گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


خرافه های آخر ماه صفر

متاسفانه چند سالی است که در پایان ماه صفر و شب اول ربیع الاول حدیثی به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله تحریف شده و نقل افواه گشته است که از حقیقت بسیار دور است؛ حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی تمامی زوایای این حدیث را مورد بررسی قرار دادند

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

خرافه های آخر ماه صفر

 

 

منبع: سلسله مقالات تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

 

 

یکی از راه های نفوذ شیطان و باز کردن مسیر انحراف از حقیقت دین رایج کردن خرافات در میان مردم است. اگرچه فطرت انسان ها بر توحید و دریافت حقایق از منبع نورانی عالم ملکوت است اما نفس آنها به علت کثرت اشتغال به عالم کثرت و تعلقات عالم ناسوت به دریافت امور از عالم خیال عادت کرده است.

 

 

خدای متعال در اینباره در قرآن می فرماید: أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ. (الجاثیة : 23)

 

 

( هیچ دیدى آن کسى را که هواى نفس خود را خداى خود گرفت و خدا او را با داشتن علم گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسى او را هدایت مى‏کند آیا باز هم متذکر نمى‏شوید؟)

 

 

مرحوم انصاری رحمة الله علیه می فرمودند: خدا کند مردم توحید خیالی (ولایت خیالی دین خیالی و ...) نصیبشان نشود.

 

 

خرافه، همان دین خیالی است که در لسان شرع به گفتار یا کرداری اطلاق می شود که به ظاهر دینی است اما بر هیچ مبنای عقلی و برهانی استوار نبوده و با موازین شرع سازگار نباشد؛ یعنی در کتاب و سنت و سیره معصومان یا سیره غالب متشرعه، تلویحآً یا تصریحاً، نامی از آن نیامده یا اشاره تأییدی به آن نشده باشد که در فرهنگ روایی ما از خرافه با تعبیراتی چون بدعت و سنت سیّئه نام برده شده است.

 

 

یکی از خرافه هایی که متاسفانه در چند سال گذشته در میان مردم جایی باز کرده مربوط پایان ماه صفر و شب اول ماه ربیع الاولی است که عده ای هم آن را مستند به روایتی به نقل از مفاتیح الجنان میدانند.

 

 

در میان عده‌ای از مردم مخصوصا در شهرهای کوچتر مرسوم است که در نخستین ساعات شب اول ربیع‌الاول، درِ بستۀ هفت مسجد را کوبیده و با مژده‌ دادن به اهل بیت علیهم السلام در به پایان رسیدن ماه صفر و آغاز ماه ربیع‌الاول، حاجات خود را طلب می‌کنند. این مراسم، گاه، با روشن کردن شمع و یا توقف در مقابل در مسجد (بدون کوبیدن در) همراه است.

 

 

تنها مستند این افراد، برداشت غلط و نابجا و به واقع تحریفی از یک روایت نبوی است که مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح آن را اینچنین نقل می فرمایند: که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: من بشرنی بخروج آذار فله الجنه

 

 

اصل این حدیث چنانچه مرحوم شیخ صدوق در کتاب ارزشمند علل الشرایع از ابن عباس آورده این است که:

 

 

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِیُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ‏ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ عَنْ تَمِیمِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ کَانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّة فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قَوْمِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون‏ (علل الشرایع ج1 ص176، معانی الأخبار، ص 204؛ بحارالأنوار، ج 22، ص424)

 

 

(پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به گروهی که در نزدش نشسته بودند فرمود: اکنون گروهی بر شما وارد خواهند شد. از میان آنان هر کس مرا به خروج ماه آذار بشارت داد، بهشت از آن اوست.جماعتی وارد مسجد شدند و ابوذر با آنان بود. پیامبر از ایشان پرسید: اکنون در کدام ماه‌ رومی هستیم؟ ابوذر گفت: از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ای اباذر!من این را می‌دانستم ولی دوست داشتم مردم بدانند که تو مردی از اهل بهشتی).

 

 

در ذیل این حدیث نکاتی قابل ملاحظه است که لازم است خوب دقت شود.

 

 

اولا: بر اهل فن و خبره پوشیده نیست که سند این روایت مخدوش است و چندان هم معتبر نیست.

 

 

ثانیا: همانطور که ملاحظه می شود اصلا کلمه ماه صفر در این روایت نیامده بلکه کلمه آذار آمده که نام یکی از ماه های رومی است در عین حال عده ای معتقد شدند "آذار" همان "صفر" است در حالی که "آذار" از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است.

