گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


معنای اطاعت از رسول خدا صلی الله علیه و آله

خداوند متعال طبق آیات قرآن، اطاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله را واجب شمرده است. باید دید منظور از اطاعت رسول خدا چیست و در کدام مورد و مصداق باید از او اطاعت نمود؟ مقاله پیش روی در مقام پاسخ به این پرسش است.

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

 

 

معنای اطاعت از رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلام علامه طهرانی ره

 

 

منبع: کتاب امام شناسى، ج ‏2، ص 1 تالیف حضرت علامه آیة الله طهرانی رحمة الله علیه

 

 

قال الله الحکیم فى کتابه الکریم:

 

 

یَا أَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اطیعُوا اللهَ وَ اطیعُوا الرَّسُولَ وَ اولِى الْأمْر مِنْکُمْ فَاْنِ تَنَازَعْتُمْ فى شَى‏ءٍ فَرُدُّوهُ الَى اللهِ وَ الرَّسُولِ انْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ احْسَنُ تَأْویلًا [1]

 

 

در این آیة مبارکه خداوند خطاب به مؤمنین نموده و به طور اطلاق اطاعت خدا و رسول خدا و اولى الامر را بر آنها واجب شمرده است، و چون أُولوا الامر یعنى صاحبان امر و دارندگان این منصب اطاعتشان بدون هیچ شرط و قیدى در ردیف اطاعت رسول خدا لازم شمرده شده است باید دید که آنها چه کسانند؟ براى توضیح این منظور و به دست آوردن این مقصود باید آیه مبارکه را تفسیر نمود.

 

 

تفسیر آیة اولى الامر

 

 

در این آیه اطاعت خداوند و اطاعت رسول خدا و اطاعت أُولوا الامر واجب شده است. منظور از اطاعت آنها چیست و در کدام مورد و مصداق باید از آنها اطاعت نمود؟

 

 

آیا اطاعت خدا عین اطاعت رسول خدا نیست؟ آیا به وسیله دیگرى غیر از راه رسول خدا خداوند بر ما امر و نهیى دارد و باید بدانها گوش فرا داشت؟ مسلّم است که اطاعت خدا همان اطاعت از رسول خدا است و راه معرّفى احکام و قوانین خدا، همان‏ شخص رسول الله است؛ بنابر این چرا دو اطاعت لازم شمرده شده یکى اطاعت خدا و دیگر اطاعت رسول خدا؟

 

 

منظور از اطاعت از رسول خدا چیست؟

 

 

در اطاعت خدا منظور پیروى از احکامى است که به عنوان وحى بر قلب آن حضرت نازل شده و مورد حکم و خطاب تمام مؤمنین هستند. قرآن کریم کلام خدا و وحى حضرت احدیّت است براى جمیع مردم. بنابر این اطاعت از خدا یعنى اطاعت از کلام خدا که همان قرآن کریم است. و امّا اطاعت از رسول خدا به دو قسمت تقسیم مى‏شود:

 

 

اوّل: اطاعت در آنچه که خداوند براى تشریع احکام و تفصیل آنها از غیر کتاب به آن حضرت وحى نموده است. چون معلوم است که احکامى را که کتاب خدا بیان مى‏کند همانا اصول احکام و موضوعات شرعیّه است مثلًا درباره نماز و روزه و حجّ و جهاد و زکات و نکاح و قوانین معاملات و سایر عبادات و احکام، کلام خدا از اجمال تجاوز نمى‏کند و اما کیفیت نماز و روزه و حج و سایر موضوعات را باید از رسول الله آموخت، همان طور که فرمود: صَلُّوا کَما رَأیْتُمُونى اصَلِّى، نماز را خدا واجب کرده ولى ببینید چگونه من نماز مى‏خوانم، از نقطه نظر شرائط و مقدمات و افعال و اقوالى که در نماز لازم است طبق نماز من شما هم نماز بخوانید. خصوصیّات این موضوعات بطور تمام و کمال در قرآن کریم بیان نشده و فقط اصول عبادات و معاملات و احکام بیان شده است. تفصیلات آنها را باید از رسول الله آموخت.

 

 

نفس رسول خدا مانند یک ذرّه بین بسیار قوى آن مجملاتى را که خدا در کتاب وحى نموده است بزرگ و روشن و واضح نموده، شرائط و اجزاء هر عبادت را با کیفیّت مخصوص آشکار مى‏نماید. آیات قرآن به صورت اجمال بر پیغمبر نازل شده و در نفس آن حضرت منعکس گردیده لیکن آن نفس قدسیّه حدود و ثغور و تاویل و تفسیر و شان نزول و سایر خصوصیات کتاب خدا را روشن و آشکارا نموده، به طور تفصیل به خارج منعکس مى‏کند،

 

 

وَ انْزَلْنَا الَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ للِنَّاس مَا نُزِّلَ الَیْهِمْ [2]

 

 

«ما کتاب را به صورت وحى بر تو فرستادیم براى آن که آنچه را به سوى مردم فرستاده شده و احکامى را که براى آنان نازل شده است براى آنان روشن و واضح کنى‏ احکام را تفصیل دهى، مراد از آیات را بیان کنى.

