گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


سفره ای از نور، بخش ششم: آداب سلوکی معاشرت و صله رحم (۲) مجموعۀ حاضر از تألیفات ارزشمند حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی است که در ماه رمضان سال 1434 هجری قمری نوشته شده است؛ بخش ششم این کتاب به "آداب سلوکی معاشرت و صله رحم" با محوریت حدود الهی و احکام شرعی اختصاص دارد که در نوع خود کم نظیر است و برای اولین بار است که مساله اختلاط زن و مرد نامحرم بر اساس آیات و روایات و کلمات بزرگان به صورتی جامع و با پاسخ به شبهات طرح می گردد. بخش ششم را با ویرایش و بازخوانی جدید تقدیم میشود.

بسم الله الرحمن الرحیم

سفره ای از نور ، بخش پنجم آداب سلوکی معاشرت و صله رحم (۲)

منبع: کتاب "سفره ای از نور" تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زادَتْهُ هذِهِ إیماناً فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إیماناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ * وَ أَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ. (التوبة : 124 و 125)

(و چون سوره‏اى نازل شود پاره‏اى از ایشان کسى است که مى‏گوید این سوره، ایمان کدامیک از شما را زیاد کرد؟ اما آن کسانى که ایمان آوردند ایمانشان زیاد شد و خوشوقت شدند و اما کسانى که در دلهایشان مرض بود پلیدى بر پلیدیشان افزود، و بمردند در حالى که کافر بودند)

مومن و سالک راه خدا هنگام نزول انوار الهی و دریافت معارف و احکام یکسره خود را در برابر آن ذلیل و متواضع می بیند حال انکسار دارد و اشک شوق از دیدگانش جاری مشود. برعکس منافق و شخص مُتمرّد که حرف را می گیرد اما به این طرف و آن طرف نگاه می کند تا برای تمرّد و و سرکشی و عنادش، شریکی بیابد و خود را توجیه کند.

رعایت عدم اختلاط زن و مرد نامحرم و جدا بود ن آنان مخصوصا بر سر سفره بیشتر از هر جای دیگری باید رعایت گردد چرا که هنگام غذا خوردن انسان راحتی بیشتری را می طلبد و خانمی که عفیفه و محجبه است در این موقع مشکل می تواند رعایت حجاب نماید بالطبع دست و صورت او بیشتر دیده می شود و این صحیح نیست و چنین سفره ای مورد لعن و غضب خدا و ملائکه است.

در روایتی پیامبر صلی الله علیه و آله به طور صریح و شفاف و واضح بیان می فرمایند: سفره ای که بر آن مرد و زن نامحرم اجتماع کنند مورد لعن خدا و ملائکه است.

یَا حَوْلَاءُ لَا یَحِلُّ لِامْرَأَةٍ أَنْ تُدْخِلَ بَیْتَهَا مَنْ قَدْ بَلَغَ الْحُلُمَ وَ لَا تَمْلَأَ عَیْنَهَا مِنْهُ وَ لَا عَیْنَهُ مِنْهَا وَ لَا تَأْکُلَ مَعَهُ وَ لَا تَشْرَبَ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَحْرَماً عَلَیْهَا وَ ذَلِکَ بِحَضْرَةِ زَوْجِهَا فَقَالَتْ عَائِشَةُ عِنْدَ ذَلِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَ مَمْلُوکاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ إِنْ کَانَ مَمْلُوکاً فَلَا تَفْعَلْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ فَإِنْ فَعَلَتْ فَقَدْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهَا وَ مَقَتَهَا وَ لَعَنَهَا وَ لَعَنَتْهَا الْمَلَائِکَةُ.(مستدرک‏الوسائل، ج 14 ص 24)

( ای حولاء ( نام زنی که پیامبر دستورات و احکام و حقوقی را به درخواست وی برایش بیان کردند ) بدان که حرام است بر زن که مرد نامحرم را ولو اینکه کم سن و نوجوان بوده و تازه به سن بلوغ رسیده، به منزل راه دهد و با او بنشیند و چشم در چشم هم اندازند و همصحبت شده و با او بر یک سفره هم غذا شود الا اینکه آن مرد و نوجوان محرم او باشد. و فرق نمی کند این نوجوان غلام و مملوک و ( فامیل آن زن ) باشد یا غریبه باشد و بدان که اگر چنین اتفاقی افتد و زن با نوجوان و مرد نامحرمی بر یک محل اجتماع کردند و بر یک سفره غذا خوردند خدا بر آنها غضب می کند و اهل آن جلسه و آن سفره مورد لعن خدا و تمام ملائکه اند.)