 

 

و عجیب اینجاست که رومی بودن ماه آذار در روایت تصریح شده است (فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّة) لکن باز از آن تعبیر به ماه صفر می شود و این معنا از کسی مثل شیخ عباس قمی عجیبتر است

 

 

ثالثا: حتی اگر منظور پیغمبر از ماه آزار، ماه صفر باشد که نیست، ابدا دلیلی بر تطابق این تفسیر از حدیث با این رسم خرافی آخر ماه صفر نیست، چراکه هیچ دلیلی بر شومی و نحوست ذاتی ایام نه عقلا و نه شرعا در دست نیست تا پیامبر چنین سخنی فرموده باشد.

 

 

علامه طباطبایی رحمة الله علیه در تفسیر المیزان تصریح دارند:

 

 

هیچ یک از روزها و شب های سال، دارای نحوست و شومی تکوینی و ذاتی نیستند بلکه اگر در روایات و منابع دینی به عنوان شوم و نحس از آنها یاد شده، بخاطر اتفاق ناگواری است که در آن روز افتاده و این سرایت به آن روز در سال های آینده و تکرار تاریخ نمی شود؛ مثلا اگر در روز دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجری قمری، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رحلت کردند و روزی است که وحی قرآنی و نبوت بر زمین برای همیشه قطع شد و از آن تعبیر به شوم شده است، این فقط مربوط به آن روز در همان سال بوده و سرایت به سال های بعد نمی کند و نمی توان نتیجه گرفت که ماه صفر برای همیشه نحس است. اما بزرگداشت این روز در سال های بعد از آن و اعلان عزا و سوگواری به خاطر اتفاق ناگواری که در آن رخ داده و یا گرامیداشت روز ولادت و یا بعثت آن حضرت و موارد مشابه آن که در آن اتفاق مبارکی رخ داده و برپایی جشن و سرور و شادمانی و تیمّن و تبرّک و تقرّب بوسیله آن روز، بحثی دیگر است که مورد تاکید روایات و سیره ائمه سلام الله علیهم و اولیای الهی بوده است.

 

 

رابعا: حدیث در مقام بیان جایگاه والای ابوذر است و اصلاً دربارۀ نحوست نه ماه آزار و نه ماه صفر بحث نمی کند و معلوم نیست نحس بودن ماه صفر را از کجای این حدیث استفاده نموده اند.

 

 

به عبارت دیگر منظور پیامبر در اینجا از کلمه بشارت، خبردادن است یعنی هر کسی الآن به من از پایان یافتن ماه آذار خبر دهد اهل بهشت است و نظری به خوشحال شدن از این پایان نداشتند چون ماه آذار از ماه های رومی است و در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله که طبق آیات قرآن که معتقد به ماه های قمری است، اصلا اعتباری ندارد تا از شروع و یا پایان یافتنش خوشحال شود.

 

 

خامسا: وانگهی این ماه از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله به صفر الخیر و صفر المظفَّر معروف بوده است

 

 

این در حالی است که همین حدیث امروزه بدون هیچ دقت سطحی در متن و ترجمه آن، در بین برخی شیعیان اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود

 

 

یکی از علامات خرافه گرایی این است که بیشتر کسانی که تقیدی به شرع و قیود و حدود الهی ندارند و رابطه ای با معارف اصیل دینی ندارند بدان گرفتارند لذاست که یک نقد جدّی است به رفتار کسانی که سالی به دوازده ماه قدم در مسجد نمی گذارند و حالا هم که آمده اند، این طوری آمده اند. و جای این سوالات است که:

 

 

چرا در این رسم باید با در بستۀ مسجد روبرو شد و آن را کوبید؟

 

 

اصولاً چه رابطه‌ای میان کوبیدنِ در مسجد و مژده دادن به اهل بیت علیهم السلام وجود دارد؟

 

 

آیا در فرهنگ قرآن و حدیث، مشابه این عمل که به پشت در بسته مساجد رفته و در بزنند، یا پشت در مسجد شمع روشن کنند وجود دارد؟

 

 

آیا کتاب یا منبعی (حتی منابع دست دوم غیر از قرآن و روایات)، که از انجام این عمل ذکری به میان آورده باشد، وجود دارد؟

کوتاه سخن آنکه: در سال های اخیر بین متدیّنین رسم شده که حلول ماه ربیع الاوّل را بعد از پایان ماه صفر به یکدیگر تبریک بگویند، که باید گفت این رسم هیچ معنا و وجهی ندارد.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

مطالب مرتبط:

جعلی بودن دعای روز آخر ماه صفر

 

 

 

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.