 

 

و به عبارت دیگر مى‏توان گفت که بیان خصوصیّات مسائل و احکام نیز وحیى است که توسّط جبرائیل به غیر عنوان قرآن و کتاب خدا بر آن حضرت نازل شده است و معلوم است که بیان رسول خدا در این خصوصیّات و تفصیلات جنبه تشریع را دارد [3]

 

 

دوم: اطاعت رسول خدا در آراء شخصیّه و اوامر نفسیّه راجع به اجتماع مردم مسلمان از آن اوامرى که وظیفه والى و حاکم براى برقرارى نظم و اجتماع امّت است و در آنها عنوان تشریع حکم نیست مانند حکومت و بیان وظائف شخصیّه مسلمین و نصب وُلاة و حکام به ولایات و فرستادن جیوش براى جهاد و نصب قضاة و ائمّة جماعت براى رسیدگى به امور اجتماعى و رفع مرافعات و امور دینى مؤمنین.

 

 

قالَ اللهُ تَعالى: انّا انْزَلْنَا الَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَّحْکُمَ بَیْنَ النّاس بِما اریکَ الله. [4]

 

 

 «ما قرآن را بر تو فرستادیم براى آنکه در بین مردم به آنچه خدا به تو نشان داده حکم دهى».

 

 

و البته این حکم در امور شخصیّه طبق قوانین قضاء مى‏باشد. و نیز در تصمیمات رسول خدا در مهمّات از امور مانند تجهیز جیوش و نصب امراى لشکر و ارسال آنها براى جهاد به نقاط دور دست و معاهده با اقوام خارج از اسلام طبق مصالحى که خود آن حضرت تشخیص مى‏داده‏اند، تمام مسلمین باید بدون قید و شرط مطیع و منقاد آن حضرت باشند گرچه خداوند در مهمّات امور آن حضرت را امر به مشورت با مؤمنین نموده است وَ شاوِرْهُمْ فِى الْامرِ [5]، لکن با جمله متصل فرموده: فَإذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى الله. [6] پیغمبر با مسلمین در عزائم امور مشورت مى‏نماید ولى در نتیجه، طبق اراده و تصمیمى که خود آن حضرت مى‏گیرد باید رفتار کند و تمام‏ مسلمین باید اطاعت بنمایند.

 

 

از آنچه ذکر شد به دست آمد که با وجود آن که اطاعت رسول خدا در حقیقت اطاعت خدا است چون خدا اطاعت رسول الله را لازم شمرده است کما قال:

 

 

وَ ما ارْسَلْنا مِن رَسُولٍ الّا لِیُطاعَ بِاذْنِ الله [7]، در عین حال اطاعت از خدا یک معنائى دارد و اطاعت از رسول خدا معناى دیگرى. بر مردم لازم است از خدا اطاعت کنند راجع به دستورات قرآن مجید، و از رسول خدا راجع به آنچه که در خصوصیّات احکام آن حضرت بیان مى‏کند و عنوان تشریع دارد و راجع به مصالح مسلمین در آراء شخصیّه و فرامین آن حضرت آنچه را که جنبه تشریع ندارد، و شاید همین جهت سرّ آن باشد که خداوند با دو لفظ «اطیعُوا» مؤمنین را امر به پیروى کرده است و اطاعت خدا را از اطاعت رسول خدا جدا شمرده است نه از جهت آن که بعضى از مفسّرین گفته‏اند که این تکرار به جهت تاکید است، چون در اینجا اگر تکرار نمى‏شد بهتر تاکید را مى‏رسانید از نقطة نظر اقتران اطاعت خدا و رسول خدا که افادة وحدت اطاعت را در دو مقام مى‏نمود.

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

 

پی نوشت ها:

 

 

[1] سوره نساء: 4- آیه 59

 

 

[2] سوره نحل: 16- آیه 44

 

 

[3] شاهد بر این معنى روایتى است که در «شواهد التنزیل» ج 1 ص 149 با سلسله سند متصل خود از مجاهد روایت کرده است که: عن مجاهد فى قوله تعالى: یا ایها الذین آمنوا یعنى الذین صدقوا بالتوحید، اطیعوا الله یعنى فى فرائضه و اطیعوا الرسول یعنى فى سنته و اولى الامر منکم قال نزلت فى امیر المؤمنین حین خلفه رسول الله بالمدینة.

 

 

[4] سوره نساء: 4- آیه 105

 

 

[5] سوره آل عمران: 3- آیه 159

 

 

[6] همان‏

 

 

[7] سوره نساء: 4- آیه 64

 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.