گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


حکایات (محاسبه و سوال از رسول خدا و امامان علیهم السلام در قیامت‏)

از محکمترین قوانین الهی این است که در قبال هر مسئولیتی سوال و حساب و کتابی در روز قیامت است تا جائیکه از این قاعده حتی نبی مکرم السلام و ائمه هدی سلام الله علیهم اجمعین مستثنی نیستند حکایت و روایت ذیل شاهدی بر این مدعاست.

محاسبه و سوال از رسول خدا و امامان علیهم السلام در قیامت‏

منبع: کتاب معاد شناسى تالیف حضرت علامه طهرانی ره، ج ‏8، ص: 326

حضرت باقر علیه السّلام گفتند:... اوّلین کسى که از اولاد آدم براى پرسش و گفتگو خوانده میشود محمّد بن عبد الله صلّى الله علیه و آله و سلّم‏ است.

و خداوند آنقدر او را به خود نزدیک میکند، که در آن روز هیچیک از مخلوقات خدا به آن نزدیکى به خدا نیستند.

خداوند میفرماید: اى محمّد! آیا جبرائیل آنچه را که من بسوى تو وحى کردم و بواسطه او بسوى تو فرستادم از کتاب خودم و حکمت خودم و علم خودم، به تو تبلیغ کرد؟ و آیا اینها را به تو وحى نمود؟!

رسول الله میگوید: آرى اى پروردگار من! جبرائیل به من وحى نمود تمام آنچه را که به او وحى نموده بودى، و او را با آن چیز فرستادى از کتابت و حکمتت و علمت، و جملگى را به من وحى کرد!

خداوند به محمّد میگوید: آیا تو به امّت خود تبلیغ کردى آنچه را که جبرائیل از کتاب من و حکمت من و علم من به تو رسانید؟!

رسول الله میگوید: آرى اى پروردگار من! من تبلیغ کردم به امّت خودم آنچه را که به من وحى کردى از کتابت و حکمتت و علمت، و در راه تو مجاهده کردم!

خداوند به محمّد میگوید: کیست که براى تو به این امر شهادت دهد؟!

محمّد میگوید: اى پروردگار من! تو شاهد هستى براى من که جبرائیل تبلیغ رسالت خود را نمود، و فرشتگان تو شاهدند، و أبرار از امّت من شاهدند! وَ کَفَى بِکَ شَهِیدًا.

در این حال ملائکه را میخوانند، و آنان جملگى گواهى میدهند براى محمّد که او تبلیغ رسالت خود را نموده است.

و سپس امّت محمّد را میخوانند و از آنان پرسش میکنند که آیا محمّد رسالت مرا و کتاب مرا و حکمت مرا و علم مرا به شما تبلیغ کرد؟ و شما را به اینها دانا کرد؟!

امّت محمّد همگى گواهى میدهند که محمّد رسالت و حکمت و علم را تبلیغ کرد.

خداوند تبارک و تعالى به محمّد میگوید: آیا تو بعد از خودت در میان امّتت خلیفه اى معیّن نمودى که در میان آنها به حکمت من و علم من بر پا شود و کتاب مرا براى آنان تفسیر کند و آنچه در آن اختلاف دارند بیان کند و روشن سازد؛ که آن خلیفه و قائم به امر، بعد از تو حجّت من باشد و خلیفه من در روى زمین بوده باشد؟!

محمّد میگوید: آرى اى پروردگار من! علىّ بن أبى طالب که برادر من و وزیر من و وصىّ من و بهترین امّت من است، من او را در میان امّت به عنوان جانشین و خلیفه تعیین کردم، و در حال حیات خود او را به عنوان شاخص و میزان نصب کردم، و آنان را به طاعت و فرمانبردارى از او دعوت کردم، و او را خلیفه بر امّتم قرار دادم، و او را امامى قرار دادم که امّت من پس از من به او اقتدا کنند!

پس از این علىّ بن أبى طالب را میخوانند. و سپس خداوند عزّ و جلّ میگوید: اى علىّ! آیا محمّد تو را وصىّ خود قرار داد؟! و تو را در امّت خود به عنوان خلیفه و جانشین معیّن کرد؟! و تو را میزان و شاخص و عَلَم امّت خود، در زمان حیات خودش قرار داد؟! و آیا تو بعد از او براى مقام خود بپا خاستى؟!

علىّ میگوید: آرى اى پروردگار من! محمّد به من وصیّت کرد و مرا در امّت خود قائم مقام نمود! و مرا به عنوان شاخص و عَلَم در زمان حیات خود منصوب نمود! امّا بعد از آنکه روح محمّد را بسوى خود قبض کردى، امّت او با من از در انکار در آمدند، و با من به حیله و مکر رفتار کردند، و مرا مورد قهر و غلبه خود قرار داده استضعاف کردند و نزدیک بود که مرا به قتل برسانند. و مقدّم داشتند در برابر من کسى را که تو مؤخّر داشتى، و مؤخّر داشتند کسى را که تو مقدّم داشتى؟ و گفتار مرا نشنیدند، و أمر مرا فرمان پذیر نشدند؛ پس من در راه تو و سبیل تقرّب بسوى تو با آنان کارزار کردم تا به جائى که مرا کشتند!

خداوند عز و جلّ به علىّ میگوید: آیا تو پس از خودت در امّت محمّد جانشین و حجّتى معیّن کردى، و خلیفه اى منصوب نمودى تا بندگان مرا بسوى دین من و به راه من دعوت کند؟!

علىّ میگوید: آرى اى پروردگار من! من حسن را در میان آنان به عنوان جانشین تعیین کردم؛ حسن که هم فرزند من بود و هم فرزند دختر پیغمبر تو!

در این وقت حسن بن علىّ را میخوانند، و از او سؤال میشود آنچه از علىّ بن أبى طالب سؤال شد.

و سپس هر امامى را یکایک (امام، امام) با اهل عالَمش میخوانند، و آنان حجّت‏هاى خود را اقامه میکنند، و خداوند عذر آنان را قبول میکند و حجّت آنها را نافذ قرار میدهد.

و پس از آن خداوند میفرماید: هَذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّدِقِینَ صِدْقُهُمْ.

ضُرَیس که رواى این حدیث است میگوید: روایت حضرت أبى جعفر محمّد الباقر علیه السّلام در اینجا منقطع شد.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.