گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


شخصیت جناب علی بن جعفر علیه السلام

علی بن جعفر الصادق علیه‌السلام، معروف به عُریضی، آخرین فرزند امام جعفر صادق و برادر امام موسی کاظم علیه السلام بود. در سال 146 قمری، یعنی دو سال قبل از شهادت امام جعفر صادق علیه السلام در شهر مدینه دیده به جهان گشود، این مقاله به پاره ای از شخصیت ایشان اشاره دارد

بسم الله الرحمن الرحیم

شخصیت جناب علی بن جعفر علیه السلام

منبع: سلسله یادداشت ها تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

ثواب نماز و روز و حج آنکس برد                 که خاک میکدۀ عشق را زیارت کرد

علی بن جعفر الصادق علیه‌السلام، معروف به عُریضی، آخرین فرزند امام جعفر صادق و برادر امام موسی کاظم علیه السلام بود. در سال 146 قمری، یعنی دو سال قبل از شهادت امام جعفر صادق علیه السلام در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در دامان پدرش جعفر بن محمد علیه السلام و برادرش امام موسی کاظم علیه السلام پرورش یافت.

خودش می‌گوید: من در چهار سفر عمره، برادرم موسی بن جعفر علیه السلام را همراهی کردم و ملازم آن حضرت بودم که در آن سفرها خاندان موسی بن جعفر علیه السلام نیز همراه امام بودند. سفر عمره‌ی اول 26 روز و سفر دوم 25 روز و سفر سوم 24 روز و سفر دیگر 21 روز از مکه تا مدینه راه پیمود.

علی بن جعفر عریضی پس از شهادت امام هفتم علیه السلام، ملازم و حامی امام رضا علیه السلام شد. او نقل می‌کند در زمانی که برادران و عموهای آن حضرت بر وی شوریدند و ستم روا داشتند (و درباره‌ی فرزندش حضرت جواد علیه السلام، تردید کرده و نسبت ناروا دادند و. . .) من به پا خواستم و دست ابو جعفر محمد بن علی علیه السلام، فرزند علی‌بن‌موسی‌الرضا را گرفتم و گفتم: اشهد انک امامی؛ گواهی می‌دهم که به یقین تو امام و پیشوای من‌ای.

امام رضا با مشاهده‌ی این صحنه گریست و فرمود: عموجان! آیا از پدرم نشنیدی که می‌فرمود: رسول خدا فرمود: بأبی ابن خیره الاماء النوبه الطیبه؛ پدرم فدای پسر بهترین و پاک‌ترین کنیز ثوبیه باد (اشاره به امام جواد علیه السلام ). . . گفتم:  راست می‌گویی جانم فدایت باد.

وی پس از شهادت امام رضا علیه السلام، با این که خود در علم و فضل، تقوا و پارسایی و فضایل اخلاقی نزد همگان مشهور بود، از امام جواد علیه السلام که نوجوانی خردسال بود پیروی می‌کرد و اّن را برای خود افتخار می‌دانست.
نقل است که هر گاه امام جواد علیه السلام را می‌دید، برمی‌خواست و به پای آن حضرت می‌افتاد و دست امام را می‌بوسید و به هنگام رفتن حضرتش، کفش وی را جفت می‌کرد! این تواضع و خاکساری علی بن جعفر، باعث شد تا دیگران بر وی خرده گیرند. در جواب شخصی که با اعتراض گفت: تو با این سن و مقام، چگونه این کودک ( امام جواد علیه السلام ) را امام خود می‌دانی؟!

فرمود: خاموش باش! تو از شیاطین ای! آن گاه محاسن سفید خود را به دست گرفت و گفت: خداوند این محاسن سفید را لایق ندانسته و آن کودک را شایسته‌ی مقام امامت دانسته است. با این وجود، فضل او را منکر می‌شوی؟

به هر روی علی بن جعفر از محضر چهار معصوم علیه السلام بهره‌ها برد و احادیث فراوانی شنید و آنها را به آیندگان سپرد. گویند وی به درخواست مردم کوفه، مدتی به آن شهر رفت و اهل کوفه احادیث زیادی از وی شنیدند.

آن گاه بنا به تقاضای شیعیان قم به این شهر آمد. قمی‌ها از محضر او و از علم سرشارش بهره‌مند شدند. بنا به نقلی در همین شهر درگذشت و در مکانی که بعدها به گلزار علی بن جعفر شهرت یافت، دفن شد.

البته در مورد مدفن آن بزرگوار اختلافاتی است اما اولیای الهی از جمله عارف واصل محمدتقی مجلسی پدر علامه محمدباقر مجلسی این نظریه را پذیرفته است؛ ولی برخی دیگر از علما مدفن او را قریه‌ی « عریض » در حوالی مدینه دانسته‌اند.

سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف از شخصیت آقا علی بن جعفر با جلالت یاد می کردند و می فرمودند:

علىّ بن جعفر مردى است عالم و محدّث و خبیر و راوى روایات و فقیه و زاهد در سنّ شیخوخیّت و پیرى که از ریش سفیدان بنى هاشم و بنى الزهراء و اولاد حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام و عموى پدر حضرت جواد بود، با تمام این مقامات و درجات امامت طفل هفت ساله «حضرت جواد» را پذیرفت و در مقابل آن حضرت تسلیم و خاضع و از احترام و شرایط ادب ابداً دریغ ننمود و از محضر علمى آن حضرت استفاده‏ها مى‏برد. (امام شناسى، ج 3 ص‏ 36)

امام شناسى    ج‏17    27    افتخار ابو حنیفه به شاگردى امام صادق علیه السلام .....  ص : 20

علی بن جعفر الحق که هم فرزند امام هم برادر امام و هم عموی امام و از همه اینها بالاتر عارف و عالم به مقام امامت و ولایت بودند و در این مسیر از ادب والایی برخوردار بودند ادبی که لازمه طی طریق الی الله نسبت بن اولیای دین است.