مرحوم آیت الله علامه طهرانی رضوان الله علیه از آن دسته عالمانی بودند که بی پرده و صریح و بدون هیچ توجیه  و کلامی، آنچه را از میان دستورات قرآن و اهل بیت علیهم السلام حق می یافتند، می گرفتند و بدون چون و چرا آن را نصب العین خود کرده و صد در صد به آن پایبند بوده و عمل می کردند و به جای آنکه دستور خدا را توجیه کنند نفس و محیط و شرایط خو د را توجیه می کردند که بتوانند به آن دستور عمل کنند؛ این خصیصۀ ایشان در تمام دستورات و در طول زندگی بود و در این میان منتظر نظرات دیگران و خوش آمد ها و سلایق و احساس آنان نمی شدند و آنچه مرادشان بود فقط و فقط خشنودی خدا و اولیائش بود و بس.

یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ لِیُرْضُوکُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ إِنْ کانُوا مُؤْمِنینَ. (التوبة : 62)

(کسانی که مطیع دستورات خدا نیستند، براى اغفال و خشنود کردن شما مؤمنان به نام خدا سوگند مى‏خورند در صورتى که اگر ایمان داشتند سزاوارتر این بود که خدا و رسول را از خود خشنود کنند)

تا عهد تو بر بستم عهد همه بشکستم                بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها

میفرمودند این راه خداست و ما بنده ایم و هر کسی که ما را می خواهد باید با تمام این مطالب بخواهد و ما اهل کلاه شرعی نیستیم.

یکبار یکی از رفقا از مرحوم علامه سوال کرد آقا کلاه شرعی چیست؟ فرمودند: کلاه شرعی مثل بشکه است اول انسان را می اندازند داخل بشکه بعد با آن بشکه داخل آتش، آقاجان حقیقتش جهنم است.

اگر بخواهیم رمز موفقیت علامه را در یک کلامه بگوییم این بود که قرآن و عترت را در جلوی خود قرار داده بودند و با او نه یک سرسوزن عقب ونه جلو همراه شدند.

در صلوات شعبانیه در وصف اهل بیت علیهم السلام می خوانیم: الْفُلْکِ الْجَارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَهَا وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِق

(اهل بیت علیهم السلام کشتی جاری هستند که در طوفان ها و موج های بلند هر کسی که بر آن سوار شود امان می دهند و کسی هم که جا بماند غرق می شود و کسی که از آنها جلو بزند منحرف می شود و کسی که عقب بماند سر از باطل در می آورد و فقط کسانی که گام با گام با آنان حرکت می کنند به نجات می رسند)

دست بر دامن مردان زن و اندیشه مدار            هر که با نوح نشیند چه غم از طوفانش

سیدنا الاستاد درباره اختلاط زن و مرد و عواقب آن می فرمایند:

درب منزل را می زنند؛ برادر زنِ إنسان با زوجه‏ اش، یا برادر إنسان با عیالش مى ‏آید؛ در یک اطاق، زن و مرد با همدیگر مى ‏نشینند؛ اختلاط مى ‏کنند- کما اینکه امروزه طبق آداب کفر مرسوم است- در حالیکه این زن با آن مرد، نامحرم و آن هم با این نامحرم است. بعد هم سر یک سفره مى‏ نشینند، غذا می خورند، دستها بطرف سفره دراز مى ‏شود، زینت‏ ها معلوم می گردد، سر و گردن نشان داده مى‏شود. با یکدیگر کلام و گفتگو داشته و مى‏ خندند و غذا مى ‏خورند، هر کدام به دیگرى تعارف مى‏کنند؛ و مى ‏گویند: عیبى ندارد! زیرا او برادر شوهر یا پسر عموى من، یا دوست پدرم یا ... مى ‏باشد، در صورتى که خدا لعنت کرده سفره ‏اى را که در آن زن با مرد أجنبى نشسته و اینطور اختلاط پیدا کنند، و با همدیگر غذا خورده و مذاکره و خودنمائى نمایند. حال اگر شما در این أمر با زن مشورت کنید که آیا من اینها را در اطاق علیحده ببرم یا با هم در یک جا بنشینیم؟! مى‏گوید: آقا جان بنشینیم! مگر بیکارید؟! به او بر مى‏ خورد و چنین و چنان.

أبداً در این امور مشورت نکنید. درب خانه را ببندید! یا زن و مرد أجنبى را راه ندهید، یا اگر راه دادید، مرد را در اطاق بیرونى خودتان پذیرائى نمائید؛ و مخدرّه هم باید در اندرونى، توسّط زن پذیرائى بشود. و إلّا فساد است، فساد!! و آتش خانمانسوز. و زنهایتان به أعمال ناشایستى مبتلا میشوند که خودتان هم خبر ندارید!! مى‏گوئید: به به! زنِ من أهل این حرفها نیست؛ عیال من معصوم است، و چنین و چنان؛ و خبر ندارید که کلاه بر سرتان فرو رفته، و تا کمر آمده؛ و خودتان نمیدانید قضایا از چه قرار است. در این صورت باید حتماً با زنان مخالفت کرد.

