم و ادعای تحرّک داریم و ادعای تعهّد داریم آیا نباید کارهای خودمان را بر یک اساسی قرار بدهیم ؟ این مسئلهای است! ما اگر عید غدیر را عید قرار بدهیم و دیدن همدیگر برویم و لباس نو بپوشیم و تبریک بگوییم و تهنیت بگوییم و در مجالس و محافل ، ذکرِ اهل بیت کنیم و فضایل امیرالمؤمنین را بگوییم و خصوصیات ایشان را بگوییم و اصلا این امر را زنده کنیم کما این که زنده کردند ، این میشود برای ما عید ! اما نه اگر دائما خودمان را آوردیم پایین آوردیم پایین پایین ، از تعقل افتادیم به احساسات و این حرفها! که آقا ما در عید نوروز اگر فرش خانه را عوض نکنیم و فلان تلویزیون را اجاره نکنیم و فلان دکور را نیاوریم میآیند خانۀ ما و میگویند فلان کس فقیر است آن وقت میرود در یک عید نوروز مبلغ زیادی می دهد یک دست مثلا اسباب زینت اتاق کرایه میکند که وقتی میآیند دیدن می کنند آبرویش نرود ، این بیچاره که خودش ندارد و مثلا روی زمین مینشیند! اینها همه بدبختی است، اینها همه انحراف است و مؤمن آن کسی است که دارای تفکّر و تعقّل باشد. خدا انشاءالله که همۀ ما را از سطح احساسات به مرحلۀ تعقل برساند و از دیدن و شنیدن و پیروی آراء باطل و افکار کوتاه و کوتاه کننده به درجۀ تأمّل و تفکّر و درایت و آن حقیقت ولایت برساند. حقیقت ولایت یعنی همین نقطهای که انسان را دعوت میکند به واقعیت و به بطن واقعیت و از همۀ عوارض و زوائد انسان را میرهاند. خدا انشاءالله همۀ ما را به این مقام معرفی کند.