پنجم ماه صفر منسوب به شهادت دردانه ابی عبدالله علیه السلام بی بی حضرت رقیه سلام الله علیهاست. یادداشت ذیل از زبان علامه طهرانی رحمة الله دراینباره است
طلا و مس (مقام و منزلت حضرت رقیّه نزد علامه طهرانی ره)
منبع: اقتباس از کتاب نور مجرد
یکی از خصوصیات بارز حضرت علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه ارادت تام ایشان نسبت به ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین و خاندان طاهرین ایشان بود.
نقل می کنند حضرت علاّمه با اینکه در أواخر عمر شریف خود مکرّر مى‌فرمودند: کار من در این عالم دیگر تمام‌است، و براى رفتن کاملاً آماده‌ام و هیچ حال انتظارى ندارم! ـ که این کلمات به وضوح حکایت از آن داشت که ایشان به فعلیّت تامّه رسیده و نور توحید حضرت حقّ تمام زوایاى وجودیشان را در بر گرفته و أثرى از تعیّن و غبار وجود مجازى بجاى نمانده و به معناى واقعى کلمه، مظهر اسم جامع اللـه شده‌اند ـ با این‌حال اجازه نمى‌دادند براى ایشان در مقابل أهل‌بیت علیهم‌السّلام جلال و شوکتى درست شود؛ بلکه کمال أدب را رعایت نموده و خود را عبد و به مثابه غلام أئمّه هدى علیهم‌السّلام مى‌دانستند.
فرزند ارشد مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف می فرمودند: یک روز در سوریه، به مناسبت از حضرت علامه طهرانی پرسیدم: درجه و مقام قرب جناب محیى‌الدّین عربى که او را شیخ‌العرفاء مى‌دانند و أعاظم از أهل عرفان به علوّ قدر و عظمت مقام او اعتراف دارند، بالاتر است یا بانو حضرت رقیّه سلام‌اللـه‌علیها؟
ناگهان ایشان متغیّر و برافروخته شده و فرمودند: «آقا! اینها أصلاً قابل‌مقایسه با یکدیگر نبوده و دو مقوله جدا از هم هستند. حضرت رقیّه سلام‌اللـه‌علیها از أولاد حضرت سیّدالشّهداء علیه‌السّلام بوده و نفس پاک و طاهر او حکایت از نفس نفیس حضرت أبى‌عبداللـه‌الحسین علیه‌السّلام دارد، و داخل در بیت آن حضرت مى‌باشد، ولى اینها (محیى‌الدّین و دیگر عرفاء) خارج از آن بیت بوده و خود را با عمل و مجاهده بدان بیت رسانده‌اند؛ و هرگز نمى‌شود آنان را با هم مقایسه کرد، چون از یک سنخ نمى‌باشند.»
و در توضیح آن می فرمایند: وجود مقدّس حضرت رقیّه سلام‌اللـه‌علیها و خاندان رسول‌خدا صلّى اللـه‌علیه و آله و سلّم همچون طلاست و وجود دیگر اولیا همچون مسى است که در آتش مجاهدات نفسانیّه گداخته شده و با کیمیاى محبّت أهل بیت علیهم‌السّلام و توسّل به ایشان طلا گردیده است و به همین علّت است که کاملین از خاندان و ذریّه رسول‌خدا در سعه و نورانیّت نسبت به دیگران مانند دریا نسبت به قطره مى‌باشند وهزار محیى‌الدّین عربى باید درب خانه حضرت رقیّه سلام اللـه علیها به گدائى بنشینند.
مجاهدتها و ابتلاءات دیگران براى تبدیل‌شدن مس به طلاست و مجاهدات اهل‌بیت علیهم‌السّلام و خاندان ایشان براى به فعلیّت‌رساندن همان نفسى است که از آغاز جوهره آن طلا بوده است و روى همین جهت علاّمه والد فرمودند که این مقایسه أصلاً صحیح نیست و اینها دو مقوله جدا از یکدیگر مى‌باشند.
حضرت رقیّه سلام‌اللـه‌علیها در اثر مصائب و مشکلاتى که در وقائع عاشورا برآن حضرت وارد شده و عاقبت تاب و توان حضرت را ربود، در همان مدّت منازل قرب و ترّقى را به سرعت طى نمودند و اگر از فعلیّت تامّه مرتبه‌اى نیز باقى مانده بود، در عوالم پس از شهادت آن را واجد شده و به مقام ولایت رسیده‌اند، گرچه اگر همچون حضرت صدّیقه طاهره فاطمه زهراء یا زینب کبرى سلام‌اللـه‌علیهما در این عالم به سیر طبیعى، این عوالم را طى مى‌کردند، بازهم سعه و نورانیّت آن حضرت بیشتر و بیشتر مى‌گشت.