در سابق الایّام منازل دو قسمت مستقلّ و جداگانه ‏اى (بیرونى و اندرونى) داشت؛ و بعضاً داراى دو در بود. واردینِ مرد در بیرونى پذیرائى مى ‏شدند؛ و زنان در اندرون. اگر ماه ها هم بدین منوال می گذشت، أبداً تماسّى نبود. زن در کمال استراحت، مشغول به وظایف خود، در اندرون به سر می برد؛ و مرد نیز با کمال وَقار و متانت در بیرونى بکار خود مى‏ پرداخت. أمّا از وقتى که نقشه ‏هاى ساختمانها را از بلاد کفر آوردند، و اطاقها همه در یکجا با دستشوئى و مَطبخ واحد و مشترک قرار گرفت، و داشتن إشراف بر خانه همسایه، و جاى دادن زنان را در غرفه ‏ها و طبقات فوقانى همچون مردان متداول شد، دیگر أمر اختلاط زن و مرد، و تداخل فیما بینهم، مثل تداخل بیوت و اطاقها أمرى مرسوم و رائج گشت.

بر عهده حکومت إسلام و از وظائف حاکم است که: در أمر خانه سازى و تطبیق آن با دستورات شرعىّ مراقبت کند، و خانه ‏ها را در عین داشتن سکونت و آرامش کامل و حفظ الصّحه و وسائل بهداشتى، طبق أحکام إسلام بنا کند؛ نقشه ساختمانها را طورى بدهد که: تمام جهات عفّت و عصمت زنان و در عین حال سلامتى مزاج و آسایش فکرى در آن تأمین گردد. (ولایت فقیه در حکومت اسلام، ج‏1، ص: 223)

بنابر صریح آیه قرآن و این روایت و سیره مستمر ائمه اطهار سلام الله علیهم و همه عالمان بالله و اولیای الهی و مومنین متواضع در برابر حق، سفرۀ مردان باید از سفره زنان نامحرم جدا باشد و بدانیم هر توجیهی در مقابل دستور خدا از القائات شیطان است چنانچه در روایات تصریح شده هیچ جا، شیطان به اندازه این مورد تلاش نمی کند.

حقیر تا به حال در موارد متعددی و در اجتماعات مختلفی بر اساس بیان و تبلیغ قرآن وسبک زندگی اسلامی و قرآنی این موضوع را مطرح و به آثار نورانی مراعات آن و همینطور عواقب خطرناک سرپیچی از آن پرداخته ام، ولی متاسفانه همیشه با حملات تند و توجیهات نفسانی زیادی روبرو شدم که اغلب متاسفانه متدینین بودند البته در این میان کسانی هم بودند که مطلب را ادراک نموده و رفتند و عمل کردند و بسیار از آثار آن خرسندند و اظهار می دارند رعایت این مساله قلوب ما طاهر و خانه ما را نورانی کرده است.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. (الأنفال : 2)

(مؤمنان حقیقى آنانند که چون ذکرى از خدا شود دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمانشان بیفزاید و به خداى خود در هر کار توکل مى‏کنند)

حافظ اگر قدم زنی بر در خاندان به صدق         بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

و بیان این نکته ضروری است که نگارنده این سطور کسی نیست که از حضور اجتماعی و رفت و آمد ها و جلسات و حتی حضور در جمع های دانشگاهی بی اطلاع و بی توفیق باشد و این مطالب را خارج از گود بر زبان راند.

از طرفی تبلیغ و بیان این دستورات تا به حال برای حقیر جز محرومیت از موقعیت هایی که دیگران برایش دست و پایی می زنند، عائدی نداشته است؛ اما چه کنم که حاضر نیستم ابدا از آنچه که او را حق و حقیقت و منطبق با واقع یافته ام، سر سوزنی کوتاه بیایم و آن را بر اساس مطامع مادی و اعتبارات فانیه دنیوی توجیه نمایم  و دل به این شوخی های دنیا بسته  که از ترس از دست دادنش به هر کلام و توجیه و جفنگی دست بزنم.

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی             دَرِ خزانه به مُهر تو و نشانه توست

از اول به ما فرمودند: ما عبدیم و هیچکاره و صاحب خانه و مولی، امام زمان علیه السلام است و عبد وام دار مولی است

از اول به ما فرمودند: سر سفره و خوان علم و معرفت و رزق امام صادق علیه السلام هستید و فقط و فقط به خدا و اولیای خدا بده کارید.

به ما فرمودند: که تنها راه نجات و سعادت و وصول به اعلی ذروه از مقامات و کمالات انسانی، تبعیت و اطاعت بی چون و چرا از قرآن و عترت است.

آری به ما گفتند: در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود       ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

اللهم صل علی محمد و آل محمد

ادامه دارد ...



ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.