سیدنا الاستاد می فرمودند:

على بن جعفر با اینکه از جهت سِنّ و فَضل، شیخ علویّین محسوب مى‏گردید، چون امام جواد روى بدانها مى‏کرد بر مى‏خاست و دستهایش را مى‏بوسید، و هنگامى که حضرت امام جواد خارج مى‏شد کفشهاى او را مُنظَّم در برابر پاى او مى‏نهاد، و وقتى که از وى پرسیدند: امامِ پس از حضرت امام رضا علیه السلام چه کسى مى‏باشد؟! گفت: پسرش: ابو جعفر!

به وى در مقام اعتراض برآمده گفتند: أنْتَ فِى سِنِّکَ وَ قَدْرِکَ وَ أبُوکَ جَعْفَر بن مُحَمَّدٍ تَقُولُ فِى هَذَا الْغُلَامِ؟!

 «تو در این پایه از عمر درازت، و در این مقام از قدر و منزلت که پدر جعفر بن محمد است راجع به این پسر این طور رأى مى‏دهى؟!»

على بن جعفر در پاسخشان گفت: مَا أرَاکَ إلَّا شَیْطَاناً، ثُمَّ أخَذَ بِلِحْیَتِهِ وَ قالَ: فَمَا حِیلَتِى إنْ کَانَ اللهُ رَآهُ أهْلًا وَ لَمْ یَرَ هَذِهِ الشَّیْبَةَ لَهَا أهْلًا؟!( الامام الصادق مظفر ج 1 ص 134)

(من نمى‏یابم تو را مگر شیطانى که بدین کلام لب گشوده‏اى؟! سپس با دست خود ریشش را گرفت و گفت: از من چه تدبیرى ساخته است اگر خداوند او را داراى‏ أهلیّت مى‏بیند، و این موهاى سپید را براى مقام امامت صاحب اهلیّت نمى‏بیند؟!)

همین ادب بود که وی را بابی برای وصول به حقایق و ورود به ولایت و اسرار می کرد

علامه طباطبایی رحمة الله علیه نقل می کردند:

در ایّامى که در نجف اشرف نزد استاد خود مرحوم قاضى رضوانُ الله عَلیه کسب فیض مى‏نمودیم، روزى در حال خَلْسه بخدمت حضرت علىّ بن جعفر رضوانُ الله عَلیه رسیدم؛ بدینطور که گویا بمن نزدیک مى‏شد، تا بحدّیکه من هواى مُلاصِق بدن او را ادراک کردم و صداى نفس او را مى‏شنیدم.

آنحضرت بمن فرمود: قضیّه وحدت، جزء اصول مسلّمه و اوّلیّه ما اهل بیت است. (الامام الصادق مظفر ج 1 ص 134)

اولیای الهی همیشه خود را وامدار امثال علی بن جعفر می دانستند و برای کسب فیض به محضرشان مشرف می شدند

یکی از امکنه ای که مرحوم حداد رحمة الله علیه در سفر به قم بدانجا مشرف شده و استفاده می بردند مقبره آقا علی بن جعفر سلام الله علیه بوده است سیدنا الاستاد دراینباره می فرمایند: زیارت ایشان در قم قبر بى بى حضرت معصومه سلامُ الله علیها را بعد از طلوع سپیده صبح انجام میگرفت؛ یعنى قدرى زودتر از طلوع فجر صادق به‏ حرم مطهّر مشرّف مى‏شدند، و پس از چند رکعت نافله و نماز تحیّت و نماز صبح و قدرى تفکّر و تأمّل در گوشه رواق، زیارت را در بین الطّلوعین انجام میدادند؛ و پس از آن به بعضى از قبرستانها مانند علىّ بن جعفر یا قبرستان شیخان و یا قبرستان مرحوم حاج شیخ مى‏آمدند، و بدون آنکه در میان قبور گردش کنند، در گوشه‏اى مى‏ایستادند، و پس از تماشاى عمیق، فاتحه میخواندند و طلب غفران مى‏نمودند؛ و در حدود یک ساعت از آفتاب برآمده به منزل مراجعت میکردند. (روح مجرد، ص 183)

به یاد دارم که مرحوم علامه طهرانی در میان کلماتشان بدین مطلب اشاره داشتند که وقتی عارف کامل مرحوم آقای حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه را برای دفن به قبرستان علی بن جعفر قم منتقل کرده بودند عده ای از شاگردان آقای انصاری در همان حال که مشغول غسل و دفن ایشان بودند می گویند: خوب است که آقا علی بن جعفر هم از انفاس قدسیه آقای انصاری بهره مند می گردد که بلافاصله سیدنا الاستاد فرموده بودند: نخیر این آقای انصاری است که از فیوضات و انوار ملکوتیه و قرب آقا علی بن جعفر متمتع و بهره مند می گردد.

مقبره مطهر آقا علی بن جعفر علیه السلام در یکی از قبرستان های قدیمی قم مشهور به گلزار شهداست.

خوب است سالکین راه خدا و مشتاقان مقام علم و معرفت هرگاه به مزار شهدا و یا مرحوم آقای انصاری مشرف می شوند علاوه بر اینکه اولویت نیت آنان زیارت قبر علی بن جعفر است در مقام عمل هم ابتدا به زیارت ایشان و بعد به زیارت سایرین بپردازند که ادب مسیر کمال را هموار می کند و شاه کلید سیر الی الله است.

اللهم صلی علی محمد و آل محمد 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.